مقدمه
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

نوع ماده: کتاب فارسی

پدیدآورنده : خمینی، روح الله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، 1279-1368

محل نشر : تهران

ناشر: موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره)

زمان (شمسی) : 1387

زبان اثر : فارسی

مقدمه

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

مقدمه

‏دانشگاه در منظر شخصیتی چون امام خمینی(س) از دو جهت جایگاهی ویژه می یابد. از‏‎ ‎‏یک سو امام، عالمی برجسته و فقیهی عارف و عامل و مسلط بر پهنه وسیعی از علوم و معارف‏‎ ‎‏حوزوی بود که نفس این وسعت دامنه توأم با عمق و اجتهاد نظر و رأی کمابیش بدیع در هر یک‏‎ ‎‏از آن زمینه ها، از اهتمام و اعتنای کم نظیر ایشان به کسب دانش و معارف حکایت می کند که به‏‎ ‎‏گونه ای فراتر از رسم متعارف حوزه های عصر خودشان، با وسعت نظر و سعه صدر لازم، از‏‎ ‎‏مشربهای مختلف عقل و نقل و شهود بهره گرفته است. طبعاً چنین شخصیتی با آن پشتوانه‏‎ ‎‏عظیم علمی که خود مولود درک صحیح از تأکیدات مکتب نجات بخش اسلام بر فریضۀ کسب‏‎ ‎‏علم است، به دانشگاه به عنوان جایگاه تعلیم و تعلم و کشف امور و آیات خلقت به مثابه تجلی گاه‏‎ ‎‏بُعدی از فطرت حقیقت جوی بشر می نگرد که چنانچه در مسیر درست هدایت شود می تواند‏‎ ‎‏نردبان صعودی وی در طی طریق رسالت «خلیفة اللهی» باشد.‏

‏     از طرف دیگر، امام رهبری بصیر و دوراندیش بود که افق نگاه نافذش به رسالت آینده انقلاب‏‎ ‎‏در هدایت و راهبرد جهان اسلام نظر داشت و در این چشم انداز، دانشگاه نقش و اعتباری کم نظیر‏‎ ‎‏برای تربیت متخصصان متعهدی دارد که بتوانند چهارچوب سیاستهای حاکم و ظالم‏‎ ‎‏جهانخواران را درهم شکنند و جسارت ایجاد داربستهایی بر محور کرامت انسانی را داشته‏‎ ‎‏باشند. او که به روشنی هر چه تمامتر به نقش عنصر «علم و آگاهی» در مناسبات فعلی و جهان‏‎ ‎‏آینده وقوف داشت به اهمیت دانشگاه در دستیابی به این ابزار حیات و رمز حضور موفق در نبرد‏

کتابدانشگاه و دانشگاهیان از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه ا

‏سرنوشت ملتها واقف بود و به همین دلیل در بحبوحه گرفتاریها و در شرایطی که بحران و‏‎ ‎‏مشکلات ناشی از جنگ تحمیلی به اوج رسیده و بخش وسیعی از شهرها و موقعیتهای حساس‏‎ ‎‏کشور در معرض بمباران و پرتاب موشکهای کینۀ جبهه متحد استکبار جهانی قرار گرفته بود، با‏‎ ‎‏دوراندیشی و آرامش و طمأنینه می فرمود: «جنگ چیز مهمی نیست، حل می شود... اما مسأله‏‎ ‎‏دانشگاه یک مسأله فوق العاده است که این افرادی که از دانشگاه درمی آیند یا مخرب یک‏‎ ‎‏کشوری هستند یا سازندۀ آن».‏‎[1]‎

‏    ‏‏علاوه بر این، امام شاهد و ناظر تیزبینی بود که با نگرانی بسیار، سالها سلطۀ استعمار و ایادی‏‎ ‎‏دست نشانده اش را بر دانشگاههای کشور نظاره کرده و نتیجه این سلطه را مکرر گوشزد نموده‏‎ ‎‏بود.‏

