مجله کودک 04 صفحه 13
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : زهرا سادات موسوی محسنی

ویراستار : مرجان کشاورزی آزاد

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء

موضوع : کودک

مجله کودک 04 صفحه 13

Ø از خودشان در میآورند؟ · نه ولی مثلاً دعوت میکنند برای اولیا و مربیان ولی آقای [...] (ناظم مدرسه) دفترش را میآورد و جلوی پدرم موردهای انظباطی مرا به او میگوید. Ø پس حتماً در مدرسه خیلی شیطانی میکنی! · همه بچهها شیطانی میکنند ، ولی معمولاً من از همه بدشانسترم. در میان بچههایی که با هم صحبت کردیم ، فرزانه شاهمیرزا که دانشآموز کلاس پنجم دبستان است، اطلاعات کاملتری درباره انجمن و اولیا مربیان دارد و میگوید:« از کلاس اول تا به حال هر سال مادرم عضو انجمن اولیاء و مربیان مدرسهمان است.» Ø در این انجمن چه کار میکنند؟ · اول هرسال دعوتنامه به همة بچهها داده میشود تا پدر و مادرهایشان در انتخابات انجمن شرکت کنند. بعد که انتخابات برگزار شد، یک سری انتخاب میشوند و معمولاً ماهی یکبار با مدیر و معاونان مدرسه جلسه میگذارند و در مورد مسائل مدرسه تصمیمگیری میکنند. Ø مادرت چه کاره است؟ · خانهدار. Ø رفتار بچهها با تو که ماردت عضو انجمن اولیا و مربیان است چه فرقی دارد؟ · فرقی ندارد . اصلاً خیلی از بچهها نمیدانند. فقط چون چند بار جلو دیگران دعوتنامة جلسات را به من دادند که به مادرم برسانم، برای بعضیها جالب شد که توی پاکتنامه چیست و من به آنها ماجرا را گفتم. شاید کمتر کسی حرف دل وحید نکویی دانش آموز کلاس سوم دبستان را بداند. او با صدای آهسته میگوید: « اگر پدرم به مدرسه بیاید، پیش بچهها آبرویم میرود.» Ø چرا؟ · پدر من یک روزنامهفروش است، ولی به همه گفتهام پدرم کارمند وزارت نفت است. از قیافهاش همه میفهمند دروغ میگویم. Ø به معلم و مدیرت هم دروغ گفتهای ؟ · نه، آنها میدانند... Ø نمیآیند مدرسه؟ حتی برای گرفتن کارنامهات ؟ · در مدرسه ما کارنامه را در خانه پست میکنند. Ø یعنی تا به حال پدر و مادرت به مدرسه نیامدهاند؟ · چرا، ولی سعی کردهام بچه ها نفهمند اینها پدر و مادر من هستند.

مجلات دوست کودکانمجله کودک 04صفحه 13