مجله کودک 441 صفحه 16
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : زهرا سادات موسوی محسنی

ویراستار : مرجان کشاورزی آزاد

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء

موضوع : کودک

مجله کودک 441 صفحه 16

نور گفت: میشوند نورانی. گیاه نورانی، درخت نورانی، پرندة نورانی، انسان نورانی. اسب گفت: تو به همه میخوری؟ نور گفت: من به همه میخورم. آنها هم من را میخورند. البته اگر خودشان بخواهند. اسب گفت: بعضی وقتها میشود که نخواهند؟ نور گفت: بعضی وقتها، ابله میشود! آن وقت تاریک میشوند! اسب گفت: گیاه تاریک، درختِ تاریک، پرندة تاریک، انسان تاریک. نور گفت: آنوقت همه جا تاریک میشود. اسب گفت: آنوقت نمیشود رنگین کمان را دید؟ نور گفت: بله، نمیشود! اسب گفت: تو گفتی از مادرت جدا شدی و شدی هفت رنگِ رنگین کمان؟ نور گفت: بله اسب گفت: مگر هر کسی از مادرش جدا بشود؛ میشود رنگین کمان؟ نور گفت: نورها اینطوری هستند. بقیه را نمیدانم. شاید بقیه هم اینطوری باشند. اسب گفت: بقیة نورها یا آدمها یا پرندهها یا گیاهها؟ نور گفت: خسته شدم! اسب گفت: گیج شدم! نور گفت: برو پیش همان طاووس. او سر به سرت گذاشته است. هیچ طاووسی نمیتواند رنگین کمان بخورد. اصلاً رنگین کمان که خوردنی نیست! (ادامه دارد) لوکوموتیوهای دیزلی با دو نوع موتور به حرکت درمیآمدند؛ موتورهای دیزل- هیدرولیک و موتورهای دیزل- مکانیک.

مجلات دوست کودکانمجله کودک 441صفحه 16