گفتار اول: تحصیل
سید مصطفی دیرتر از معمول زبان باز کرد و تا چهار سالگی فقط چند کلمه می توانست حرف بزند. او از شش سالگی به مکتبخانه ای که در نزدیکی منزلشان بود، رفت و این امر در بهبودی حرف زدنش نیز مؤثر واقع شد. از هفت سالگی به مدرسۀ موحدی قم رفت و تا پایان دورۀ دبستان؛ یعنی ششم ابتدایی در آن مدرسه و مدرسۀ باقریۀ قم تحصیل کرد؛ البته در برخی منابع آمده است که پس از پایان پنجم ابتدایی، تحصیل در مدارس دولتی را رها کرد.
در آن زمان مرسوم بود که خانواده های روحانی و اهل علم، ترجیح می دادند که فرزندان خود را به جای ادامه تحصیل در مدارس دولتی و دانشگاه، به طرف تحصیل علوم حوزوی سوق دهند؛ بدین لحاظ، سید مصطفی نیز در سن پانزده سالگی قدم در عرصۀ طلبگی نهاد و وارد حوزۀ علمیۀ قم شد.
او دارای نبوغ و هوش سرشاری بود و دیری نگذشت که این نبوغ شکوفا گردید و سید مصطفی از همردیفان خود پیشی گرفته و قدم در پله های کسب علم و معرفت گذاشت. آیت الله جعفر سبحانی نبوغ سید مصطفی را به شرح زیر بیان می کند:
کتابزندگینامه و مبارزات آیت الله سید مصطفی خمینیصفحه 23 از جمله خصوصیات ایشان در درس، در درجۀ اول استعداد قویشان بود؛ حافظه ای قوی هم داشت. بیشتر اشخاص خوش فهم و خوش فکر، از حافظه ای قوی برخوردار نیستند؛ ولی ایشان در عین حال که فهمی خوب و دقتی بسیار داشت، دارای حافظه خوبی هم بود؛ به همین دلیل با اصرار من؛ ایشان همۀ الفیۀ ابن مالک را حفظ کرد و نه تنها حفظ می کرد، بلکه خوب هم می خواند. گاهی که من مطلبی درباره زندگی علما نقل می کردم، ایشان علاقه مند شد که آن بخش از کتاب نخبة المقال را (کتابی در موضوع تراجم و رجال) که راجع به علما بود، حفظ کند. بعدها که معقول را نزد دیگران می خواندند، قسمتی از اشعار منظومه را هم حفظ کرده بودند و می خواندند. هم عمق فکری و هم ذکاوت داشت و در کنار این دو، دارای حافظه ای قوی بود.
یکی از مواهبی که ایشان داشت، فکر زایا بود. گاهی در یک مسأله، اگر طرف مقابل هم مثل ایشان حال و حوصله داشت، شاید یک ساعت و نیم بحث می کردند. ایشان می توانست مسأله را به صورت ممتد با طرف مقابل بحث کند.
به دلایل ذکر شده، ایشان توانست در طی دو سال و چند ماه، کتابهای سیوطی، معالم، حاشیه ملاعبدالله ، شمسیّه، مجموع مطول و قسمتی از شرح لمعه را به پایان برساند. دیگران این دروس را به طور معمول در چهار الی پنج سال فرا می گرفتند و این دوره مقدماتی و ادبیات عرب را به پایان می بردند و پس از طی این دوره مقدماتی یا به عبارت دیگر پیش نیاز حوزه، به مرحله سطح وارد شدند.
او در هفده سالگی، پس از پایان دوره مقدماتی معمّم شد و به سلک روحانیت در آمد. فریده مصطفوی، خواهر ایشان، دراین مورد می گوید:
در هفده سالگی به لباس روحانیت ملبّس شد. به یاد دارم در روزی که ایشان ملبّس شد، حضرت امام در یک مجلس مهمانی، عده ای از دوستان را برای ناهار دعوت کردند تا ایشان تشویق شود و با تشریفات خاصی عمامه بر سر ایشان گذاشتند. این برای ما یک خاطره جالب بود که می دیدیم، او با شادی و خوشحالی زیادی با لباس
کتابزندگینامه و مبارزات آیت الله سید مصطفی خمینیصفحه 24 جدید از مهمانها پذیرایی می کند.
