مجله کم فروش
*داسـتانهای بــه درد نخور و چرت و پرتـی که گزیدهای از شــاهکارهایی ادبی جهان
است.
* تنها با کسـانی مصاحبه میکنند که واقعاً حرفی برای گفتن دارند ولی آدم حوصلۀ شنیدن
حرفهایشان را ندارد. نکتۀ بیفرهنگانۀ اینگونه مجلات این است که هیچ وقت در مصاحبههایشان
از یارو نمی پرسـند چه غذایی دوست دارد و موقع عروسیاش اولین آهنگ ششهشتم حرکت
موزون دارشــان چه بوده است. اهل و عیالش را چقدر دوست دارد و لباس خواب کودکشان
چه رنگی میباشد.
* نویسـندۀ اینگونه مجلات اصلاً و ابداً آزادی بیان ندارد چون
هـر چیزی که می گوید باید با سـند و مـدرک و منبع و مأخذ
باشد.
* فکـر می کنند نظـر دادن مثل آپولو هوا کـردن میماند و
بقیۀ مردم نمی توانند چیز میزها را کارشناسی کنند. برای همین
هر طور شـده پای متخصصان و کارشناسـان درجه یک را وسط
می کشند.
* به نظرات مردم اهمیّت نمی دهند وگرنه می دانسـتند
که همۀ انسـانها از علم و دانش و مدرسهبازی حالشان به
هم می خورد و حوصلۀ مقالههای علمی و سـخت را ندارند
و در عـوض دوسـت دارند همهاش ماجراهای عشـقی و
خفن بشنوند و پشت آدم مشهورها غیبت کنند و حرفهای
جالب مدل اتوبوسی و صف نانوایی بزنند.
خلاصۀ خلاصه اینکه مجلههای کم فروش حقّشان است
که کم فروش باشـند. میخواستند برای مردم کلاس نگذارند و
حرفهای مهم مهم نزنند و ادای آدمهای جدّی و درست و حسابی
را در نیاورند. مجلههای پرفروش را عشق است که همه اش
حرفهای الکی پلکی میزنند و خوش هستند !
مجلات دوست نوجوانانمجله نوجوان 161صفحه 31