مجله نوجوان 122 صفحه 21
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : زهرا سادات موسوی محسنی

ویراستار : سپیده اسلامی

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء، محسن وطنی

موضوع : نوجوان

مجله نوجوان 122 صفحه 21

بود و... خلاصه همه چیز بود. تازه، پیروانی یا بهتر بگوییم یک حلقه دینی هم داشت که او را در حد یک پیشوا دوست داشتند و او رهبر معنویشان بود. همةاین امور به نحوی در خواهرزن آقای فلسفه هم وجود داشت؛ او اهل فیس و افاده و پز که بود، ترشرو هم که بود و خلاصه مشابهت اسمیاش درست بود اما علاوه بر اینها، به همه چیز و همه کس کار داشت. در بحثهای سیاسی شرکت میکرد و نظر میداد، اهل موعظه کردن هم بود و از باب اخلاق و تربیت، خود را کمتر از دانشمندان نمیدانست؛ کلاس یوگا و مدیتیشن هم میرفت و از عرفان آنگولایی هم بیخبر نبود و مهمتر از همه، این شباهت او به فیثاغورث بود که او هم پیروانی داشت که نامهایشان زری و شیشی و فیفی و مانند آنها بود و او را رهبر خود میدانستند و الگو قرارش داده بودند. پس وقتی آقای فلسفه او را فیثاغورث میخواند، بیخود نبود. تازه همة موضوع باز هم این نبود؛ بلکه آراء فیثاغورث هم با روحیات خواهرزن آقای فلسفه یکی بود. آرای فیثاغورث را و شباهتهایش را با خواهرزن آقای فلسفه بخوانید و خودتان قضاوت کنید: 1- اصل همة اشیاء عدد است فیثاغورث معتقد بود اصل همة اشیاء نه آب است، نه هواست، نه آپایرون و نه... بلکه اصل همه اشیاء عدد است، او میگفت که هر چیزی از جهان را میتوان به اعداد تبدیل کرد؛ مثلاً یک سنگ چهارگوش، یک مربع است و آن مربع از تعدادی عدد ساخته شده است؛ اعداد مربعی و مستطیلی و مکعبی، اختراعات فیثاغورث است که میگفت با آنها میشود سطح همه چیز را پوشاند. حقیقت آن است که آقای فلسفه هیچ وقت متوجه نشد که منظور فیثاغورث از این نظر چیست. اما خواهرزنش را خوب میفهمید. برای خواهرزن آقای فلسفه هم اصل همه چیز عدد است؛ یعنی یا مبلغ قیمت آن! بنابراین همیشه در برخورد با او باید با عدد جواب بدهی. مثلاً میگوید: چند خریدی؟ چند ساله داری (کهنه شده)؟و... و تو باید جواب بدهی آن هم با هیچ وقت از سوی خواهرزن آقای فلسفه با این سؤال مواجه نمیشوی که کیفیتش چطور است؟ جنسش خوب است یا نه و... تازه، هر چقدر عدد بیشتر باشد، جنس اصلتر است یعنی «اصل جنس» است؛ مثلاً اگر بگویی که شلوار 4 هزار تومانی را 140 هزار تومان خریدی، میگوید:« پس اصل است» و اگر بگویی 14 هزار تومان، میگوید:« بُنجُل خریدی باز؛ باز این آقا فلسفه پول خرج نکرد.» فیثاغورث برای هر چیزی یک عدد گذاشته بود؛ مثلاً میگفت عدالت همیشه عدد 4 است، ازدواج عدد 3 است، عشق عدد 8 و... خواهرزن آقای فلسفه هم میگفت شلوار زیر 140 هزار تومان، شلوار نیست، کفش، زیر 50 هزار تومان، کفش نیست و... فیثاغورث از آنجا که احساس کرد هیچ کس نمیفهمد چه میگوید و منظورش چیست، توضیحی برای حرفش داد و گفت منظورش از عدد، همان موسیقی است. یعنی جهان از عدد است و مثل وقتی که ما میخواهیم موسیقی بیاموزیم باید جهان را با عدد بشناسیم، همانطور که موسیقی را با نتها و نتها را با اعداد و ترکیب آنها میشناسیم. از شما چه پنهان خواهرزن آقای فلسفه هم اهل موسیقی است و همیشه سر و صدای موسیقی از خانهاش بلند است، خصوصاً موسیقیای که خیلی به آن علاقه دارد و تا میشنود، جانیمیگیرد؛ همان آهنگ معروف:«...!» که در مورد انجام حرکات موزون در مورد زیبارویان صحبت میکند است که فکر میکند برای او خوانده شده است. عدد حتماً ادامه دارد، شماره بعد را بخوانید.

مجلات دوست نوجوانانمجله نوجوان 122صفحه 21