مبارک و نورانیشان را به سوی حضرت علی (ع) گرداندند. آن گاه با ضعف و
ناتوانی، انگشتر خود را از دست بیرون آوردند و در دست ایشان کردند. سپس
فرمودند: «شمشیر وزره و همۀ سلاحهایم را نیز به تو میبخشم.»
حضرت فاطمه (س) از پشت پرده اشک با ناباوری پدر را نگاه میکردند
که آرام آرام از میانشان پر میکشید.
حضرت پیامبر، امام حسن و امام حسین را از دو سو در آغوش گرفته و به
سینۀ خود فشردند.آن گاه آرام فرمودند: «اینک میراث من برای شما دو عزیز
درگاه خداوند؛ فرزند گل است برای هر کس و دو گل من در دنیا حسن و حسین
هستند. هیبت و بزرگواری خود را به امام حسن و شجاعت و بخشش خود را
به امام حسین دادم. شما امام هستید بعد از من. معصومید از گناه؛
پس بهترین جوانان اهل بهشت خواهید بود.»
امام حسن (ع) چنان بیتاب و سوزناک میگریست که
پیامبر با وجود ضعف و ناتوانی دست بر سر او کشیدند و
فرمودند: «گریه نکن که اشکهای تو سوز دلم را بیشتر
میکند.»
پیامبر سکوت کردند، چشمانشان را بستند و برای لحظاتی
طولانی به راز و نیاز به خدا پرداختند.
سرانجام روز بیست و هشتم صفر سال یازدهم هجرت،
در حالی که پیامبر سر بر دامان حضرت علی (ع) داشتند و
دستهای لرزان و مهربان حضرت فاطمه (س) را در دست گرفته بودند،
پس از روزها تب و بیماری چشم از جهان فرو بستند و به دیدار حق شتافتند.
مجلات دوست کودکانمجله کودک 32صفحه 31