
خاطرات آقای چوپان: بشقاب مخصوص
گوسفندی در گله بود که عادت عجیبی داشت! اون حتما باید علفشو توی بشقاب می خورد! اونم نه هر بشقابی! یک بشقاب مخصوص برای خودش داشت و غیر از اون بشقاب توی هیچ بشقاب دیگه از غذا نمی خورد! اما
اون روزی که ازش می ترسیدم بالاخره فرا رسید و آن بشقاب مخصوص شکست! حالا مگه می شد به گوسفند غذا داد! هیچی نمی خورد ! ولی خب! با توجه به توانایی من در ارتباط برقرار کردن با گوسفندها، تونستم این مشکل رو هم حل کنم!
حرف های قشنگ مریم
من در تیم بستکتبال مدرسه هستم و عادت دارم همیشه پیراهن شماره 7 رو بپوشم! امروز مسابقه داشتیم، ولی پیراهن شماره 7 رو یادم رفت با خودم بیارم! ولی به جاش پیراهن شماره 16 رو پوشیدم و با خودکار بین 1 و 6 یک علامت به اضافه گذاشتم!
آموزش زبان انگلیسی:
این آقا خیلی راحت خوابش می بره! حتی وقتی که سرپا ایستاده همین جوری می خوابه!
جواب معما: یک مخلوطی هست که باید به نوک انگشت های مورچه زد تا این عادتشو ترک کنه!
مجلات دوست کودکانمجله کودک 126صفحه 9