گفتار پنجم: اربعین سید مصطفی و تشدید بحران
مراسم بزرگداشت و ختم سید مصطفی به تناوب ادامه یافت و همچون امواجی متلاطم، ضربات سهمگینی را بر پیکره رژیم فرود آورد. این مراسم با افشاگریها و روشنگریهایی که به همراه خود داشت، موجب برانگیخته شدن مردم مسلمان ایران و مبارزین، علیه حکومت پهلوی شدند و جهشی چشمگیر در نهضت اسلامی نیز پدید آمد. در این میان، مراسم برنامه ریزی شده مبارزان برای روز اربعین حاج آقا مصطفی در تهران، قم و برخی شهرهای دیگر به لحاظ اغتنام فرصت، توسط نیروهای انقلابی برای ابراز وفاداری به امام و نهضت اسلامی، دارای اهمیت ویژه ای می باشد.
نیروهای مبارز و انقلابی از چندین روز مانده به چهلم حاج آقا مصطفی، طی یک اقدام هماهنگ به هواداران نهضت هشدار می دادند که از این فرصت تاریخی به نحو احسن استفاده کنند. در این زمینه تبلیغ و اعلامیه های زیادی نیز پخش گردید. نکته قابل توجه در این زمینه، این است که یک نوع اتحادی نیز بین نیروهای گوناگون انقلابی وجود داشت. در گزارشهای ساواک تهران و اداره کل سوم ساواک به طور مکرر به تصمیم روحانیون، اعضای نهضت آزادی ایران، جبهه ملی ایران و غیره برای برگزاری مراسم اربعین اشاره شده است.
در برخی از مناطق و شهرها، اجازه برگزاری مراسم داده نشد. به نمونه ای از این موارد که در گزارش ساواک شهر ری است اشاره می شود.
کتابزندگینامه و مبارزات آیت الله سید مصطفی خمینیصفحه 159 به: 20 هـ 12 [ریاست ساواک تهران]
موضوع: چهلم مصطفی خمینی
عطف به 24196 / 20 هـ 12 ـ 6 / 9 / 36
ضمن مراقبتهایی که با همکاری کلانتری شهرری معمول گردید مراسمی در روز 8 / 9 / 36 [25] و روز عید غدیر 9 / 9 / 36 [25] به مناسبت چهلم فوت مصطفی خمینی برگزار نگردید. ضمناً چند نفری از کسبه و اهالی شهر ری جهت اجازه انجام مراسم به کلانتری شهر ری مراجعه، که رئیس کلانتری به آنان اجازه برگزاری مراسم را نداده است.
رئیس سازمان اطلاعات و امنیت شهرری
معصومی آل آقا.
در روز چهلم سید مصطفی تمامی نیروهای انتظامی و امنیتی در حال آماده باش کامل بودند و اوضاع را به طور دقیقی زیر نظر داشتند؛ اما این سخت گیریها و هشدارها و اخطارها در شهرهایی مثل تهران و قم مؤثر واقع نشد و برگزارکنندگان با آگاهی از عواقب این کار، رو در روی مأموران قرار گرفتند. سعی شده بود که گویندگان این مراسم از میان کسانی انتخاب شوند که به تازگی از زندان آزاد شده بودند.
در شهر قم مراسم متعددی برگزار شد و برگزار کنندگان و شرکت کنندگان در مراسم اربعین سید مصطفی با مأموران انتظامی و امنیتی درگیر شدند و به چندین مکان دولتی حمله شد. در گزارشهای ساواک تعداد شرکت کنندگان بیست هزار نفر ذکر شده است. با توجه به اهمیت گزارش که نکات گوناگونی را بازگو می کند، آن را نقل می کنیم.
روز 9 / 9 / 36 [25] به مناسبت چهلمین روز درگذشت مصطفی خمینی، فرزند روح الله خمینی، مجلس تذکری در مدرسه امیرالمؤمنین شهر قم برگزار گردید. در پایان این مجلس حدود 300 نفر از شرکت کنندگان در مجلس تذکر در خیابان ارم شهر قم به صورت اجتماع، شعارهایی به نفع خمینی دادند که با دخالت مأمورین انتظامی متفرق گردیدند. در مجلس تذکر بین شرکت کنندگان اعلامیه هایی مبنی بر
کتابزندگینامه و مبارزات آیت الله سید مصطفی خمینیصفحه 160 اینکه روز 11 / 9 / 36 [25] مجالس تذکر دیگری به مناسبت چهلمین روز درگذشت مصطفی خمینی، برگزار خواهد شد، توزیع گردید. (مراتب قبلاً به استحضار رسیده است).
