
مثل تمام کسانی که برای
اولین بار خانۀ خدا را میبینند بیاختیار
گریه کردم. احساسی که تا آدم خودش آن را تجربه
نکند، نمیتواند باور کند.
به یاد ماندنیترین خاطرهای که از سفر حج برایتان مانده
است، چه خاطرهای است؟
زیارت مسجد النّبی (ص) برای اولین بار، یا برخورد تعجّبانگیز مردم، همه از
خاطراتی هستند که برای همیشه در ذهنم مانده است و میماند.
گفتید برخود مردم باشما تعجّبانگیز بود، چرا؟
مردم کشورهای دیگر از این که میدیدند بچّهای به سنّ و سال من تمام قرآنرا
حفظ کرده است تعجّب کرده بودند. از طرفی دیگر وقتی که در مسجد پیامبر (ص)
زیارتنامه میخواندم و گریه میکردم، بعضیها با تعجب میپرسیدند: «تو که کودکی،
پس چرا گریه میکنی؟» البته این را هم بگویم که من از زمان ورودم به شهر مدینه
برای مردم سایر کشورها مثل امارات، کویت و کانادا قرآن میخواندم و آنها با تعجّب
میپرسیدند: «چطور وقتی زبان شما فارسی است و عربی نیست، به این راحتی قرآن
را که به زبان عربی است حفظ کردهاید و به این روانی قرائت میکنید؟»
سفر شما به مکّه و مدینه در طول سال تحصیلی به درس و مدرسهتان
لطمهای وارد نکرد؟
به لطف خدا یکی از معجزات قرانی این است که به خاطر حفظ قرآن، حافظۀ من
به طر عجیبی قوّت گرفته و به همین خاطر با وجود این که حدود چهار ماه به مدرسه
نرفتم، باز هم با موفقیّت سال تحصیلی را پشت سر گذاشتم.
از حج برای هم شاگردی هایتان سوغاتی هم آوردید؟
بله، البتّه اولین سوغاتی من برای آنان همان طور که خودشان خواسته بودند دعا
بود. امّا هدایای کوچکی هم برای دوستانم در مدرسه خریدم و بعد از طواف دور خانۀ
خدا برای آنها به ایران آوردم.
از وقتی که به سفر حج رفتهاید، معمولاً دوستانتان شما را «حاجیه
خانم» صدا میزنند؟
بله، معمولاً به جز اعضای خانواده که من را به اسم کوچکم صدا میکنند، بقیّه
کسانی که با آنها در ارتباطم، به من حاجیه خانم میگویند.
به عنوان آخرین سوال، لطفا حاجیه خانم از آرزوهایتان برای ما بگویید؟
بزرگترین آرزوهای من زیارت کربلا و نجف است، ظهور امام زمام «عج» و سلامتی
پدر و مادرم.
«دوست» برای حاجیّه خانم رقیّه محمّدی آرزوی موفقیت میکند و برای همه کسانی
که امسال به زیارت خانه و سفر حج رفتهاند، آرزوی قبولی عباداتشان را دارد.
مجلات دوست کودکانمجله کودک 72صفحه 27