مجله نوجوان 152 صفحه 8
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : زهرا سادات موسوی محسنی

ویراستار : سپیده اسلامی

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء، محسن وطنی

موضوع : نوجوان

مجله نوجوان 152 صفحه 8

یاد دوست من یک طلبه هستم امام مروّج و تبلیغ کنندة فقر نبود . او دنیا دوستی ، حبّ جاه و مقام و مال اندوزی را عامل اصلی دشواری های زندگی بشر می دانست . امام فتوایی دربارة مرجعیت دارند که شاید منحصر به خود ایشان باشد . ایشان در شرایط مرجعیّت می نویسند که مرجع تقلید مسلمانان علاوه بر تمام شرایط ، باید علاقه ای به مال و جاه و ریاست در دلش نباشد . خود آن بزرگوار این معنی را به خوبی درک کرده بودند و می فرمودند : « من یک طلبه هستم . » زندگی ایشان ، وضع مالی ، خانه و . . . از حد یک طلبه تجاوز نمی کرد . هیچگاه کسی ندید که امام لباس تجملی و تشریفاتی بپوشد . عبا و نعلین ایشان ارزان قیمت بود و از عبای گران قیمت پرهیز داشتند . این خود یک برازندگی خاص به امام می بخشید . این ویژگی مردان بزرگ است ؛ مردانی که خدمت های بزرگی برای ملت های خود انجام داده اند ، ساده زیست و بی علاقه به رزق و برق دنیا بوده اند . امام همان طور که از زهد گرایی صوفیانه پرهیز داشت ، زیاده روی ، اسراف و ضایع کردن نعمت های خداوندی را هم بر نمی تابید و با آن به شدت برخورد می کرد . سراسر زندگی پر بار آن بزرگوار ، سرشار از خاطره ها و لحظاتی است که نشان از ساده زیستی او دارد . ساده زیستی امام از همان ابتدا در زندگی ایشان مشهود بود . امام از ابتدا اجاره نشین بودند و این وضع تا چندین سال طول کشید ؛ در نهایت توانستند منزلی در کوچة یخچال قاضی قم بخرند . این خانه جمعاً چهار اتاق داشت و یک بیرونی . با اینکه امکانات مالی امام و دسترسی ایشان به وجوهات شرعی خیلی خوب بود اما این خانه را از اموال همسرشان خریداری کردند و به نام ایشان است و تا زمان تبعید شان به ترکیه ، امام در این خانه زندگی می کردند .

مجلات دوست نوجوانانمجله نوجوان 152صفحه 8