مجله کودک 04 صفحه 14
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : زهرا سادات موسوی محسنی

ویراستار : مرجان کشاورزی آزاد

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء

موضوع : کودک

مجله کودک 04 صفحه 14

لبخند دوست زنگ انشاء البته من هنوز هم نمیدانم که علم بهتر است یا ثروت . پدرم هم وقتی دانشآموز بود و این انشاء را مینوشت، نمیدانست علم بهتر است یا ثروت. البته همة ما میدانیم که علم از ثروت. خیلی بهتر است و هیچچیز جای علم را نمیگیرد، البتّه دیگر دوره زمانة این حرفه گذشته واین دوتا تقریباً یک چیز هستند، چون پسر همسایة ما که ثروت نداشت و دانشجوی دانشگاه هم بود، نتوانست شهریه دانشگاه را بدهد و به همین دلیل از دانشگاه اخراج شد و نتوانست علم را فرا بگیرد. تازه همیشه پدر و مادر ما میگویند که اگر درس نخوانی و سواد نداشته باشی، نمیتوانی پول به دست بیاوری و خانه و ماشین بخری؛ پس میبینیم که ما برای به دست آوردن پول به علم احتیاج داریم و برای به دست آوردن علم هم به پول احتیاج داریم . پس باید یکی از این دوتا را داشته باشیم تا بتوانیم آن یکی را هم به دست آوریم. پس ما که هیچ کدام از این دوتا را نداریم، هیچوقت نمیتوانیم پولدار شویم. البتّه من یک نفر را میشناسم که توی کوچة ما بنگاه دارد. این آقا قدر یک قورباغه هم سواد ندارد، اما تا دلت بخواهد پول و یک گاوصندوق بزرگ هم دارد که بیشتر به گاو شبیه است تا صندوق. یک آقای دیگری هم توی محلّة ماست که خیلی با سواد است و میگویند توی دانشگاه به دکترها درس میدهد، اما از مال دنیا هیچچی ندارد، امّا خیلی آدم با معرفتی است . همیشه به اهل محل کمک میکند. بابای من همیشه میگوید که خیلی بد است که آدم برای پولدار شدن دنبال علم برود و مامان من همیشه میگوید خیلی خندهدار است که آدم برای باسواد شدن همة عمرش را صرف پیدا کردن پول بکند. ما بچّهها از علم سر در نمیآوریم. یعنی علم نداریم، چون سن وسالمان بسیار کم است. ثروت هم نداریم و پول تو جیبی ما هم کفاف ثروتمند شدن را نمیدهد. امّا یک چیزی را نمی دانم و آن اینکه چرا همه بزرگترها موقع حرف زدنکه میشود میگویند علم بهتر است ، امّا موقع عمل از صبح تا شب دنبال ثروت میدوند. امان از دست این بزرگترها. فقط به درد پر کردن صفحة انشا میخورند.

مجلات دوست کودکانمجله کودک 04صفحه 14