و آن بیش از این است که در این مختصر بگنجد و ما به ذکر مختصری از آن اکتفا کنیم.
کتابشرح حدیث جنود عقل و جهلصفحه 304 قالَ اللّهُ تَعالی: «لِکَیلاَ تَاسَوا عَلَی مَا فَاتَکُم وَ لاَ تَفرَحُوا بِمَا آتَاکُم».
و از حضرت سجاد ـ علیه السلام ـ در وسایل نقل شده که زهد در یک آیه از کتاب خدا است، و این آیه شریفه را قرائت فرمودند.
و این شاهد بر کلام سابق ماست که زهد را از صفات نفسانیّه ملازم با عمل گرفتیم، نه نفس ترک. البته قلبی که از محبَّت دنیا خالی باشد و اعراض از دنیا کند و منصرف از آن باشد، نه تاسّف بر ادبار آن و نه فرحناکی بر اقبال آن می کند. برای قلب زاهد یک حالت سهل انگاری و بی اعتنائی رخ دهد که توجّه به دنیا و زخارف آن نکند تا چه رسد که از فوت آن تاسّف و از اتیان آن فرح برای او رخ دهد.
وَ قالَ ـ تَعالی شَانُهُ ـ فِی وَصفِ قارُونَ: «فَخَرَجَ عَلَی قَومِهِ فِی زِینَتِهِ قَالَ الَّذِینَ یُرِیدُونَ الحَیوةَ الدُّنیَا یَا لَیتَ لَنَا مِثلَ مَا اُوتِیَ قارُونُ انَّهُ لَذُو حَظٍّ عَظِیمٍ * وَ قَالَ الَّذینَ اُوتُوا العِلمَ وَیلَکُم ثَوابُ الله خَیرٌ لِمَن آمَنَ وَ عَمِلَ صَالِحاً وَ لاَ یُلَقَّیها الاَّ الصَّابِرُونَ».
کتابشرح حدیث جنود عقل و جهلصفحه 305 آنهائی که به حیات دنیوی دلخوش کرده بودند و مقصود و مرادشان دنیا و زینت آن بود، چون قارون با زینتهای او دیدند، دیگ آمال و آرزویشان به جوش آمد و حسرت زینت او را داشتند. ولی آنهائی که صاحب علم بودند و از جانب حق تعالی به آنها علم به غیب عنایت شده بود، اعتناء به زینت دنیا و قارون نداشتند و طالب ثواب اللّه بودند، و می دیدند که با صبر و شکیبائی به آن ثوابها خواهند رسید.
و این آیۀ شریفه اشاره به مقام اوّل از زهد است. و محتمل است که آیۀ شریفه راجع به مقام زهد هم نباشد، و ما این آیه را به تبع بعض محقّقین از شُرّاح حدیث ذکر کردیم.
وَ رَوِیَ لَمّا سُئِلَ رَسُولُ اللّهِ ـ صَلَّی اللّهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ ـ عَن مَعنَی الشَّرحِ فِی قَولِهِ تَعالی: «فَمَن یُرِدِ الله ان یَهدِیَهُ یَشرَح صَدرَهُ لِلاسلاَمِ»، وَ قِیلَ: «ما هذا الشَّرحُ؟ قالَ: انَّ النُّورَ اذا دَخَلَ القَلبَ انشَرَحَ لَهُ الصَّدرُ وَ انفَسَحَ. قِیلَ: یا رَسُولَ اللّهِ! وَ هَل لِذلِکَ عَلامَةٌ؟ قالَ: نَعَم التَّجافِی عَن دارِ الغُرُورِ وَ الانابَةُ الی دارِ الخُلُودِ وَ الاستِعدادُ لِلمَوتِ قَبلَ نُزُولِهِ».
معلوم است تا قلب متوجّه دار ظلمانی طبیعت و چاه تنگ تاریک دنیا است
کتابشرح حدیث جنود عقل و جهلصفحه 306 و در غلاف ملک و غُل و بند این عالم است، تنگ و ظلمانی و تاریک است و قابل نور هدایت و جلوۀ جمال و جلال نیست. و هر قدر منصرف از دنیا و زخارف آن شود، شرح صدر برای او حاصل شود و قبول نور معنوی کند تا آن جا که به کلّی از دار غرور منصرف و متجافی و منخلع شود، پس لایق جلوۀ نور مطلق و جمال جمیل شود. و شاید استعداد برای موت، اعم از موت طبیعی حیوانی باشد. پس متعرّض جمیع مراتب زهد باشد.
کتابشرح حدیث جنود عقل و جهلصفحه 307