پس از پایان دوره مقدماتی، بلافاصله وارد مرحله سطح شد. او در این مرحله، دیگر یک نام آشنا و شناخته شده برای طلاب و فضلای حوزه علمیه بود. فراگیری این دوره پنج سال به طول انجامید. ایشان با تأثیرپذیری از امام و نبوغ علمی خود، در زمان تحصیل در دوره سطح و دوره های بعد از آن به مرحله ای رسید که هیچ نظری را به صرف نام صاحب آن نظر گرچه این که شخص معروفی هم باشد، نمی پذیرفت. آیت الله ابطحی کاشانی در تأیید مدعای فوق می گوید:
ابتدا در مباحث اظهار نظر می کرد و نسبت به مطالب علمی، حالت تعبّد نداشت؛ یعنی؛ مثلاً اگر شیخ انصاری یا هر بزرگواری مطلبی را گفته است، دربست نمی پذیرفت، بلکه مانند حضرت امام، در مقام تجزیه و تحلیل بر می آمد.
آیت الله حائری یزدی نیز ضمن تأیید آن خصیصه علمی ایشان، می گوید:
[او] دوستانی در مدرسه حجت داشت، مثل آقای ابطحی و... گاهی وقتها که پیش رفقایش می آمد، ما هم دورادور، مباحثات آنها را می دیدیم. مباحثاتی که با جرّ و بحث زیادی همراه بود. یکی از خصوصیات ایشان این بود که در هر جلسه ای شرکت می کرد، از مسائل علمی سخن می گفت و مجلس را به یک مجلس علمی مبدل می ساخت و دنبال هر مطلبی را که می گرفت، بسیار بحث می کرد و بحث را طولانی می نمود.
سید مصطفی دروس دوره سطح را نزد استادانی چون آیات عظام: سلطانی، شیخ محمدجواد اصفهانی، محمد صدوقی و شیخ مرتضی حائری آغاز نمود و در محضر این اساتید به فراگیری و آموزش فقه و اصول پرداخت. همچنین ضمن اشتغال به فراگیری فقه و اصول، فلسفه را نیز نزد آیت الله سیدمحمدرضا صدر آغاز کرد و منظومه حکمت سبزواری را نزد وی فرا گرفت و در پایان یادگیری این کتاب، به درجه ای از علم رسید که خود در مدرسه حجتیه قم، به تدریس و تعلیم آن به طلاب پرداخت. پس از آن جهت
کتابزندگینامه و مبارزات آیت الله سید مصطفی خمینیصفحه 25 فراگیری اسفار و تکمیل دانش فلسفی خود به حوزه درس سیدابوالحسن رفیعی قزوینی و علامه سیدمحمدحسین طباطبایی روی آورد. در پایان فراگیری این کتاب نیز، خود، به تدریس آن پرداخت و حاشیه ای نیز بر آن نوشت و بدین ترتیب دروس دوره سطح را با موفقیت کم نظیری به پایان رساند و آماده ورود به عالی ترین مرحله تحصیل حوزه؛ یعنی خارج، شد.
تدریس توأم با تحصیل در دوره سطح، موجب تبحر وی در علوم مختلف اسلامی گردید. نتیجه این تبحّر و دیدگاه علمی وی در مباحث و غیره باعث شد که او با کوله باری از علم، اندیشه و تجربه، وارد دوره خارج شود و بتواند تا مرحله اجتهاد پیش برود.
سید مصطفی تحصیل دوره خارج را با حضور در حوزه درس آیت الله بروجردی و امام خمینی آغاز کرد. پس از درگذشت آیت الله بروجردی در سال 1340، ضمن ادامه درس خارج فقه در محضر پدر دانشمندش، از محضر درس آیت الله سیدمحمد داماد نیز بهره گرفت. از همدوره های ایشان در این مرحله می توان به آیت الله شهاب الدین اشراقی و آیت الله شیخ محمدفاضل لنکرانی اشاره کرد.
