مجله نوجوان 78 صفحه 9
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : زهرا سادات موسوی محسنی

ویراستار : سپیده اسلامی

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء، محسن وطنی

موضوع : نوجوان

مجله نوجوان 78 صفحه 9

ما آن وصیتنامه را بسیار خواندیم بابا سلامت می کنم ، حالت چه طور است؟ من سخت غمگینم ، تو احوالت چه طور است؟ اکنون تو در جمع شهیدان ، شاد هستی از رنج های این جهان آزاد هستی اما ببین! از چشم ، خون می بارم امروز بابا نمی دانی چه دردی دارم امروز! وقتی تو رفتی ، خنده از لب های ما رفت غم ناله هامان نیز ، تا عرش خدا رفت با یاد تو ماندیم و غم خوردیم هر روز ما مثل گل بودیم و پژمردیم هر روز تا بار دیگر نامه ات از جبهه آمد یعنی وصیتنامه ات از جبهه آمد ما آن وصیتنامه را ، بسیار خواندیم یک بار نه ، ده بار نه ، صد بار خواندیم در آن وصیتنامه گفتی شب دراز است تنها چراغ راه این شب هم نماز است گفتی که بعد از من ، مرا دیگر ندارید در زندگی دست پدر بر سر ندارید بعد از من ای چشمان من ، غم نیست ، غم نیست زیرا که بابای شما دیگر خمینی ست آرامشی در جان ما افتاد از این حرف شد قلب های خسته ما شاد از این حرف بودیم غمگین بی تو و تنها نبودیم او بود و ما بودیم و بی بابا نبودیم او نیز چون مرغی از این دنیا سفر کرد مرگ آمد و ما را دوباره بی پدر کرد تو ، رهبر خود را در آغوشت کشیدی ما بار دیگر بی پدر گشتیم ، دیدی؟! ناصر کشاورز امام و قرآن کتاب هایی که برای انسان سازی آمده است مثل قرآن کریم ، و کتاب هایی که در اخلاق نوشته می شود و مقصود ، ساختن یک انسان است و ساختن یک جامعه است ، به حسب اهمیت ، هر موضوعی در آنها تکرار شده است . تکرار در قرآن مجید زیاد است و بعضیها خیال می کنند که این تکرار چرا؟ و حال آنکه لازم است . یکی از چیز هایی که برای ساختن انسان مفید است تلقین است . انسان خودش هم اگر بخواهد ساخته بشود ، باید آن مسائلی را که مربوط به ساختن خودش است تلقین کند به خودش و تکرار کند . یک مطلبی که تأثیر در نفس انسان باید بکند ، با تلقینات و تکرارها بیشتر در نفس انسان نقش پیدا می کند . صحیفه امام؛ ج 13 ، ص 397

مجلات دوست نوجوانانمجله نوجوان 78صفحه 9