مجله کودک 287 صفحه 10
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : زهرا سادات موسوی محسنی

ویراستار : مرجان کشاورزی آزاد

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء

موضوع : کودک

مجله کودک 287 صفحه 10

در فراغ مردی که چون کوه بود امیر محمد لاجورد * لطفاً خودتان را معرفی کنید . سید رحیم میریان * از چه سالی در جماران هستید ؟ از سل 1360 ، قبلا در اصفهان پارچه فروش بودم . انقلاب که شد به استخدام سپاه در آمدم ، امام جمعه اصفهان من و چند نفر دیگر را به همراه نامه ای به تهران فرستادند . به تهران که رسیدیم مرحوم حاج احمد آقا گفتند قرار است چند نفر دیگر هم از شهرهای دیگر به اینجا بیایند . مجموعا 16 نفر شدیم که تقریبا حلقه محافظت از اینجا را تشکیل دادیم . به مرور وظیفه هر کس مشخص شد و کارهای دفتر و منزل امام هم به من سپرده شد که این مسئولیت تا به امروز نیز ادامه دارد . امام مبلغی را مشخص کرده بودند و خواسته بودند تا همان میزان خرح کنیم و نه بیشتر . * چه احساسی داشتید از اینه این مسئولیت به شما سپرده شده بود ؟ بهترین احساس ، افتخار بزرگی است که قسمت کسی شود تا از یک شهرستان بیاید و در کنار یک مرد بزرگ زندگی کند . *چقدردلتان برای امام تنگ شده است ؟ فقط خدامی داند . فراغ کسی که با او مأنوس باشید خیلی سخت است . * چقدر با او مأنوس بودید ؟ او مثل پدر من بود و من او را آقا صدا می کردم . بعد از رحلت ایشان ، همسر امام به من گفتند که تو مثل اولاد ما هستی و همین جا بمان . * رابطه امام با شما چگونه بود ؟ خیلی خوب . امام رابطه اش با همه خوب بود ، تواضع اوبسیار بود . اگر چه ما به عنوان یک خدمتگزار اینجا بودیم اما بسیار وقت ها ایشان عذرخواهی می کردند ومی گفتند من را ببخشید و حلال کنید چرا که من برای شما گرفتاری درست کرده ام . تواضع او به حدی بود که به توصیف در نمی آید . عناصر شیمایی از اتم ها ساخته شده اند . هنگامی که عناصر مختلف با هم ترکیب می شوند ، مواد جدید به وجود می آیند ، مثلا نمکی که همراه غذا می خوریم از دو عنصر "سدیم" و "کلر" به وجود آمده است .

مجلات دوست کودکانمجله کودک 287صفحه 10