
شبهایمان با آرامش و رویاهای
قشنگ به صبح برسد.
بسیجیها هیچ چیزی را برای خودشان
نمیخواهند. هیچ توقّعی هم از دیگران ندارند. فقط میخواهند
ارزشهایی را که به خاطر آن انقلاب کردهایم، فراموش نکنیم.
میخواهند به یادمان بیاورند وقتی که انقلاب اسلامی پیروز شد، همۀ
مردم با پدر مهربان انقلاب عهد بستند که تا پای جان از دین اسلام
دفاع خواهند کرد. بسیجیها میخواهند یادمان باشد در سالهای جنگ،
صدها هزار نفر از همین مردم، عهد خودشان را با خون سرخ امضا کردند.
بسیجیها بوی روزهای دفاع مقدّس را میدهند. بوی حسینیه
جماران، بوی سادگی، بیادّعایی، ایمان و شجاعت.
راستی این قصّۀ خوب از کجا شروع شد؟ اوّلین بسیجی چه کسی
بود که بسیجیهای دیگر این قدر مهربان و بیادعّا هستند؟ سؤال سختی
نیست. همان پدر مهربان و دوراندیشی که انقلاب اسلامی را تا پیروزیاش
هدایت کرد، برای حفظ آن هم چارهای اندیشید، پس بذر بسیج را در خاک
کشورمان کاشت. بذری که خیلی زود سبز شد، جوانه زد، قد کشید و سایهاش را
بر سرتاسر این خاک افکند. امام، خود اوّلین بسیجی بود.
سردبیر
مجلات دوست کودکانمجله کودک 09صفحه 5