‏     از یک طرف، دانشگاهها از نظر تخصصی و علمی آنچنان بی کفایت بودند که غالباً در بسیاری‏‎ ‎‏از زمینه های علمی، کشور همچنان محتاج بیگانگان بود و امام نشانه این بی کفایتی علمی یا‏‎ ‎‏عدم باور به کفایت آن را در رجوع خانواده سلطنتی و مقامات عالیرتبه نظام شاهنشاهی برای‏‎ ‎‏درمان ابتدایی ترین بیماریها و جراحیها به مراکز درمانی خارج مثال می زد و از سوی دیگر به‏‎ ‎‏محصول و تربیت شدگان و پرورش یافتگان نظام دانشگاهی کشور نظر داشت که امثال هویداها و‏‎ ‎‏شریف امامی ها را تحویل جامعه داده بود که از هیچ خدمتی به اجانب فروگذار نکرده، همچون‏‎ ‎‏نوکری حلقه به گوش اطاعت فردی را می کردند که خود مطیع بی اراده اربابان خارجی بود. امام با‏‎ ‎‏تلخی هر چه تمامتر از روندی یاد می کرد که استعمار از طریق سلطه بر مراکز تعلیم و تربیت و‏‎ ‎‏نظام علمی کشور، با دست و تدبیر این تحصیلکرده های خودفروخته، به غارت سرمایه های‏‎ ‎‏مادی و معنوی ما می پرداخت، و بندهای اسارت ملی با سر پنجه این پرورش یافتگان نظام‏‎ ‎‏دانشگاهی وابسته، تنیده می شد.‏

‏     طبعاً امام با آن خصوصیات و با اطلاع از چنین مطامعی، که توأم با دسیسه های گوناگون‏‎ ‎‏خناسان، منجر به جدایی و تفکیک همه جانبه دانشگاه از سنت علمی و فرهنگی ریشه دار‏‎ ‎‏حوزوی شده بود، در مسند رهبری و مدیریت این انقلاب که در درجه اول یک انقلاب فرهنگی‏‎ ‎‏به حساب می آمد، نمی توانست نسبت به دانشگاه کم اعتنا بماند.‏


کتابدانشگاه و دانشگاهیان از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه ب

‏     بر این اساس علاوه بر عنایت و توجه مستمری که در فرآیند مبارزات قبل از انقلاب نسبت به‏‎ ‎‏قشر دانشگاهی و نسل متدین اما معدود اساتید و دانشجویان آن سالها از خود نشان می دادند، از‏‎ ‎‏فردای پیروزی انقلاب، نظام تعلیم و تربیت کشور و بویژه آموزش عالی آن، کانون توجه رهبری‏‎ ‎‏انقلاب قرار گرفت و از هر فرصت برای تحول و بازسازی این مرکز مهم انسان سازی استفاده شد.‏‎ ‎‏ماهها و حتی سالهای اول انقلاب، به دلیل حضور و نفوذ جریانهای فکری چپ و نیز تداوم‏‎ ‎‏فرهنگ گذشته، بخش مهمی از توجه امام مصروف مقابله با توطئه ها و هشدارها نسبت به‏‎ ‎‏اقدامات این عوامل می شد؛ اما مسأله تحول در نظام فرهنگی و علمی کشور موضوعی نبود که از‏‎ ‎‏نظر ایشان دور بماند. بارزترین نمود این توجه چهارده ماه پس از پیروزی انقلاب در پیام نوروزی‏‎ ‎‏سال 1359 ظاهر شد که طی آن فرمودند: «باید انقلابی اساسی در تمام دانشگاههای سراسر‏‎ ‎‏ایران به وجود آید».‏‎[2]‎‏ این اشاره، نقطه شروع و انگیزه حرکتی شد که فرزندان و پیروان راستین‏‎ ‎‏امام در دانشگاهها آغاز کردند و تحت عنوان «انقلاب فرهنگی» نقطه عطفی در جهت حاکمیت و‏‎ ‎‏حضور و نفوذ فرهنگ اسلامی انقلاب در دانشگاهها به حساب آمد. صرف نظر از پاره ای‏‎ ‎‏تلاشهای عناصر لیبرال حاضر در مسند قدرت، وقت برای انحراف این حرکت، در حقیقت پس از‏‎ ‎‏این رخداد است که نفوذ رسمی جریانهای فرهنگی ضد انقلاب در محیط دانشگاهی، به شدت‏‎ ‎‏کمرنگ می شود و «مسأله اسلامی شدن دانشگاهها» در دستور کار شورای عالی انقلاب فرهنگی‏‎ ‎‏و دست اندرکاران و مدافعان انقلاب فرهنگی قرار می گیرد و آزمونی سخت برای طیفهای حاضر‏‎ ‎‏در صحنه نظام دانشگاهی کشور برپا می شود.‏