او به واسطه نبوغ و استعداد علمی و موفقیت در تمامی مراحل تحصیلات حوزوی، پنج سال پس از ورود به دوره خارج، در 27 سالگی به درجه اجتهاد نایل آمد. اجازه اجتهاد او از طرف امام خمینی بوده است. سید احمد خمینی در مورد اجتهاد برادرش گفته است:
مراتب علمی و اجتهادی ایشان (سید مصطفی) بسیار در سطحی بالا و روشن بود. در علم فقه، اصول، فلسفه، تفسیر، ادبیات و معانی، بیان و کلام متبحّر و در اکثر آنها به مرتبه اجتهاد رسیده بود و خصوصاً در زمینه فقه و اصول بسیار کار کرده، مباحث فلسفه را به خوبی تجزیه و تحلیل می کرد و حتی در زمانی که در قم بودند، معروف به اجتهاد بود.
کتابزندگینامه و مبارزات آیت الله سید مصطفی خمینیصفحه 26 آیت الله شهاب الدین اشراقی در خاطرات خود یادآور می شود که حاج آقا مصطفی از 25 سالگی به مرحله اجتهاد رسیده بود. ایشان در این زمینه می گویند:
ما با ایشان و یکی از رفقای دیگر به نام استاد محمدفاضل لنکرانی، سالها هم بحث بودیم و من در آن بحث دریافتم که ایشان در 25 سالگی مجتهد شده است... ایشان [امام خمینی] نیز معتقدند که مرحوم حاج سید مصطفی در آن سن مجتهد است و این را همه فضلا می دانستند.
به نظر من ایشان در همه علوم نه تنها عالم، بلکه متخصص بود؛ در ادبیات، صرف، نحو و فلسفه واقعاً تخصص داشت. در فقه و اصول هم مجتهد بود... شاهد بهتری برای ورزیده بودن ایشان در زمینه اجتهاد، این بود که وقتی پس از دوازده سال ممانعت دستگاه، موفق شدم تا به نجف بروم، ملاحظه کردم که سید مصطفی از وقتی که با ما هم مباحثه بود، بسیار قویتر شده و در حوزه نجف، درس خارج می گوید و عده زیادی از علمای حوزه نجف از درس ایشان استفاده می کنند. درس خارج گفتن حاج سید مصطفی در حوزه نجف، دلیل بارزی است بر این که مقام علمی ایشان، نزد فضلای حوزه نجف هم شناخته شده بود.
سید مصطفی علیرغم رسیدن به درجه اجتهاد، تدریس و تألیف، در دوران تبعید از ایران به ترکیه و عراق نیز به فراگیری علوم اسلامی ادامه داد. یکی از بهترین فرصتها که می توان آن را فرصت طلایی در نوع خود دانست، زمانی پیش آمد که ایشان به همراه امام در ترکیه دورۀ تبعیدشان را سپری می کردند. وی موفق شد در این مدت، بهره های علمی و معنوی بسیاری از پدرش برگیرد؛ زیرا در ترکیه تنها همدم امام بود و چون در آنجا فارغ از اشتغالاتی بودند که در قم داشتند؛ بنابراین بیشتر وقتشان صرف مباحث علمی و فلسفی شد. گاهی مباحثات علمی آن دو، چنان گرم و پر سر و صدا بود که مأموران امنیتی ترکیه فکر می کردند که پدر و پسر با هم دعوا می کنند؛ ولی ساعتی بعد می دیدند که آنها با هم چای می خورند و می گویند و می خندند. این رفتار در واقع رفتار طلبگی و
کتابزندگینامه و مبارزات آیت الله سید مصطفی خمینیصفحه 27 روش حوزوی مباحثه بود. از طرف دیگر، بیانگر این نکته بود که سید مصطفی به حدی از علم رسیده بود که مورد توجه و اعتماد امام خمینی بود و استدلالهایش نیز در حد اجتهاد بوده است. در مجموع، بیشتر فعالیتهای آن دو، در زمینه مسائل علمی بوده و هر دو موفق به نوشتن چندین جلد کتاب نیز در ترکیه شدند.
