سرمقاله
... تا مادرِ پدرش باشد
و خداوند، جهان را کودک آفرید و
آفرینش نیازمند دستی بود تا مهربانی
پروردگار را به خاک متّصل کند.
تاریخ میخواست قدم در فردا بگذارد.
نیازمند کسی بود تا راه رفتن را به
پاهای نازکش بیاموزد و او را آهسته
آهسته با دستان خود راه ببرد.
خداوند، جهان را کودک آفرید و
پیامبران را فرستاد تا راه راست را بر
کودکِ جهانِ کوچک عقل آشکار کنند
و جهان نیازمند نگاهی بود تا رسالت
پیامبران را مادری کند.
***
ترانة توحید از لبان خاتم پیامبران پر
کشید و از بتها به جز تلّی از خاک و
خاکستر باقی نمانده بود، اسلام امّا به
کجا میرسید اگر مادری نمیداشت؟
کسی میبایست میبود که غدیر را
مادری کند و شهدای کربلا را در
دامان مادرانة خویش، درس عشق و
جانبازی بیاموزد و برای مادری عاشورا
هیچ کس جز او شایسته نبود.
خداوند، معصومین را ولایت بخشید و
جهان را به دستان پر مهر امامت سپرد
و رودخانة امامت را بیمادر نگذاشت
که بیمادر نه چیزی متولد میشود و
نه چیزی کمال مییابد و از این رو
همانا فرزند اوست که میآید تا تاریخ
را از نو به دنیا بیاورد و جهان را از
عطر و بوی مادرش سرشار کند.
***
خداوند جهان راکودک آفرید و جهان
نیازمند مهر مادر بود.
خداوند، فاطمه را آفرید تا جهان را
مادری کند؛ تا مادر پدرش باشد.
مجلات دوست نوجوانانمجله نوجوان 174صفحه 3