‏     طبعاً بخش متنابهی از پرورش یافتگان و هواداران فرهنگ غیراسلامی گذشته نمی توانند‏‎ ‎‏خود را با این حرکت همسو کنند و اردوگاه کیفی وفاداران به ارزشها و اهداف اصیل انقلاب و‏‎ ‎‏رهبری، با فرار مغزهای خودباخته مواجه می شود. صرف نظر از پاره ای افراط و تفریطها، و نیز‏‎ ‎‏معدود افراد فرصت طلب، موضع افراد و عناصر دانشگاهی در آن جریان، آیینه تمام نمایی است‏‎ ‎‏که سره را از ناسره باز شناخت و محک ارزشمندی برای تشخیص هویت افراد فراهم آورد.‏

‏     انقلاب فرهنگی مورد نظر امام با برداشتها و تفسیرهای متنوعی مواجه شد که بخش عمده‏‎ ‎‏برداشتهای ناصواب، مربوط به معاندینی بود که بر اثر زمینه های فرهنگی و تربیتی گذشته‏

کتابدانشگاه و دانشگاهیان از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه ج

‏خویش یا به نحو شیطنت آمیز قصد داشتند تصویری انحرافی از آن ارائه نمایند و امام(س) در‏‎ ‎‏مناسبتهای مختلف کوشیدند تا ضمن افشای این جلوه های دروغین، ویژگیهای دانشگاه‏‎ ‎‏اسلامی مورد نظر را تشریح نمایند که جزئیات آن مواضع در فصول مختلف این مجموعه بویژه‏‎ ‎‏فصل چهارم آمده است.‏

‏     اگر بخواهیم رئوس این ویژگیها را برشماریم به موارد زیر می توان اشاره کرد:‏

‏      دانشگاه اسلامی، در درجه اول مأمور به تربیت انسان الهی است و این رسالت بدون تأکید‏‎ ‎‏بر بُعد تزکیه نفسانی محقق نمی شود. بر این اساس، خداباوری و خداترسی، اصل مقوّمی است‏‎ ‎‏که باید به وضوح در محصولات نظام دانشگاهی جلوه کند و سلامت اخلاقی و اعتقادی اساتید و‏‎ ‎‏حاکمیت فرهنگ معنوی بر فضای عمومی دانشگاه از لوازم اجتناب ناپذیری است که برای‏‎ ‎‏تحقق این امر مورد تأکید قرار گرفته است.‏

‏      خودباوری و خوداتکایی علمی و فرهنگی از لوازم اساسی تحقق استقلال جامعه اسلامی‏‎ ‎‏است و دانشگاه در تأمین آن نقش اصلی را به عهده دارد. بر این اساس تأکید بر وجه معنوی و‏‎ ‎‏اعتقادی دانشگاه که در بند فوق بدان اشارت رفت به هیچ وجه نمی تواند عامل یا بهانه ای برای‏‎ ‎‏تسامح و تساهل در قدرت علمی و ژرفای پژوهش دانشگاه باشد. کوشش برای انطباق هر چه‏‎ ‎‏بیشتر مناسبتهای علمی و پژوهشی دانشگاه با نیازهای واقعی حال و آینده جامعه اسلامی و‏‎ ‎‏گسترش پهنه آن به همه سطوح و حوزه معارف و دانشهای مورد نیاز و بویژه تعمیم و تعمیق آن‏‎ ‎‏تا عالیترین سطوح تحصیلی در داخل کشور و پرهیز اکید از اتکا به سیاستهای اعزام دانشجو به‏‎ ‎‏خارج بویژه به کشورهایی که قصد سلطه و تحکم بر ما را دارند از بارزترین نمودهای مواضع امام‏‎ ‎‏در این زمینه است. بلند همتی و آینده نگری امام در این عرصه تا بدانجاست که پذیرش دانشجو‏‎ ‎‏از سراسر کشورهای اسلامی و تربیت کادرهای متعهد برای تحقق رسالت جهانی انقلاب را خاطر‏‎ ‎‏نشان می سازند.‏

