فصل چهارم: رسالت دانشگاه
انسان سازی
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

نوع ماده: کتاب فارسی

پدیدآورنده : خمینی، روح الله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، 1279-1368

محل نشر : تهران

ناشر: موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره)

زمان (شمسی) : 1387

زبان اثر : فارسی

انسان سازی

 

 

انسان سازی

‏ ‏

‏ ‏

تربیت انسان مؤمن

‏ما هر دو طایفه‏‎[1]‎‏ باید تربیت کنیم قشر جامعه را. ما احتیاج به آدم داریم.‏‎ ‎‏مملکت ما احتیاج دارد به اینکه انسان درست بشود در آن؛ مؤمن باشد.‏‎ ‎‏این آدمی که از زیر دستگاه شما یا از دستگاه ما بیرون می آید، اگر مؤمن‏‎ ‎‏باشد، دیگر نمی شود که زیر بار ظلم اجانب برود و یا تطمیع بتوانند‏‎ ‎‏بکنند او را. این تطمیعها و تهدیدها را همۀ آنی که تطمیع می شود و‏‎ ‎‏تهدید ‏‏[‏‏در‏‏]‏‏ آنها اثر می کند آنهایی ‏‏[‏‏هستند‏‏]‏‏ که ایمان ندارند. آنی که‏‎ ‎‏تقوا و ایمان دارد نه تطمیع در او تأثیر می کند ـ که خیانت کند ـ برای‏‎ ‎‏اینکه ببرد یک چیزی؛ و نه تهدید در او اثر می کند؛ برای اینکه تهدیدها‏‎ ‎‏را با خلاف تکلیف کردن موازنه می کند، می گوید نباید بکنم. اگر شما و ما‏‎ ‎‏دست به هم بدهیم و یک جامعۀ توحیدی، به معنای اینکه همه معتقد‏‎ ‎‏به خدا، همه معتقد به اینکه یکوقتی کارها جزا دارد، همه معتقد و مؤمن‏‎ ‎‏به همۀ جهات، اگر ما و شما دست به هم بدهیم و جوانها را مؤمن، متقی،‏‎ ‎‏بار بیاوریم، مملکتمان تا آخر احیا می شود... و برنامه ها، برنامه های‏‎ ‎‏سابق نباشد و یک تحول در برنامه ها پیدا بشود و کوشش کنید که‏‎ ‎‏برنامه هایی که برای عقب نگه داشتن ما بوده است این برنامه ها تغییر‏

کتابدانشگاه و دانشگاهیان از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 197

‏  کند؛ البته در موقعش ما کوشش می کنیم؛ اما شما الآن باید کوشش‏‎ ‎‏بکنید. برنامه هایی که دیگران برای ما درست کردند ما نباید زیر بار آن‏‎ ‎‏برویم. ما باید تغییرش بدهیم.(246)‏

3 / 3 / 58

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

دانشگاه، مهد تربیت

‏آنچه که در اسلام مطرح است اموال نیست؛ مادیات نیست؛ معنویات‏‎ ‎‏است که باید از دانشگاه به همۀ اقشار سرایت بکند. یعنی چه‏‎ ‎‏دانشگاه شما، و چه دانشگاه روحانیون. این دو قشر هستند که تربیت‏‎ ‎‏امت به عهدۀ این دو قشر است. این دو قشر از همۀ قشرها عملشان‏‎ ‎‏شریفتر و از همۀ قشرها مسئولیتشان بیشتر است. عمل شریف، برای‏‎ ‎‏اینکه مرکز انسان درست کردن است. دانشگاه باید مرکز درست کردن‏‎ ‎‏انسان باشد. چه دانشگاه روحانی، و چه دانشگاه شما. و این یک امری‏‎ ‎‏بوده است که انبیا ـ علیهم السلام ـ مأمور بر همین امر بوده اند که انسان‏‎ ‎‏درست کنند. کتب آسمانی، همۀ کتب آسمانی، برای انسان ساختن‏‎ ‎‏آمده است. اگر انسان ساخته بشود، همه چیز به صورت معنویت‏‎ ‎‏درمی آید؛ یعنی مادیات هم به صورت معنویت در می آید. به عکس، اگر‏‎ ‎‏چنانچه قشرها شیطانی باشند و از دانشگاه ما و شما انسانهای منحرف‏‎ ‎‏بیرون بیایند، معنویات هم به صورت مادیات درمی آید؛ فانی در مادیات‏‎ ‎‏می شود.(247)‏

