قصههای جنگل
1)میمون مادر، خسته بود و میخواست بخوابد.
اما بچه میمون دلش میخواست بیدار بماند و بازی کند.
2) وقتی مادر خوابید. میمون کوچولو و دوستش شروع کردند به بازی کردن.
3)اما بازی آنها خیلی طول نکشید و قهر و دعوا شروع شد.
مجلات دوست خردسالانمجله خردسال 10صفحه 22