‏      تعهد اجتماعی و مسئولیت سیاسی دانشگاه و دانشگاهیان از دیگر وجوه مورد عنایت‏‎ ‎‏مؤکد حضرت امام است.‏

‏     امام از دانشگاهیان انتظار دارند همچون ناظری بصیر و آگاه، هوشمندانه و متعهدانه‏‎ ‎‏عملکردها و تصمیم گیریها را مدنظر داشته و با نقادی دلسوزانه خطا و لغزش احتمالی را گوشزد‏

کتابدانشگاه و دانشگاهیان از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه د

‏نمایند و همچون مشاوران و کارشناسانی امین، مساعدت خویش را از دست اندرکاران و مجریان‏‎ ‎‏امور دریغ ندارند. همچنین در رخدادها و مراحل حساس و تعیین کننده ای همچون انتخابات،‏‎ ‎‏همراه با دیگر بازوان فکری جامعه، با ارائه ملاکها و معیارها مردم را برای مشارکت و حضور مؤثر‏‎ ‎‏در سرنوشت خویش مدد رسانند و در جهت گیریها و خلق بسترهای اجتماعی فرهنگی‏‎ ‎‏تسهیل کننده راه تحکیم مقاومت ملی و انقلابی در برابر جهانخواران، امت اسلام را حامی و‏‎ ‎‏هادی باشند و به مدد قدرت فنی و دانش خویش در تشخیص و افشای ترفندهای دشمنان،‏‎ ‎‏لحظه ای درنگ به خود راه ندهند.‏

‏      به عنوان شرط و ابزار تحقق اهداف فوق، وحدت و همسویی حوزه و دانشگاه را از‏‎ ‎‏رسالتهای اجتناب ناپذیر این دو مرکز فکری برمی شمارد و لوازم و موانع آن را گوشزد می نماید. از‏‎ ‎‏آن جمله، به فنی ترین مباحث نظری و ظرایف روشی توجه داشته و می فرماید: «فرهنگ‏‎ ‎‏دانشگاهها و مراکز غیرحوزه ای به صورتی است که با تجربه و لمس واقعیتها بیشتر عادت کرده‏‎ ‎‏است، تا فرهنگ نظری و فلسفی. باید با تلفیق این دو فرهنگ و کم کردن فاصله ها، حوزه و‏‎ ‎‏دانشگاه درهم ذوب شوند، تا میدان برای گسترش و بسط معارف اسلام وسیعتر گردد».‏‎[3]‎‏ علاوه بر‏‎ ‎‏توجه به این ظرایف و ملاحظات درونی، تمایل و توطئه دیرینه و ریشه دار خناسان و عوامل‏‎ ‎‏بیگانه را بسیار جدی گرفته، به طرفین خاطرنشان می سازد که در هر موقعیت و موضوعی که‏‎ ‎‏محتمل است تقابل یا دوگانگی احساس شود، مراقب دشمن باشند و رد پای آن را جستجو کنند.‏

‏     در مجموع می توان گفت، اصلیترین محور پیونددهنده حوزه و دانشگاه در مشرب امام،‏‎ ‎‏فرهنگ اسلام ناب محمدی است که تبعیت و تأکید هریک از این دو جریان بر مشخصه های آن‏‎ ‎‏سبب تألیف قلوب و جلب طرف دیگر می شود؛ و جدایی و انحراف از آن اعم از رویکردهای‏‎ ‎‏متحجرانه ای که ممکن است به نام اسلام از سوی پاره ای مدعیان اسلام مطرح شود، یا‏‎ ‎‏دیدگاههای التقاطی و غرب باورانه ای که از سوی مدعیان به اصطلاح تفکر علمی مطرح شود، به‏‎ ‎‏جدایی و سوءظنهای نامیمون گذشته دامن خواهد زد؛ لذا وقوف و آگاهی کامل و التزام عملی به‏‎ ‎‏شاخصه های اسلام ناب، ضامن تقویت و تحکیم این وحدت است و اکنون که سالها از طرح‏‎ ‎‏موضوع اسلامی شدن دانشگاهها می گذرد موفقیتها و ناکامیها را در پرتو این شاخص می توان‏

کتابدانشگاه و دانشگاهیان از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه ه

