مجله کودک 03 صفحه 15
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : زهرا سادات موسوی محسنی

ویراستار : مرجان کشاورزی آزاد

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء

موضوع : کودک

مجله کودک 03 صفحه 15

غروب بود. خورشید داشت کمکم در پشت کوهها پنهان میشد؛ امّا حسنک هنوز از مدرسه برنگشته بود. حیوانات طویلة حسنک همه گرسنه بودند. گاو قهوهای صدا زد:«ما، ما، ما»؛ یعنی من گرسنهام ، حسنک کجایی؟، بز سیاه داد کشید:«بع بع بع» یعنی من گرسنهام، حسنک کجایی؟ خروس حنایی داد زد: «قوقولی قوقو»؛ یعنی من گرسنهام، حسنک کجایی؟ کم کم شب شد. حیوانات هر چه داد و قال کردند، خبری از حسنک نشد. حیوانات دور هم جمع شدند تا چارهای بیندیشند. بالاخره به پیشنهاد گاو قهوهای قرار گذاشتندکه خودشان غذای خودشان را آماده کنند و به طویله بیاورند. این طوری دستکم تا آمدن حسنک از گرسنگی نمیمردند. صبح شد و دوباره شب شد، امّا باز هم از حسنک خبری نشد هفتهها و ماهها گذشت. حیوانات طویلة حسنک دیگر یاد گرفته بودند که کشاورزی کنند و خودشان غذای خودشان را به دست آورند. هفتاد سال از آن روز گذشت. حیوانات طویلة حسنک دیگر پیر شده بودند، امّا هنوز هم از حسنک خبری نبود. حیوانات که دلشان برای حسنک خیلی تنگ شده بود، تصمیم گرفتند بروند و او را پیدا کنند. بز سیاه گفت: اوّلین روزی که حسنک نیامد، به نظرم میخواست از مدرسه به خانه برگردد، پس بیایید همه با هم به مدرسه برویم . حیوانات به مدرسه رفتند و دیدند که توی یک ساختمان خرابه یک پیرمرد رو به دیوار ایستاده و یک پایش را بالا گرفته است. پیرمرد یک سطل زباله هم روی سرش نگه داشته بود. خروس حنایی گفت: « حسنک تویی؟» پیرمرد جواب داد: « آره منم». خروس حنایی گفت « پس چرا نمیآیی خونه؟ ما هفتاد ساله که ندیدیمت». حسنک پیر جواب داد: «آخه اون روزی که نیومدم، سرکلاس شلوغ کردم؛ معلمون گفت برو پای تخته سطل آشغال را بگیر روی سرت. یک پایت را بگیر بالا و تا نگفتم همونطور وایستا.کلاس تعطیل شد امّا معلّم به من نگفت که میتونی بری . اون روز، روز آخر سال بود و من سه ماه تعطیلی رو هم صبر کردم تا سال جدید شروع بشه و معلّم بیاد، امّا سال جدید مدرسة ما کسی رو ثبت نام نکرد و ساختمان آن هم مخروبه شد. الان هفتاد ساله که کسی به اینجا سرنزده. من هم منتظرم تا آقا معلّم ما بیاد و به من بگه که می تونی بری. البته اگه تا حالا به رحمت خدا نرفته باشه!». قصّههای مدرسه حسنک کجایی؟

مجلات دوست کودکانمجله کودک 03صفحه 15