
بابانوئل با پیکان میآید!
با تعجّب میپرسم:
«یعنی سال میلادی
همیشه در یک ساعت
و دقیقۀ مشخّص تحویل
میشود؟»
روبرت میگوید: «بله،ما
معمولاً از غروب آخرین روز
دسامبر یعنی دهم دی ماه به
همراه پدر،مادر و دیگر اعضاء
فامیل یک جا جمع میشویم و تا
ساعت 12 شب یعنی لحظۀ تحویل سال دور هم هستیم
وجشن میگیریم.»
«آلینا»خواهر کوچکتر روبرت است وهشت سال دارد.
آلینا در مورد جشن کریسمس و عیدنوئل میگوید: «بچّهها
بیشتر از همه کریسمس و نوئل را دوست دارند،چون که
بعد از یک سال، دوباره در خانه درخت کاج میگذارند،آن را
تزئین میکنند و بعد هم منتظر میمانند تا بابا نوئل
عیدیشان را بیاورد وزیر درخت بگذارد.»
آلینا میگوید: «بابا نوئل پیرمرد چاق و مهربانی است
که رنگ لباس و کلاهش قرمز است. او با سورتمۀ
قدیمیاش از سال قدیم به
سال جدید میرسد و بعد، از
لولۀ بخاری خانهها خود را به
اتاقی که درخت کاج را آنجا
گذاشتهاند، میرساند و هدیۀ
کریسمس را زیر درخت برای
بچّهها پنهان میکند.»
از آلینا میپرسم: «تا حالا
بابانوئل را خودت از نزدیک دیدهای؟»
آلینا کمی فکر میکند و بعد با شیطنت میگوید: «بله،
امّا آن بابا نوئلی که من دیدهام، قیافهاش درست عین بابای
خود من است! فقط لباسش با لباسهای هر روز بابا فرق
میکند! اصلاً این هم شد بابانوئل؟»
آقای سیمونیان پدر روبرت وآلینا در حالی که نمیتواند
جلوی خندهاش را بگیرد، میگوید «بیا و خوبی کن.تازه
یادش رفت بگوید این بابا نوئل به جای سورتمه فقط یک
پیکان دارد که آن را هم تازه خریده است!»
خانم سیمونیان مادر بچّهها هم وارد بحث میشود و
با خنده میگوید: «حالا اگر بابا نوئل خانۀ ما سورتمه هم
داشت،کو برف که سورتمه روی آن سُر بخورد؟ تازه برف
هم که باشد، خانۀ ما به جای بخاری شوفاژ دارد، شوفاژ
هم مثل بخاریهای قدیمی روی پشت بام لوله ندارد که
بابانوئل بتواند از لولۀ بخاری بدون خبر بیاید و عیدی آلینا
را صحیح و سالم زیر درخت بگذارد،حالا چه باید کرد؟!»
دوست،میلاد حضرت عیسی مسیح (ع) وسال نو میلادی را
به همه بچههای مسیحی کشورمان تبریک میگوید.»
مجلات دوست کودکانمجله کودک 65صفحه 7