16 / 3 / 58

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

تحول در خود اشخاص

‏ما می خواهیم یک جمعیتی نورانی پیدا بکنیم، یک قشرهای نورانی که‏‎ ‎‏وقتی وارد می شویم در یک دانشگاهی، عملش نورانی، علمش نورانی،‏

کتابدانشگاه و دانشگاهیان از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 198

‏  اخلاقش نورانی، همه چیزش نورانی باشد؛ الهی باشد. پیروزی نه برای‏‎ ‎‏این است که ما برسیم به یک مثلاً آزادی؛ برسیم به یک استقلالی و‏‎ ‎‏منافع برای خودمان باشد، همین؛ همین دیگر تمام؟ حالا که دیگر‏‎ ‎‏منافع مال خودمان شد، دیگر کاری دیگر نداریم؟‏

‏     اینها مقدمه است. همه اش مقدمۀ این است که یک ملت انسان پیدا‏‎ ‎‏بشود؛ یک ملتی که روح انسانیت در آن باشد پیدا بشود؛ تحول پیدا‏‎ ‎‏بشود در خود اشخاص. آن چیزی که مطرح است پیش انبیا انسان است.‏‎ ‎‏آن چیز، چیز دیگر نیست؛ انسان مطرح است پیش انبیا؛ چیز دیگر‏‎ ‎‏پیش انبیا مطرح نیست. همه چیز به صورت انسان باید درآید.‏‎ ‎‏می خواهند انسان درست کنند. انسان که درست شد، همه چیز درست‏‎ ‎‏می شود.(248)‏

16 / 3 / 58

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

کوشش برای درست کردن انسان

‏شما دانشگاهیها کوشش کنید که انسان درست کنید. اگر انسان درست‏‎ ‎‏کردید، مملکت خودتان را نجات می دهید. اگر انسان متعهد درست‏‎ ‎‏کردید، انسان امین، انسان معتقد به یک عالم دیگر، انسان معتقد به‏‎ ‎‏خدا، مؤمن به خدا، اگر این انسان در دانشگاههای شما و ما تربیت شد،‏‎ ‎‏مملکتتان را نجات می دهد. بنابراین، کار، کار بسیار شریف، و مسئولیت،‏‎ ‎‏مسئولیت بسیار زیاد. الآن این مسئولیت به دوش ما و شماست. این‏‎ ‎‏مسئولیت بزرگ، یعنی سعادت ملت را شما و ما باید بیمه کنیم: قشر‏‎ ‎‏روحانی و قشر دانشگاهی. سعادت ملت را شماها باید بیمه کنید. این‏‎ ‎‏مسئولیت به دوشتان آمده، نرفتید زارع بشوید. اگر زارع بودید‏‎ ‎‏مسئولیت داشتید، اما نه این مسئولیت را. اگر یک کاسبی بودید‏‎ ‎‏مسئولیت داشتید در حدود شعاع خودتان؛ اما الآن مسئولیت،‏

کتابدانشگاه و دانشگاهیان از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 199

‏  مسئولیت یک ملت است؛ مسئولیت یک کشور است. مسئولیت برای‏‎ ‎‏اسلام است. مقابل خدا، الآن همه مسئولیم. باید همۀ ما کوشش کنیم،‏‎ ‎‏دانشگاه کوشش کند، دانشگاههای دینی کوشش کنند، دانشگاههای‏‎ ‎‏علمیِ شما کوشش کنند، انسان درست کنند همه دنبال این باشید:‏‎ ‎‏انسان.‏

