مجله کودک 441 صفحه 8
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : زهرا سادات موسوی محسنی

ویراستار : مرجان کشاورزی آزاد

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء

موضوع : کودک

مجله کودک 441 صفحه 8

عباس قدیرمحسنی سلطانصداها قسمتاول جادوگر پیر، سلطان صداها شده بود .با سحر و جادو صداها را از این طرف و آن طرف شهر میگرفت و آنها را توی قوطیهای دربسته زندانی میکرد و صداها هر کاری میکردند نمیتوانستند از توی قوطیها بیرون بیایند. بعد جادوگر روی هر قوطی نام صدا را مینوشت و آنها را به غریبههایی که به شهر میآمدند و میرفتند، میفروخت. از آنها قول هم میگرفت که در قوطیها را توی شهر باز نکنند. غریبهها، صداها را میخریدند و به شهر خودشان میرفتند و هیچ کس هم نمیدانست صداها به چه درد آنها میخورد. آدمها اول میترسیدند به جادوگر چیزی بگویند، و وقتی نترسیدند جادوگر صدای آنها را هم گرفته بود و انداخته بود توی قوطیهای دربسته. خانة جادوگر پیر، پر شده بود از صداها. صدای آدمها، حیوانات، پرندهها و حتی صدای بادو طوفان و دریا هم توی خانة جادوگر اسیر شده بودند. جادوگر وقتی صدای همة آدمها را گرفت، شد حاکم شهر و بعد از آن هر چیزی که میگفت، آدمها از ترس گوش میدادند و حرفی هم نمیتوانستند بزنند. صداها هم توی قوطیها حبس شده بودند و از لای در قوطیها سرک هم نمیتوانستند بکشند. فقط جادوگر هر وقت دلش برای صدایی تنگ میشد، در تا قبل از سال 1825 میلادی، حمل ونقل مسافر با لوکوموتیو رواج نداشت. در پاییز این سال، «جورج» و «رابرت استنفنسون» اولین حمل ونقل مسافر با لوکوموتیو بخار را آغاز کردند مسیر «استوکتون» تا «دارلینگتون» در انگلستان، اولین مسیر خط آهن بود که مسافر را جابجا میکرد.

مجلات دوست کودکانمجله کودک 441صفحه 8