مجله کودک 52 صفحه 30
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : زهرا سادات موسوی محسنی

ویراستار : مرجان کشاورزی آزاد

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء

موضوع : کودک

مجله کودک 52 صفحه 30

روزی برای پدربزرگها و مادربزرگها فیجی از ژاپن وارد گپ شد. کریستوفر از آمریکا وارد گپ شد. رولد: سلام بچهها. من رولد هستم از فنلاند. حالتان خوب است؟ نغمه: سلام رولد. سلام فیجی. سلاک کریستوفر. من نغمه از ایران هستم. ژان از فرانسه وارد گپ شد. آپیکو: وای چه اتاق گی شلوغی! من آپیکو از تانزانیا هستم. کریستوفر: امروز حسابی سرمان شلوغ است. مامان و بابا جفتشان سرگرم کارند. فیجی: چرا؟ مهمان دارید؟ کریستوفر: اوو ....ه! یک عالمه! قرار است همه فامیل جمع بشوند خانه ما. آخر امروز روز جهانی سالمندان است. رولد: بله ... ما هم قرار است به دیدن مادرزگ و پدربزرگم برویم. نغمه: چقدر خوب است که پدربزرگ و مادربزرگها هم برای خودشان یک روز مخصوص دارند. کریستوفر: البته آنها دو تا روز دارند یکی روز سالمندان و یکی دیگر روز پدربزرگ، مادربزرگ .... آپیکو: روز پدربزرگ، مادربزرگ دیگر چه روزی است؟ کریستوفر: در سال 1352 یک خانم آمریکایی با اسم ماریان لوسین هرندرن مک کواد به این فکر افتاد که برای پدر و مادر پیرش یک جشن بگیرد. نغمه: چه اسم سختی دارد ...! کریستوفر: خب، چون الان خود خانم مک کواد هم مادربزرگ شده و اسمش خیلی قدیمی است. ولی هنوز هم در جشنهای مخصوص این روز شرکت میکند. آپیکو: چه با مزه! حالا این روز جهانی شده؟ کریستوفر: دقیقاً نمیدانم، ولی در سال 1357، کنگرة آمریکا این روز را به عنوان روز ملی تصویب کرد.

مجلات دوست کودکانمجله کودک 52صفحه 30