‏ارزیابی کرد.‏

‏     در کنار مجموعه ملاحظات ایجابی فوق، امام از نظر سلبی نیز به مسائلی اشاره دارند که‏‎ ‎‏ممکن است از طرف دوستان جاهل یا بدخواهان مغلطه گر مطرح شده باشد. ایشان صریحاً‏‎ ‎‏می فرمایند که منظورشان از دانشگاه اسلامی، حصر دانشگاه به رشته ها و معارف معمولی دینی‏‎ ‎‏حوزه ها نیست و اساساً طرح این موضوع را یک مغلطه می دانند آنجا که می فرمایند: «آن این‏‎ ‎‏نیست که دانشگاه ما نباید علم و صنعتی تحصیل کند، بلکه باید فقط همین آداب صلوة را به جا‏‎ ‎‏بیاورد! این یک مغالطه ای است که تا صحبت «دانشگاه اسلامی» می شود و اینکه باید انقلاب‏‎ ‎‏فرهنگی پیدا بشود، فریاد می زنند آنهایی که می خواهند ما را به طرف شرق و عمدتاً، به طرف‏‎ ‎‏غرب بکشانند، که اینها با تخصص مخالفند، با علم مخالفند. خیر، ما با تخصص مخالف نیستیم؛‏‎ ‎‏با علم مخالف نیستیم؛ با نوکری اجانب مخالفیم. ما می گوییم که تخصصی که ما را به دامن امریکا‏‎ ‎‏بکشد یا انگلستان یا به دامن شوروی بکشد یا چین، این تخصص، تخصص مهلک است، نه‏‎ ‎‏تخصص سازنده. ما می خواهیم متخصصینی در دانشگاه تربیت بشوند که برای ملت خودشان‏‎ ‎‏باشند».‏‎[4]‎

‏    ‏‏همچنین امام با برداشتهای سطحی و متحجرانه ای که ممکن است به نام دفاع از اسلام و‏‎ ‎‏روحانیت نیز مطرح شود برخورد نموده، بعضی از این قبیل موارد را توطئه های بسیار خطرناک‏‎ ‎‏نامیده اند. در سالهای اولیه انقلاب فرهنگی امام با اقداماتی که در بعضی دانشگاهها برای‏‎ ‎‏تفکیک جنسی یا پرده کشی در کلاسها صورت گرفته بود مخالفت کرده مانع از اجرای آن‏‎ ‎‏طرحها شدند.‏‎[5]‎‏ همچنین با ایده هایی که به عنوان دفاع از روحانیت، مدعی حق انحصاری‏‎ ‎‏روحانیت برای شرکت در فعالیتهای سیاسی شده بود، به شدت برخورد نمودند تا آنجا که‏‎ ‎‏می فرمایند:‏

‏«از قراری که من شنیده ام در دانشگاه بعض از اشخاص رفته اند گفته اند که دخالت در انتخابات،‏‎ ‎‏دخالت در سیاست است و این حق مجتهدین است. تا حالا می گفتند که مجتهدین در سیاست‏‎ ‎‏نباید دخالت بکنند، این منافی با حق مجتهدین است، آنجا شکست خورده اند حالا عکسش را‏‎ ‎‏دارند می گویند. این هم روی همین زمینه است، اینکه می گویند انتخابات از امور سیاسی است و‏‎ ‎

کتابدانشگاه و دانشگاهیان از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه و

‏امور سیاسی هم حق مجتهدین است هر دویش غلط است. ... این یک توطئه ای است که‏‎ ‎‏می خواهند همان طوری که در صدها سال توطئه شان این بود که باید روحانیون و مذهب از‏‎ ‎‏سیاست جدا باشد و استفاده های زیاد کردند و ما ضررهای زیاد از این بردیم، الآن هم گرفتار‏‎ ‎‏ضررهای او هستیم. حالا دیدند آن شکست خورد، یک نقشۀ دیگر کشیدند، و آن این است که‏‎ ‎‏انتخابات حق مجتهدین است، انتخابات یا دخالت در سیاست حق مجتهدین است. دانشگاهیها‏‎ ‎‏بدانند این را که همان طوری که یک مجتهد در سرنوشت خودش باید دخالت کند، یک‏‎ ‎‏دانشجوی جوان هم باید در سرنوشت خودش دخالت کند. فرق مابین دانشگاهی و دانشجو و‏‎ ‎‏مثلاً مدرسه ای و اینها نیست، همه شان با هم هستند. اینکه در دانشگاه رفتند و یک همچو‏‎ ‎‏مطلبی را گفتند، این یک توطئه ای است برای اینکه شما جوانها را مأیوس کنند. ‏

