صد بار ... ماهی صد بار سوار موج شد. فهمید حالا وقت آمدن باباست.
شنا کرد و به خانه رفت. وقتی به خانه رسید دید بابا آمده است.
پرید تو بغل بابا و گفت:
« بابا دویست تا از صد تا کمتر است» بابا گفت:« نه» ماهی پرسید:« پس چی از صد کمتر است؟»
بابا گفت:« پنجاه تا » ماهی گفت:« قول بده از فردا وقتی پنجاه بار موج سواری کردم بیایی خانه. بابا خندید و ماهی کوچولو را بوسید.
مجلات دوست خردسالانمجله خردسال 04صفحه 25