‏     ‏‏اگر انسانیت را استثنا بکنید، یک فردی درست کنید دانشمند، یک‏‎ ‎‏طبیبی که بهتر از همۀ اطبای دنیاست، اگر این وجهۀ انسانی نداشته‏‎ ‎‏باشد، همین طبیب مضر است. همین طبیب وقتی که می خواهد یک‏‎ ‎‏کسی را معالجه کند، دنبال منافع است؛ نه دنبال معالجه؛ دنبال این‏‎ ‎‏است از این چقدر درمی آید! هرچه بشود بیشتر بدوشد او را. اگر یک‏‎ ‎‏طبیب درست کنید که انسانی بار بیاید، او دنبال معالجه است؛ نه دنبال‏‎ ‎‏اینکه از این چقدر درمی آید. قضیۀ کسب نیست؛ قضیۀ علاج انسانی‏‎ ‎‏است؛ الهی است. یک طبیب می تواند معالجه اش الهی باشد؛ می شود‏‎ ‎‏معالجه اش شیطانی و طاغوتی باشد. معالجۀ طاغوتی، اینکه برود دنبال‏‎ ‎‏اینکه چقدر از این درمی آید. ـ چقدر ما قضیۀ استخوان لای زخم! چقدر‏‎ ‎‏ما می توانیم از این استفاده کنیم. هر چقدر می توانیم استفاده کنیم‏‎ ‎‏معطلش کنیم! الهی می خواهد این را نجات بدهد، ولو چیزی گیرش‏‎ ‎‏نیاید؛ می خواهد این را نجات بدهد. اگر در دانشگاه شما انسان درست‏‎ ‎‏شد، او می خواهد ملت را نجات بدهد؛ در فکر این نیست که خودم چی‏‎ ‎‏باشم؛ مقام خودم چی باشد؛ می خواهد نجات بدهد؛ و اگر طاغوتی شد،‏‎ ‎‏می خواهد استفاده کند؛ نمی خواهد نجات بدهد؛ می خواهد خودش را،‏‎ ‎‏برای خودش کار کند، نه برای کشور.(249)‏

16 / 3 / 58

*  *  *

‏ ‏


کتابدانشگاه و دانشگاهیان از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 200

نقش دانشگاهها، ساختن انسان

‏دانشگاه در هر کشوری ... نقششان این است که انسان درست کنند.‏‎ ‎‏مأمور ساختن انسان هست دانشگاه. از دانشگاه ممکن است یک انسان‏‎ ‎‏پیدا بشود که یک کشور را نجات بدهد و ممکن است که یک انسان پیدا‏‎ ‎‏بشود که کشور را به هلاکت بکشد. این نقش مهمی در دانشگاه است.‏‎ ‎‏مقدرات هر کشوری به دست دانشگاه و آنهایی که از دانشگاه بیرون‏‎ ‎‏می آیند هست. بنابراین دانشگاه بزرگترین مؤسسۀ مؤثر است در کشور؛‏‎ ‎‏و بزرگترین مسئولیتها ‏‏[‏‏را‏‏]‏‏ هم دانشگاه دارد. اینکه اجانب به وسیلۀ‏‎ ‎‏عمالشان این کار را انجام دادند که دانشگاههای ما را عقب نگه داشتند و‏‎ ‎‏به اصطلاح استعماری درست کردند، برنامه ها، برنامه های استعماری‏‎ ‎‏بود، این برای این بود که از دانشگاه می ترسند همین مطلب را که نقش‏‎ ‎‏دارد دانشگاه. همین مطلب در روحانیت هم هست، روحانیت هم نقش‏‎ ‎‏دارد. در روحانیت هم ممکن است یک روحانی یک کشور را نجات بدهد‏‎ ‎‏و ممکن است یک روحانی یک کشور را به هلاکت برساند. این دو قطب،‏‎ ‎‏که عبارت از قطب دانشگاه، به معنای تمام کلمه، دانشگاه، همۀ‏‎ ‎‏دانشگاهها و روحانیت، این دو قطبْ تمام سرنوشت یک ملت را در دست‏‎ ‎‏دارند. و لهذا، کار از همۀ کارها بالاتر و شریفتر ‏‏[‏‏است‏‎ ‎‏]‏‏و برای اینکه کار،‏‎ ‎‏همان کار انبیاست. همۀ انبیا برای آدمسازی آمده اند. قرآن کریم یک‏‎ ‎‏کتاب آدمسازی است. همۀ انبیا آمده اند که آدمها را درست کنند. به‏‎ ‎‏درست کردن آدم همۀ بساط درست می شود. این دو قطب که هر دو‏‎ ‎‏مأمور آدمسازی هستند، قطب دانشگاه مأمور آدمسازی هست و قطب‏‎ ‎‏روحانیت مأمور آدمسازی، کارشان شریفترین کارهاست برای اینکه‏‎ ‎‏همان کار انبیاست؛ و هم مسئولیتشان بالاتر از همۀ مسئولیتهاست،‏‎ ‎‏برای اینکه در اینجا همه چیز درست می شود تمام نظر اجانب به این دو‏‎ ‎‏قطب دوخته شده بود. منتها هر جا را یکجور کوبیدند.(250)‏

