مجله خردسال 04 صفحه 6
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : احمد قائمی مهدوی

ویراستار : نیرالسادات والاتبار

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء - مرجان کشاورزی آزاد

موضوع : خردسال

مجله خردسال 04 صفحه 6

فریاد زد « آه! مثل اینکه یادم آمد.» پینه دوز گفت:« کو؟ کجاست؟ از کدام طرف می آید؟» سوسکی با خوشحالی گفت:« نگاه کن! این همان درخت گردو است که از پوست گردوهایش قایقمان را درست کردیم.!» پینه دوز گفت:« راست می گویی همان درخت است. اما خانه مان کجاست؟» سوسکی گفت:« باید کمی بیشتر فکر کنم تا یادم بیاید.» پینه دوز با حوصلگی گفت:« تو که گفتی یادت آمده، پس کو؟» سوسکی در حالی که آرام آرام جلو می رفت و با دقت به دو رو بر درخت نگاه می کرد گفت:« آهان یادم آمد. باید جلوتر برویم. نگاه کن! اینجا خانه پروانه هاست. کمی آن طرف تر پشت بوته تمشک هم خانه سنجاقکهاست. حالا کاملاً یادم آمد. خانه ما این طرف بوته تمشک است.» پینه دوز و سوسکی با عجله به طرف خانه شان رفتند. پینه دوز در حالی که دست سوسکی را گرفته بود و ا زخوشحالی می خندید به سوسکی گفت:« چه یاد بازیگوشی داری! اول پشت درخت گردو قایم شد بعد هم رفت و پشت بوته تمشک خودش را پنهان کرد ولی ما خیلی زرنگ بودیم که او را پیدا کردیم. سوسکی جان از این به بعد یادت را محکم نگه دار تا بدون اجازه تو هیچ کجا نرود و ما را هم به دردسر نیندازد!»

مجلات دوست خردسالانمجله خردسال 04صفحه 6