مجله نوجوان 201 صفحه 9

شدم. چگونه این استعداد را در خودتان دیدید و به این کار علاقه­مند شدید؟ از طریق دوستان و دبیران. وقتی با آنها دربارۀ این موضوع صحبت کردم و به آنها گفتم که این کار را دوست دارم، به من گفتند که رفتارها و آداب معاشرت تو به کار خبرنگاری می­خورد. سعی کن دنبال این کار بروی و من از طریق رادیو البرز و برنامۀ 2/106 به عنوان خبرنگار افتخاری به فعالیت مشغول شدم. چه کسی مشوق اصلی شما بود و خودتان را مدیون چه کسی می­دانید؟ مشوقهای اصلی من پدر و مادرم بودند و بیشتر خودم را مدیون دوستان، دبیران و خانواده­ام می­دانم. از مسابقۀ آخر که دوم شدید برایمان بگویید. من در حدود ده ماه خبرنگار افتخاری بودم و مدام به دنبال موضوعی برای خبرنگاری می­گشتم. از شانس من این مسابقه که هر ده سال یکبار انجام می­شد در سال 86 زمان اجرایش رسید. این آنونس را از برنامۀ «با ستاره­های رادیو البرز» شنیدم و از روز بعد به دنبال تهیۀ وسایل و از همه مهمتر موضوع آن شدم. این طور بگویم که یک ماه و نیم به موضوع فکر کردم و در آخر، موضوع یک هفته تعطیلی مدارس را که به علت بارش سنگین برف رخ داد، انتخاب کردم. از چه طریق خبرموفقیتتان را شنیدید؟ در روز 13 اردیبهشت 1387 انگار یک حس به من گفت که به برنامۀ «با ستاره­ها» گوش کن. بعد از دو ساعت استرس تا شروع برنامه، در ساعت 30/10 شب اعلام شد که در سطح کشور رتبۀ دوم را کسب کرده­ام. جایزۀ مسابقه چه بود؟ من از همان اول که شروع به کار کردم، هدفم گرفتن جایزه نبود و اصلاً به آن فکر نمی­کردم. حتی الان هم نمی­دانم و پیگیر آن نشدم. فکر می­کنید که رمز موفقیتتان چه بود؟ فکر می­کنم تلاش، پشتکار و توکل به خدا. با مجلۀ دوست نوجوانان، دوست هستی؟ بله، البته کمی تا قسمتی ابری می­خوام (می­خندد). از طریق یکی از دوستان با مجله آشنا هستم و به نظرم فوق­العاده مجلۀ خوبی است اما متأسفانه در کرج پخش نمی­شود. برای دوستانت چه صحبتی داری؟ دوستان خوبم، امیدوارم که روزی موفقیتهای شما را از رسانه­ها بشنویم. قطعاً با توکل به خدا در همۀ کارها موفق خواهید شد.