یکی از فطرتهائی که تمام عائله بشری بر آن مخمورند به طوری که در تمام افرادِ این نوع، احدی را برخلاف آن نتوان یافت، تواضع و فروتنی و تعظیم، پیش
کتابشرح حدیث جنود عقل و جهلصفحه 353 عظیم و بزرگ است. قلب انسانی اگر عظمت و بزرگی کسی را ادراک کرد، ناچار و از روی جبلّت و فطرت، (بدون اعمال رَویّه) از او تعظیم کند، و در پیشگاه او سر کوچکی فرو آورد، و متواضع و فروتن شود. و به تبع این تواضع و فروتنی برای آن بزرگ، برای توابع و بستگان او نیز متواضع شود به طور تبع و بستگی.
و چون فطرت متواضع پیش عظیم مطلق و بزرگ به تمام معنی و تمام حقیقت است، از این جهت اگر برای او احتجاب و اختمار در طبیعت و احکام طبیعت رخ ندهد، تعظیم و تواضع استقلالی او برای حق تعالی ـ جَلَّت عظمتُهُ ـ است که عظیم عَلیَ الاطلاق است، و تمام بزرگیها و عظمتها و جلال و جمالها، ظلِّ عظمت و جلال و جمال او است.
پس انسان، به حسب فطرت اصلیّه غیر محجوبه به احکام طبیعت، برای حق تعالی بالذات و برای مظاهر جمال و جلالِ او بالعرض، متواضع است. و تواضع برای بندگان عین تواضع از حق است.
و از این تواضع که روی فطرت اصلیّه ظهورکند، دست تصرّف نفس و شیطان کوتاه است. از این جهت، این تواضع برای خود و خودخواهی نیست، و از طمع و چشم داشت برای استفاده، مُنزَّه و مُبرّی است.
صاحب این فطرت غیر محجوبه، در عین حال که برای جمیع مخلوقات تواضع کند، جز برای حق تعالی تواضع نکند، و وِجهۀ قلبش جز به ذات مقدس حق تعالی نیست. و این تکثیر، عین توحید و این توجّه به خلق، عین توجّه به حق است. و چون این خُلق از سرچشمه معرفت و محبّت است، خود عین معرفت اللّه و محبت اللّه است.
صاحب این فطرت، از احدی از مخلوقات، تملّق و چاپلوسی نکند؛ زیرا که
کتابشرح حدیث جنود عقل و جهلصفحه 354 مبدء تملّق، خودخواهی و احتجاب از حق است. پس به وضوح پیوست که تواضع از حق و خلق، از لوازم فطرت مخموره است. و از این جا معلوم شود که تکبّر و تملّق، هر دو از فطرت محجوبه است؛ زیرا انسان که به حجابهای نفسانیّه محجوب شد و خودبینی و خودخواهی بر او حکومت کرد، این خودبینی مبدا شود که برای خود کمالات بسیاری ثابت کند، و از مبدا کمالات غافل شود، و دیگران را کوچک شمارد اگر چشم طمع مادی پیش آنها نداشته باشد، و بزرگ شمارد اگر این طمع را به آنها داشته باشد، پس تکبّر کند بر زیردستان و تملّق گوید از اهل دنیا و آنان که مورد طمع او است. پس همان فطرت که مَرکب سیر او، الی اللّه است و به واسطه آن برای حق و خلق تواضع کند، چون احتجاب برای آن رخ داد، مرکب سیر او، به سوی شیطان و طبیعت شود و به واسطه آن به مردم تکبّر کند و گاهی از آنها تملّق گوید.
کتابشرح حدیث جنود عقل و جهلصفحه 355
کتابشرح حدیث جنود عقل و جهلصفحه 356