‏     ... این از آن توطئه سابق بدتر است برای ایران. برای اینکه، آن یک عده از علما را کنار‏‎ ‎‏می گذاشت، منتها به واسطه آنها هم یک قشر زیادی کنار گذاشته می شوند، این تمام ملت را‏‎ ‎‏می خواهد کنار بگذارد. یعنی نه اینکه این می خواهد مجتهد را داخل کند، این می خواهد‏‎ ‎‏مجتهد را با دست همین ملت از بین ببرد. باید دانشگاهیها متوجه باشند که اگر چنانچه افرادی‏‎ ‎‏در دانشگاه هستند که شیطنت دارند می کنند، اینها را باید توجه کنند که گول اینها را نخورند».‏‎[6]‎

‏ ‏

ویژگیهای این مجموعه

‏این مجموعه که در گروه اجتماعی حوزه معاونت پژوهشی مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‏‎ ‎‏استخراج و تنظیم شده است مشتمل بر هشت فصل است.‏

‏     فصل اول: که «ارزش علم» عنوان آن است به مباحثی پیرامون هدف از تعلیم و تربیت و لزوم‏‎ ‎‏همراهی تعهد با تخصص و علم با ایمان پرداخته شده است.‏

‏     فصل دوم: تحت عنوان «دانشگاه قبل از انقلاب اسلامی» به مواضع حضرت امام پیرامون‏‎ ‎‏توطئه استعمارگران در انحراف ملت به وسیله رواج فرهنگ بیگانه و سرکوب افراد و جریانهای‏‎ ‎‏فکری سالم در دانشگاهها اختصاص داده شده است.‏

‏     فصل سوم: با عنوان «دانشگاه و انقلاب فرهنگی» به ضرورت انقلاب فرهنگی، مقاومت‏‎ ‎

کتابدانشگاه و دانشگاهیان از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه ز

‏گروهکهای ضد انقلاب در مقابل این حرکت و در نهایت فرمانها و سخنانی که حضرت امام در‏‎ ‎‏مورد ایجاد نهادی برای اصلاح و سالم سازی مراکز فرهنگی کشور تحت عنوان «ستاد انقلاب‏‎ ‎‏فرهنگی» ایراد فرموده اند، اختصاص داده شده است.‏

‏     فصول چهارم و پنجم و ششم: به رسالت دانشگاه و استادان و دانشجویان مربوط است و‏‎ ‎‏شامل مطالبی پیرامون وظایف دانشگاهها در ساختن انسانهای متعهد، ایجاد استقلال و قطع‏‎ ‎‏وابستگی، تداوم انقلاب و سازندگی کشور مسئولیت اساتید و دانشجویان نسبت به جامعه و‏‎ ‎‏انتظاراتی که از این دو قشر می رود و توصیه هایی که به اعضای انجمنهای اسلامی دانشجویان در‏‎ ‎‏داخل و خارج کشور فرموده اند، می شود.‏

‏     فصل هفتم: با عنوان «تحصیلات خارج از کشور» مواضع امام را در مورد اعزام دانشجو به‏‎ ‎‏خارج، کشورهایی که نباید به آنها دانشجو اعزام شود و وظایف و مسئولیتهای دانشجویان‏‎ ‎‏مسلمان خارج از کشور، بیان می کند.‏

‏     فصل هشتم: که «حوزه و دانشگاه» عنوان آن است سخنان امام پیرامون نقشه هایی که در‏‎ ‎‏طول سالیان دراز برای تفرقه و جدایی این دو قشر توسط ایادی استعمار خصوصاً رژیم منحوس‏‎ ‎‏پهلوی کشیده و اجرا شده و وظیفه روحانیون و دانشگاهیان در جهت اتحاد و پیوستگی روحی و‏‎ ‎‏فکری با یکدیگر گردآوری شده است.‏

