مجله نوجوان 126 صفحه 15

کاغذ نمکی نیمکرة غیرآبی آدمهای آبی با توجه به یک تفکر فلسفی که تاکنون توسط هیچ یک از فلاسفة بزرگ حتی آقای فلسفة خودمان هم مطرح نشده است از آنجاییکه دو سوم بدن آدمیزاد از آب است (در برخی روایت­ها تا سه چهارم هم مطرح شده است) پس خیلی از خصوصیات آب در آدمها وجود دارد و خودنمایی می کند. یکی از شباهتهای انسان در روزگار جدید این است که بعضی­ها در قالب بعضی دیگر قرار می گیرند و خودشان را پاک و منزه و پاستوریزه نشان می دهند و فقط قالبی که در آن قرار گرفته­اند این توهم پاستوریزگی را برای بقیه ایجاد می کند. چند روز پیش بود که به این شباهت اساسی پی بردیم و آن هم وقتی بود که داشتند از یک وانت در نزدیکی منزل ما شیشه های آب معدنی خالی را پیاده می کردند و از درون منزل شیشه های پر بیرون می آوردند و داخل وانت می گذاشتند. یعنی هرکس که به اعتبار لیبل و برچسب روی بطری برای آب معدنی، پول می دهد، در اصل همان آب منزل خودش را می خرد. در اینجا یکی از برتریهای آدمی نسبت به آب مطرح می شود و آن هم مربوط به آن یک سوم باقیمانده است که آبی نیست. مثلاً اگر یک مأمور نیروی انتظامی جلوی شما را بگیرد از کجا می فهمیم که او یک مأمور واقعی است؟! بله! او کارتش را به ما نشان می دهد و ما به او اطمینان می کنیم ولی اگر خدای ناکرده کارتش هم تقلبی بود چه؟! بله! از او می خواهیم که برود و یک مأمور دیگر را که همکارش است بیاورد و آن مأمور شهادت بدهد که این مأمور، یک مأمور واقعی است. حالا اگر دست هر دویشان توی یک کاسه باشد چه؟ خوب... ای بابا! همة دنیا که دزد نیستند. اصلاً مأمور نیروی انتظامی را فراموش کنید. فقط یادتان باشد پول ندهید و آب معدنی نخرید. به جایش یک قمقمه بخرید و هر وقت خواستید از خانه بیرون بروید با خودتان آب هم ببرید! یکی از شاگردان بچه محصّل