4- بچه آهو خیلی ترسیده بود، او اصلاً این بازی را دوست نداشت.
5- پدر و مادر پلنگ ها با تعجب بازی آنها را نگاه می کردند.
6- بچه آهو خیلی زرنگ بود، او فرار کرد و پیش مادرش برگشت.
7- مادر نگران و عصبانی بود. بچه آهو قول داد که هیچ وقت، هیچ وقت با بچه پلنگ ها بازی نکند.آن هم بازی شکار!
مجلات دوست خردسالانمجله خردسال 04صفحه 23