‏     در تنظیم این مجموعه کوشیده ایم:‏

‏     1. عبارتها را با توجه به پیام صریح و اصلی آنها ذیل نزدیکترین عنوان انتخابی بیاوریم و از‏‎ ‎‏تکرار آنها در سایر عناوین خودداری کنیم، به همین دلیل در بسیاری از موارد، ممکن است‏‎ ‎‏مطلبی که ذیل یک عنوان خاص آمده است حاوی پیامی مربوط به عنوان دیگر نیز باشد که به‏‎ ‎‏استثنای موارد معدود، در عنوان بعدی تکرار نشده است. لذا محققین محترم برای احصای‏‎ ‎‏نقطه نظرات حضرت امام در خصوص هر عنوان، نمی توانند به موارد ذکر شده ذیل همان عنوان‏‎ ‎‏اکتفا نمایند بلکه مراجعه به سایر عناوین این مجموعه اجتناب ناپذیر است.‏

‏     2. علاوه بر انتخاب عناوین و سرفصلهای مطالب این کتاب، برای هر یک از قطعات منتخب‏‎ ‎‏نیز جمله یا عنوانی در نظر گرفته شده است که عبارت آن لزوماً عین عبارت حضرت امام نیست،‏‎ ‎‏هر چند کوشش شده است به تعابیر امام نزدیک باشد، لذا خوانندگان و محققان محترم باید‏‎ ‎

کتابدانشگاه و دانشگاهیان از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه ح

‏توجه داشته باشند که عناوین هریک از قطعات منتخب که با حروف سیاه نگاشته شده است از‏‎ ‎‏تنظیم کنندگان این مجموعه می باشد و نباید به حضرت امام منتسب گردد.‏

‏     3. در تنظیم قطعات منتخب داخلی هریک از فصول و عناوین فرعی، ترتیب و توالی تاریخی‏‎ ‎‏صدور آنها از طرف حضرت امام ملاک بوده است، نه توالی منطقی مطالب.‏

‏     4. تاریخ صدور پیامها و سخنرانیهای حضرت امام مأخوذ از مجموعۀ «صحیفه امام» در ذیل‏‎ ‎‏هر قطعه ذکر شده و مشخصات کامل مآخذ براساس شماره مسلسل ذکر شده در پایان هر قطعه‏‎ ‎‏در انتهای کتاب آورده شده است.‏

‏     در پایان لازم می دانیم از کلیه افرادی که ما را در تهیه این مجموعه یاری داده اند خصوصاً از‏‎ ‎‏برادران ارجمند جناب آقای دکتر حسنعلی احمدی فشارکی که زحمت تدوین مجموعه را‏‎ ‎‏متقبل شده اند و نیز جناب آقای دکتر محمدرضا طالبان که در ویراستاری آن قبول زحمت‏‎ ‎‏کرده اند تشکر نماییم. از خداوند متعال خواهانیم امام راحل، این مصلح بی بدیل عصر و کسی که‏‎ ‎‏به چیزی جز استقلال و اعتلای فرهنگی این جامعه نمی اندیشید را در جوار انبیا و اولیا و‏‎ ‎‏صلحای خود مسکن دهد و به کلیه کسانی که در راه رشد و تعالی فرهنگ و تربیت جوانان این‏‎ ‎‏مملکت تلاش می کنند، توفیق بهره وری هر چه بهتر و بیشتر از هدایتها و ارشادات آن رادمرد‏‎ ‎‏صادق عطا فرماید؛ و انقلاب اسلامی ایران این یادگار آن عزیز سفر کرده و حاصل تلاش و کوشش‏‎ ‎‏همه اولیای الهی را به انقلاب بزرگ مهدی موعود(عج) متصل بفرماید.‏

‏ ‏

معاونت پژوهشی                               

‏مؤسسه تنظیم و نشر آثار حضرت امام خمینی (س) ‏


کتابدانشگاه و دانشگاهیان از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه ط

‎ ‎

کتابدانشگاه و دانشگاهیان از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه ی

  • )) صحیفه امام؛ ج 19، ص 443.
  • )) همان؛ ج 12، ص 207.
  • )) صحیفه امام؛ ج 21، ص 99.
  • )) همان؛ ج 14، ص 359.
  • )) پابه پای آفتاب؛ ج 1، ص 178، خاطرات خانم فاطمه طباطبایی عروس امام.
  • )) صحیفه امام؛ ج 18، ص 367 ـ 368.