مجله نوجوان 122 صفحه 12
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : زهرا سادات موسوی محسنی

ویراستار : سپیده اسلامی

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء، محسن وطنی

موضوع : نوجوان

مجله نوجوان 122 صفحه 12

نویسنده: جی.بی.استمپر مترجم: محسن رخش خورشید داستان قسمت اول جادو مسیری که به خانة جادوگر منتهی میشد، با بوتههای انبوه و درختان پر شاخ و برگ احاطه شده بود. کیت هر چند قدمی که برمیداشت، برمیگشت و پشت سرش را نگاه میکرد. آیا صدایی که میشنید صدای پای کسی بود که تعقیبش میکرد یا فقط زمزمة باد در بین شاخ و برگ درختان بود؟ پول را محکمتر از قبل در مشتش فشرد و گامهایش را تندتر کرد. ناگهان تودة سیاه رنگی جلوی پایش پرید. کیت خودش را عقب کشید و جیغ زد. آن تودة سیاه رنگ، گربة کوچکی بود که با چشمهای سبزش به او خیره شده بود. گربه میومیوی عجیبی کرد و در جلوی او به راه افتاد. کیتمیدانست که این گربه، راهنمای خانة جادوگر است. با سرعت به دنبال او به راه افتاد. بوتههای تمشک به وسط جاده دست دراز کرده بودند و به لباسهای او گیر میکردند. کیت بوتهها را کنار میزد و میکوشید حتی لحظهای از گربه چشم برندارد. جاده پیچ تندی خورد و به فضای بازی منتهی شد. ناگهان کیت خودش را در مقابل کلبهای تاریک و نیمه ویران دید. کلبه غرق در بوتهها و شاخههای درختان بود. و در تاریکی محض فرو رفته بود. فقط درگاه خانه، از تابش نور مهتاب روشن شده بود.

مجلات دوست نوجوانانمجله نوجوان 122صفحه 12