بامنبیا ...
دوست من سلام
من دانهی برف هستم.
یک ستارهی کوچک یخی.
روی ابرها، فقط یک قطرهی باران بودم، اما از سرما یخ زدم و شدم یک ستارهی زیبا.
بعد آرام آرام باریدم و آمدم روی زمین. روی کوهها، جنگلها، شهرها و روستاها!
ما برفها هم مثل تو منتظر بهار مینشینیم تا با آفتاب گرم بهاری، آب شویم، جاری شویم
و رود شویم!
حالا یک لباس گرم بپوش و برای ورق زدن مجله همراه من بیا ...
مجلات دوست خردسالانمجله خردسال 174صفحه 3