مجله کودک 287 صفحه 19

را لیس می زد و تو گوش او ماع ماع می کرد . یک ماع بلند ، یک ماع کوتاه ، چند تا ماع کوتاه وبلند ، همین طور یکریز ماع ماع می کرد . گوساله حنایی صورتش را به دهان گاو قهوه ای می مالید و گوش هایش سیخ بود . ازماع ماع کردن او خوشش می آمد . روژین با خودش گفت : "وای خدا ، قصه ی گاو شاخدار و گرگ سیاه را برای گوساله اش تعریف می کند !" دایه از راه رسید . داس از دست روژین افتاد . او آهسته ماع ماع می کرد و یواشکی به دایه گفت : "هیس ! سر و صدا نکن ! گاو کاک بهرام قصه ی گاو شاخدار و گرگ سیاه را برای گوساله اش تعریف می کند تا گوساله از گرگ سیاه نترسد ." صدای ماع ماع طویله را پر کرد . دایه یک حرفی زد . روژین به او گوش نداد و همان طور ماع ماع می کرد و گفت : " :دایه ، گاوها این طوری برای گوساله ها قصه می گویند ؟ اول کتاب را می خورند . بعد قصه اش را می گویند ؟" به طرف گاو کاک بهرام رفت . سر گوساله حنایی را تو بغلش گرفت و به او گفت : "دایه ات راست می گوید . از گرگ سیاه نترسی ! ببین دایه ات چه شاخ های تیزی دارد ! نگاه کن چه پاهای قوی و پر زوری دارد ! دایه ات می تواند با شاخ هایش گرگ سیاه را به ته دره پرتاب کند ." لبخندی زد و شاخ های گاو را ناز کرد و با هم در گوش گوساله حنایی ماع ماع کردند . ماع کوتاه ، ماع بلند ، ماع کوتاه و بلند ، دایه هم ماع ماع می کرد و آسمان پر از صدای ماع ماع بود ، ماع ماع ماع ماع . . . بیش از 90 درصد مردم چین از نژاد و قوم "هان" هستند . مردم هان علاوه بر چین در نقاطی از مغولستان ، افغانستان ترکستان و نقاطی از مرکز آسیا هم حضور دارند .