متعاقباً در صبح و عصر روز 11 / 9 / 36 [25] مجالس دیگری به مناسبت چهلمین روز درگذشت نامبرده در شهر قم برگزار گردیده و منجر به انجام تظاهرات اخلالگرانه ای شده که چگونگی آن به شرح زیر است:
1. ساعت 30:8 روز 11 / 9 / 36 [25] مجلس تذکری از طرف مدرسین حوزه علمیه قم در مسجد اعظم شهر قم با شرکت قریب 10 هزار نفر از طبقات مختلف مردم از جمله روحانیون و طلاب علوم دینی برگزار گردیده است. در ابتدای مجلس مذکور آیاتی از کلام الله مجید قرائت شده و سپس دو تن از روحانیون افراطی طرفدار خمینی به اسامی محمدمهدی ربانی رانکوهی و محمدصادق صادقی خلخالی (این دو تن به علت ایراد مطالب خلاف و تحریک آمیز، ممنوع المنبر هستند) در نزدیک منبر ایستاده و مطالبی را ایراد کرده اند که جنبه تحریک آمیز داشته است. بعد از پایان سخنرانی نامبردگان، شیخ محمدجواد حجتی کرمانی بالای منبر رفته و پس از ذکر مقدماتی، قطعنامه ای را در سیزده ماده به شرح زیر قرائت کرده و جمعیت حاضر در مسجد در پایان قرائت هر ماده با گفتن «صحیح است، احسنت» آن را تأیید می کردند.
الف) بازگشت سریع مرجع عالیقدر و مجاهد، حضرت آیت الله العظمی آقای خمینی (سه بار تکرار شده)؛
ب) آزادی زندانیان سیاسی، خاصه حضرت آیت الله طالقانی و حضرت آیت الله منتظری؛
پ) استرداد مدرسه فیضیه، پایگاه حوزه علمیه قم؛
ت) آزادی بناهای توقیف شده مدارس علمیه قم؛
ث) آزادی اجتماعات، بیان و قلم و رفع منع از منابر وعاظ دانشمند، خاصه جناب آقای فلسفی و رفع سانسور از مطبوعات و سایر وسایل ارتباط جمعی؛
ج) منع نمایش فیلمهای سینمایی، تئاترها و جشنهای به اصطلاح هنر و به طور کلی جلوگیری از بدآموزیهای شهروندی؛
کتابزندگینامه و مبارزات آیت الله سید مصطفی خمینیصفحه 161 چ) بازگشایی مسجد و کتابخانه دانشجویان دانشگاه تهران؛
ح) توبیخ و تعقیب عاملان دستگیری نسبت به حجاب دختران دانشجو و جلوگیری از تکرار اینگونه اعمال ضداسلامی؛
خ) تقبیح و توبیخ و تعقیب چماق بدستان مهاجم به مردم بی دفاع و جلوگیری از تکرار اینگونه اعمال وحشیانه؛
د) انحلال گارد دانشگاه و رفع اختناق از دانشگاه و ایجاد محیطی آزاد برای تحصیل دانشجویان؛
ذ) توجه کامل به وضع ناهنجار کارگران و کشاورزان و طبقه سوم و چهارم و سعی در احیای کشاورزی و استقرار نظم کامل اقتصادی و قطع ایادی بیگانگان و سرمایه داران بین المللی و عمّال داخلی آنان مخصوصاً یهود و فرقه ضالّه بهایی از امور اقتصادی کشور؛
ر) قطع کامل همۀ روابط سیاسی، اقتصادی و نظامی با دولت ضداسلام اسرائیل؛
ز) بازگشت تاریخ رسمی مملکت به دامن پرافتخار اسلام و مبدأ هجرت رسول اکرم(ص) (سه بار تکرار گردید).
پس از پایان مراسم، جمعیت حاضر، شعار «درود بر خمینی» سر داده، قصد اشغال مدرسه فیضیه را داشتند که مأمورین با شلیک گلوله های هوایی، تظاهرکنندگان را متفرق کردند و عده ای نیز در این درگیری مجروح گردیدند. در ادامه گزارش قبلی به برگزاری مجلس دیگری در ساعت 00:16 الی 00:18 بعد از ظهر از طرف محمدصادق صادقی خلخالی در مسجد اعظم اشاره شده است.
در این مجلس که حدود 20 هزار نفر از طبقات مختلف مردم از جمله روحانیون و طلاب علوم دینی، دانشجویان مراکز عالی آموزشی تهران و اصفهان شرکت داشته اند، ابتدا آیاتی از کلام الله مجید قرائت شده و سپس عبدالمجید معادیخواه (روحانی افراطی و ممنوع از وعظ)، طی سخنانی با اشاره به تغییر مبدأ تقویم تاریخ ایران و اخلالگرانی که به ادعای وی از طرف افراد چماق بدست مجروح شده اند، مطالب تحریک آمیز و انتقادی ایراد کرده است.
