مجله نوجوان 174 صفحه 7

ارتش فرانسه بوده است. اگزوپری وقتی برای انجام یک مأموریت سیاسی مجبور می­شود مدتی در میان قبایل صحرانشین مراکش زندگی کند، کتاب «پیک جنوب» را می­نویسد و کتاب «پرواز شبانه» را نیز در سفری به آمریکای جنوبی به رشتة تحریردر می­آورد. جالب است بدانید این کتاب داستان خلبانی است که گرفتار طوفانی سهمگین می­شود و نهایت تلاش خود را برای نجات خود و هواپیمایش به کا ر می­گیرد. اگزوپری کتاب دیگری به نام «زمین انسانها» داردکه در سال 1938 منتشر شده است. آنتوان به عنوان خبرنگار جنگی به اسپانیا سفر می­کند و در این سفر مجروح می­شود و دورة نقاهت را در نیویورک می­گذراند و در آن دوران این کتاب راکه بیانگر تنهایی انسان در جهان پهناور است. تمام می­کند. از این مثالها می­توان فهمید که پرواز و سفرهای گوناگون نقش فراوانی در شکل گیری آثار اگزوپری داشته است و آثار او را بدون در نظر گرفتن موقعیت خلبانی او نمی­توان مورد بررسی قرار داد. تمامی داستانهای اگزوپری حاصل تجربیات خود اوست و شاید تعجب کنید اگر بگوییم که گل سرخ سیارة شازده کوچولو از لحاظ شخصیّت، دقیقاً همان دختری است که اگزوپری شدیداً او را دوست می­داشت و از غرور بیش از حدّ او همیشه رنج می­کشید. چیزهایی که شازده کوچولو دربارة گل سرخ سیاره­اش بیان می­کند دقیقاً نظرات اگزوپری دربارة همان دختر زیبایی است که خانواده­اش به خاطر شغل پر خطر آنتوان دو سنت اگزوپری با ازدواج آنها مخالفت کردند. حتی شخصیت شازده کوچولو هم از یک شخصیت واقعی الهام گرفته شده است. اگزوپری در یکی از سفرهای خود به موریتانی به علّت خرابی هواپیما مجبور می­شود که در بیابانهای آفریقا فرود بیاید و در آن زمین خشک و بی­آب و علف با پسر بچّه­ای آشنا می­شود کهاندیشهها و سؤالهایش اگزوپری رابه شدّت تحت تأثیر قرار می­دهد تا جایی که اگزوپری در سال 1940 در شهر نیویورک شاهکار «شازده کوچولو» را براساس شخصیت آن کودک خلق می­کند. این کتاب که در ایران با ترجمة محمد قاضی، ابوالحسن نجفی و احمد شاملو بارها و بارها تجدید چاپ شده است، طرفداران زیادی در سرتاسر جهان پیدا کرده است چرا که نویسندة این اثر با ساده­ترین زبان به بررسی نسبتهای انسان مدرن با جهان هستی پرداخته است و هر مخاطبی به فراخور حال خود می­تواند شخصیت واقعی خود را در آیینةاین کتاب تماشا کند. این داستان به انسان می­آموزد که عینک عادت را از روی چشمش بردارد و خارج از کلیشههای رایج، جهان هستی را تماشا کند و همچنین به انسان یاد آوری می­کند که حتّی اگر فرسنگها از گل سرخ خودش دور باشد باز هم آن گل متعلق به اوست و حتّی باغی از گل سرخ نمی­تواند جای خالی او را پر کند. در حقیقت داستان «شازده کوچولو» برای «اهلی کردن» آدمها در خشن­ترین روزها و روزگارها تلاش می­کند.