در مدت توقف دوازده ساله در نجف اشرف نیز سید مصطفی به بهره گیری از حضور آیات عظام خویی، شاهرودی و حکیم پرداخت و با اشکالات پرمحتوای علمی که در مباحث وارد می کرد، ثابت کرد که دانش آموختگان حوزه علمیه قم، از توان بالایی در علوم و معارف حوزوی و اسلامی برخوردارند؛ بنابراین وی در تغییر نگرش نسبت به طلاب و فضلای حوزه علمیه قم، نقش زیادی ایفا کرد.
سید مصطفی از محضر درس آیت الله سید حسن موسوی بجنوردی نیز استفاده کرد. آیت الله خاتم یزدی در این مورد می گوید:
مرحوم بجنوردی تعبیر عجیبی درخصوص آقا مصطفی داشت و آن این بود که؛ من از ایشان استفاده می کنم؛ درست همان حرفی که مرحوم نراقی در مورد شاگرد خود، شیخ انصاری دارد.
در نجف تا پایان عمرش از درس امام نیز استفاده می کرد و در کلاسهای ایشان شرکت داشت.
در مورد ویژگیهای سید مصطفی به عنوان یک طلبه در قم و نجف و استعداد و نبوغ وی، گفتنیها زیاد است و بسیاری از همدوره ها و یا استادان ایشان در این زمینه، اظهار نظر کرده اند که به برخی از آنها در اوایل این گفتار اشاره شد. چند نقل نیز برای تکمیل این گفتار افزوده می شود. سیدحسین خمینی، فرزند حاج آقا مصطفی در زمینه نظریات پدرش در مورد ویژگیهای مباحثه و بررسی علوم عقلی و فلسفی می گوید:
کتابزندگینامه و مبارزات آیت الله سید مصطفی خمینیصفحه 28 عقیده ایشان این بود که باید در تمام این مباحث به طور اجتهادی بحث کرد. من چهار بار این مطلب را از ایشان شنیدم که می فرمود: یک مجتهد باید در صرف و نحو، معانی و بیان، فقه و اصول، رجال و معقول و خلاصه در تمام علوم مجتهد باشد. فقط اقتصار به فقه و اصول کافی نیست. بر این اساس، تفسیر ایشان از تحقیق و توسعۀ کافی برخوردار است. در این زمینه، همیشه با حضرت امام هم مباحثات زیادی داشت.
حجت الاسلام فردوسی پور در زمینه بعد علمی سید مصطفی می گوید:
در بُعد علمی، ایشان در زمینه اصول ماهر بود، در زمینه فقه، یک فقیه عالی مقام و مجتهد جامع الشرایط به شمار می رفت؛ درخصوص فلسفه، یک فیلسوف و از شاگردان ممتاز حضرت امام و علامه طباطبایی بود؛ در زمینه عرفان، یک عارف به تمام معنا به حساب می آمد؛ در مورد علم و رجال، حافظه ای قوی داشت و هر یک از رجال حدیث را با درایت و دقت به خاطر می سپرد... . در جلسات درس، وقتی بحث علمی به میان می آمد، یکه تاز میدان بود؛ بسیار خوب بحث و مطلب را ادا می کرد. در درس حضرت امام یکی از مستشکلان بود.....
سید مصطفی در مبانی فقهی، در بعضی موارد با امام خمینی اختلاف نظر داشت و نظرهای خود را صریحاً اعلام می کرد و این برخورد حاج آقا مصطفی برای پدرش نیز قابل توجه و ارزشمند بود و به همین سبب ایشان به اشکالاتی که سید مصطفی وارد می کرد، توجه ویژه ای نشان می داد.
کتابزندگینامه و مبارزات آیت الله سید مصطفی خمینیصفحه 29