کتابزندگینامه و مبارزات آیت الله سید مصطفی خمینیصفحه 162 در پایان مجلس مذکور، عده کثیری از جمعیت حاضر در مسجد در خیابانهای ارم، محمدرضا شاه، آذر و آستانه قم، مبادرت به انجام تظاهرات خیابانی نموده و شعارهایی به مضمون «درود بر خمینی، مرگ بر حکومت یزیدی، پیوند دانشجو و روحانی ناگسستنی است»، داده اند و در مسیر حرکت خود چند جام از شیشه های شعب بانکهای سپه، ملی، صادرات، بازرگانی و عمران را شکسته اند... ضمناً در تظاهرات اخلالگرانه مذکور و تظاهرات روز 9 / 9 / 36 [25] جمعاً 34 نفر از اخلالگران توسط مأمورین انتظامی دستگیر گردیده اند.
علاوه بر شهر قم، در شهرهای دیگر از جمله اراک، نجف آباد، اصفهان و تهران نیز، مراسم اربعین سید مصطفی به تظاهرات و درگیریهای خشونت بار کشیده شد و مردم به برخی مراکز دولتی حمله ور شده و خشم و کینه انقلابی خود را نشان دادند.
پس از پایان مراسم چهلمین روز حاج آقا مصطفی، کمیسیون حفظ امنیت اجتماعی قم، تشکیل جلسه داد و پنج نفر از روحانیون را که نقش مؤثری در برگزاری مجالس و سخنرانیهای انتقادآمیز داشته اند به شهرهای مختلف تبعید کرد. گزارش ساواک در این مورد به شرح زیر است:
موضوع: رأی کمیسیون امنیت اجتماعی قم، دایر بر تبعید پنج نفر از روحانیون افراطی که در روزهای 9 و 11 / 9 / 36 [25] در شهر قم دخالت داشتند. روزهای 9 و 11 / 9 / 36 [25] به مناسبت چهلمین روز درگذشت مصطفی خمینی، پسر روح الله خمینی، مجالس تذکری در مدرسه امیرالمؤمنین و مسجد اعظم شهر قم برگزار گردید. چهار نفر از روحانیون افراطی و سابقه دار با ایراد سخنرانی تحریک آمیز، افراد حاضر در مسجد را به انجام فعالیتهای اخلالگرانه تهییج و ترغیب نمودند که در نتیجه عدّۀ کثیری از جمعیت شرکت کننده در پایان مجالس مذکور در خیابانهای شهر قم حرکت و مبادرت به اخلال در نظم عمومی و شکستن شیشه های بانکهای مسیر حرکت خود نمودند.
چون اقدامات روحانیون مورد بحث و یک نفر دیگر از روحانیون اخلالگر شهر قم که در این تحریکات دخالت داشت، منطبق با مواد قانونی قابل رسیدگی در
کتابزندگینامه و مبارزات آیت الله سید مصطفی خمینیصفحه 163 کمیسیون امنیت اجتماعی بود، سوابق و وضعیت آنها در تاریخ 15 / 9 / 36 [25] در کمیسیون مزبور در شهرستان قم مطرح و طبق رأی کمیسیون مذکور هر یک به سه سال اقامت اجباری در مناطق زیر محکوم گردیده اند:
1. محمدمهدی ربانی رانکوهی؛ محل تبعید: شهر بابک: استان یزد؛
2. عبدالمجید معادیخواه؛ محل تبعید: شهر سیرجان: استان کرمان؛
3. محمدصادق صادقی گیوی(خلخالی)؛ محل تبعید: شهر رفسنجان: استان کرمان؛
4. عبدالرحیم ربانی شیرازی؛ محل تبعید: شهر کاشمر: استان خراسان؛
5. محمدجواد حجتی کرمانی؛ محل تبعید: شهر ایرانشهر: استان سیستان و بلوچستان.
اما واکنش تندتر که در نوع خود اشتباه بزرگتری نیز بود، از طرف رژیم در هفدهم دی ماه 1356 با چاپ مقاله ای با عنوان «ایران و استعمار سرخ و سیاه» در روزنامه اطلاعات با امضای مستعار احمد رشیدی مطلق، به ظهور رسید که در منابع تاریخی در این مورد به حد کافی بحث و بررسی شده است. نکته شایان توجه در واکنشهای رژیم پهلوی، این است که به جای توجه به خواست مردم و مبارزین و همگامی با ملت ایران، دنبال راه حلهای سرکوبگرانه بود و توان تحلیل اوضاع سیاسی جامعه را نداشت، تا با روشهای منطقی با مسائل برخورد کند. در نتیجه راه حلهایی که می اندیشید، خود آن راه حلها بحران زا بودند و کار به مرحله ای رسید که کل حکومت را در نوردید و ناکارآمدی قطعی آن در 22 بهمن 1357 به ثبوت نهایی رسید.
کتابزندگینامه و مبارزات آیت الله سید مصطفی خمینیصفحه 164