مجله کودک 63 صفحه 21
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : زهرا سادات موسوی محسنی

ویراستار : مرجان کشاورزی آزاد

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء

موضوع : کودک

مجله کودک 63 صفحه 21

اگر صاحب سیرک بودم، هیچ وقت حیوانات بدبخت را مجبور نمی­کردم که برای خندۀ آدمها پشتک بزنند یا از توی حلقۀ آتش بپرند. بلکه چند تا از آدمها را می­آوردم و مجبورشان می­کردم کارهای سخت انجام دهند تا حیوانات حسابی به آنها بخندند. بعد آن آدمها را می­دادم شیرها بخورند تا آنها باشند که دیگر به بدبختی چند حیوان بیچاره نخندند. اگر صاحب سیرک بودم، به جای اذّیت وآزار دلقکها، شعر سوزناکی دربارۀ دلقکها اجرا می­کردم که باعث گریه مردم شود. به این ترتیب مردم با دیدن دلقکها یاد «نون» می­افتادند و اشک می­ریختند! اگر صاحب سیرک بودم، به جای اینکه با «آکروبات» بازی، مردم را تعجّب زده کنم، چند مغازه روی صحنه باز می­کردم تا مردم از گران شدن لحظه به لحظة قیمتها حسابی تعجّب کنند. اگر صاحب سیرک بودم، از همه همکلاسی­هایم دعوت می­کردم تا همین کارهایی را که سر کلاس انجام می­دهند، در سیرک من انجام دهند و حسابی مشهور شوند. تازه وقتشان هم در مدرسه تلف نشود! اگر صاحب یک سیرک بزرگ بودم... یادداشتهای یک دانش­آموز دیوانه

مجلات دوست کودکانمجله کودک 63صفحه 21