اینکه بزرگان دینی چگونه به تعظیم شعائر می پرداختند، چراغ راه ماست. امام خمینی شاگرد مکتب اهل بیت علیهم السلام است و شیوه ایشان ما را به سرمنزل رهنمون می شود.
امام داخل اتاق تسبیح به دست گوشه ای ایستاده بودند. ذکر می گفتند. خوب که گوش دادم، السلام علیک یا اباعبدالله و علی الارواح التی زمزمه ای بود که بر لب هایشان نقش بسته بود.
من روز اول محرم طبق روال روزهای قبل آمدم و وارد منزل شدم. دیدم امام مشغول زیارت عاشورا هستند و پس از اینکه اخبار را دریافت کردند فرمودند: از فردا برنامه را تغییر و ساعت نه کسی برای من خبر نیاورد. قبل یا بعد از زیارت عاشورا اخبار را بیاورید.
امام فردی بود که وقتی واعظی بالای منبر می رفت، برایش فرقی نمی کرد که شیرین صحبت می کند یا تلخ، حزن انگیز یا خنده دار اما ذکر مصیبت اهل بیت علیهم السلام که می شد، موضوع کاملا متفاوت می شد.
امام خمینی در سال های تبعید در عراق در بیشتر ایام زیارتی حضرت سیدالشهدا سلام الله علیه به کربلا مشرف می شدند.
تابستان سال ۶۰ بود. امام بنی صدر را عزل کرده بودند. جمعی از فرماندهان عملیاتی جبهه جنوب برای ارائه گزارش خدمت امام رسیدند.
عملیات بیت المقدس انجام شده بود و خرمشهر از چنگال بعثی ها آزاد. مستکبران برای نجات صدام از معرکه ای که خودش راه انداخته بود و برای نجات رژیم اشغالگر قدس به فکر چاره افتاده بودند و ... .
موشک باران تهران شروع شده بود. زمان هم نمی شناخت. صبح و شب و عصر می زدند. برای امام در همان کنار خانه شان پناهگاهی ساخته بودند تا در مواقع خطر به آنجا بروند اما... .
اواخر سال ۶۱ بود و دو سه روزی مانده بود تا عملیات والفجر مقدماتی شروع شود که فرماندهان یگان های عمل کننده برای دیداری خصوصی به خدمت امام رسیدند. سردار شهید محمد باقری این دیدار را روایت کرده است.
از جمله گروه هایی که با رژیم شاه مبارزه می کردند، اعضای سازمان مجاهدین خلق بودند که بعدها به شدت دچار انحراف شدند و مقابل مردم ایستادند و اسلحه گشودند. مرحوم دعایی مدتی با آنها حشرو نشر پیدا کرده بود و ازشان دفاع می کرد و باقی ماجرا...
در نجف گاهی اتفاق می افتاد که امام از روی پشت بام متوجه می شدند که چراغ آشپزخانه یا دستشویی روشن مانده است. در این موارد به خانم یا دیگر کسانی که در پشت بام بودند، دستور نمی دادند که بروند و چراغ را خاموش کنند؛ بلکه خود سه طبقه را در تاریکی پایین می آمدند و چراغ را خاموش می کردند و باز می گشتند. گاهی نیز قلم یا کاغذی می خواستند که در اتاق طبقه دوم منزل بود. در این شرایط نیز خودشان برمی خاستند و آنچه را که لازم داشتند، بر می داشتند.
حال امام و شرایط جاری کشور از جمله مباحثی بود که مسئولان در روزهای بیماری امام درباره اش مذاکره می کردند. مرحوم هاشمی این نکته را در خاطرات نهم خرداد ۶۸ ذکر کرده است.
آیت الله بهجت چند روز پیش از رحلت امام، ایشان را می بیند و در این باره می گوید: چهره آقای خمینی از عکسش زیباتر بود و بعد متوجه شدم که ایشان آمده از من خداحافظی کند
کلیه حقوق برای موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (س) محفوظ است.