اراده تنها از آنِ خداست
در جهان هرچه هست و هر چه که اتفاق میافتد، ارادۀ خداوند است و
ارادۀ دیگری به غیر از خواست خداوند در جهان جاری نیست. ارادۀ مطلق
خداوند به این معنا نیست که هرچه خواست در جهان اتفاق میافتد
بلکه به این معناست که جهان ارادۀ اوست و چیزی به جز ارادۀ او موجود
نیست؛ یعنی به غیر از ارادۀ او چیز دیگری و یا کس دیگری موجود نیست
که بخواهد اداره کند و ارادهای خلاف ارادۀ خداوند داشته باشد واگر کسی
چنین ارادهای را در خودش حس کرد یقیناً دچار توهمات شده
است و اراده بر خلاف آنچه که خواست خداوند است توهمی بیش
نیست.
صفت خلق برای خدا همان اراده کردن اوست یعنی هر گاه که
خداوند اراده میکند چیزی باشد آن چیز خواهد بود واگر اراده
کند چیزی نباشد، آن چیز دیگر وجود نخواهد داشت.
انسان از آنجایی که خلیفۀ خدا خوانده شده است و خداوند به
گونهای او را خلق کرده است که بتواند صفتهای خداوند را در
روح خداوندی خود بیابد، میتواند اراده نیز داشته باشد در نتیجه
اراده فقط در مورد کسانی دارای معنی است که روحشان به
سرچشمۀ جهان هستی یعنی خداوند قادر متعال وصل شده باشد.
پس اراده داشتن فقط مخصوص بندگان مخلص خداست.
مردان خدا ارادهای خدایی دارند
حضرت امام بندۀ مخلص خدا بود و دلش هیچ
خواستهای به جز آنچه که خواست پروردگارش است
نداشت. امام در طول عمر با برکتش هیچ اراده نکرد مگر
اینکه ارادۀ خداوند نیز مؤید او بود و چه کسی میتوانست
با اراده خالق قادر متعال مخالفت کند؟ در این بعد
از ابعاد شخصیتی حضرت امام نیز اخلاص رمز
اصلی است. وقتی بندهای خالصاً تنها برای
خدا زندگی کند ارادهاش اراده حضرت حق
خواهد بود و جهان به ارادۀ او یعنی به
ارادۀ حق خواهد چرخید.
مجلات دوست نوجوانانمجله نوجوان 136صفحه 11