مجله نوجوان 201 صفحه 6
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : زهرا سادات موسوی محسنی

ویراستار : سپیده اسلامی

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء، محسن وطنی

موضوع : نوجوان

مجله نوجوان 201 صفحه 6

مرتضی سورج دعواهای سیاسی زنبوری یادداشتی دربارۀ انیمیشن بری زنبوری بری زنبوری داستان زنبوری است که از کار تکراری کردن در کندو خوشش نمی­آید. از کندو بیرون می­زند و بر خلاف قانون زنبورها که نباید با آدمها حرف بزنند با یک دختر مهربان حرف می­زند و با او دوست می­شود. «بری» به طور اتفاقی پی می­برد که انسانها حاصل دسترنج زنبورها یعنی عسل را بسته بندی می­کنند و در مغازه­ها می­فروشند. بری با کمک یک وکیل از صاحب کارخانۀ عسل سازی شکایت می­کند و تمام عسلهای موجود در دنیا را از آدمها پس می­گیرد. زنبورها یا یک عالمه عسل اضافه می­آورند و دیگر مجبور نمی­شوند از صبح تا شب کار کنند امّا بر اثر این اتفاق دیگر گلها و گیاهان گرده افشانی نمی­شوند و کم کم جهان رو به نابودی می­رود و حالا بری باید جهان را از این خطر بزرگی که به وجود آورده است نجات بدهد. به این داستان چند جور می­شود نگاه کرد. نگاه اوّل می­تواند پاسخی به تفکّرات کمونیستی باشد که چندین سال بخشهایی از این جهان پهناور را به نابودی کشاند. سالها پیش مثلاً وقتی که پدر و مادرهای ما کودک بودند خیلی از نویسنده­ها تحت تأثیر افکار کمونیستی واقع شده بودند. در آن زمان موضوع بیشتر داستانها این بود که تعدادی کارگر فقیر، بر علیه رئیس کارخانه که مردی ثروتمند و در نتیجه بدذات و پلید بود، شورش می­کردند و ادارۀ کارخانه را به دست می­گرفتند یا کشاورزان فقیر، کدخدای ثروتمند را می­کشتند و اموالشان را پس می­گرفتند و قصه­هایی از این دست که حاصل دسترنج بسیاری از مردم از سوی اقلیّتی به ناحق خورده می­شد و آن مردم فقیر بر علیه ثروتمندان شورش می­کردند و پس از چندی همان گروه حاکمی که از بین مردم فقیر انتخاب شده بودند دوباره به حاکمانی ثروتمند و در نتیجه بد ذات تبدیل می­شدند و روز از نو، روزی از نو... البته این تفکّر درستی نبود چرا که لزوماً هر کس که ثروتمند می­شود آدم پلیدی نیست امّا عوام از این حرفها خوششان می­آمد و سیاست کار خودش را می­کرد. در مورد بری زنبوری می­شود اینطوری نگاه کرد که بری زنبوری این فکر را با خود به خانه­های شما آورده است که «در جهان عدّه­ای باید کار کنند و عده­ای باید حاصل دسترنج آنها را بخورند و این طبیعت نظام است.»

مجلات دوست نوجوانانمجله نوجوان 201صفحه 6