21 / 3 / 58


کتابدانشگاه و دانشگاهیان از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 201

دانشگاه، عهده دار ساختن افراد

‏باید یک مملکتی که عهده دار تربیتش دانشگاه است، چه دانشگاه‏‎ ‎‏روحانی و چه دانشگاه شما، عهده دار انسان سازی باشد، که وقتی این‏‎ ‎‏جوانها از دانشگاه بیرون آمدند انسان بیرون آمده باشند؛ غربی نباشند؛‏‎ ‎‏اسلامی باشند.(251)‏

21 / 3 / 58

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

تعلیمات همراه با تربیت انسانی

‏مهم در دانشگاهها، دانشسراها، تربیتهای معلم، تربیتهای دانشجویی،‏‎ ‎‏این است که همراه با تعلیمات و تعلمات، تربیت انسانی باشد. چه بسا‏‎ ‎‏اشخاصی که در علم به مرتبۀ اعلا رسیده اند، لکن تربیت انسانی ندارند.‏‎ ‎‏یک همچو اشخاصی ضررشان بر کشور، ضررشان بر ملت، ضررشان بر‏‎ ‎‏اسلام، از دیگران زیادتر است. آن کسی که دانش دارد، لکن دانشش توأم‏‎ ‎‏با یک تهذیب اخلاق و یک تربیت روحی نیست، این دانش موجب این‏‎ ‎‏می شود که ضررش بر ملت و بر کشور زیادتر باشد از آنهایی که دانش‏‎ ‎‏ندارند. همین دانش را یک شمشیری می کند در دست خودش، و با آن‏‎ ‎‏شمشیرِ دانش ممکن است که ریشۀ یک کشور را از بین ببرد و قطع‏‎ ‎‏کند.(252)‏

6 / 4 / 58

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

مصون سازی کشور، نتیجه تربیت انسانی

‏اگر دانشگاهها درست نشود و مدرسه های ما هم درست نشود، امید‏‎ ‎‏اینکه یک جمهوری اسلامی ما پیدا بکنیم نداریم. اگر این دو قشر تربیت‏‎ ‎‏شدند به طوری که اسلام می خواهد، تربیت انسانی شدند، هم مملکت‏‎ ‎‏ما مصون می شود از تصرف شیاطین و روی چرخ خودش گردش می کند‏‎ ‎‏بدون وابستگی به خارج و بدون خیانتهای داخلی؛ و هم ترقیّات حاصل‏

کتابدانشگاه و دانشگاهیان از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 202

‏  می شود برای شما. مهم در دانشجویی و در دانشیاری و در استادی و در‏‎ ‎‏شاگردی و در تربیت ‏‏[‏‏و‏‏]‏‏ در علم این است که یک تربیت صحیح همراه‏‎ ‎‏علم باشد. عالِم تربیت شده به تربیت انسانی، که همان تربیت اسلامی‏‎ ‎‏است. کوشش کنید که هر قدمی که برای علم برمی دارید، برای عمل‏‎ ‎‏ظاهری و برای اعمال باطنی، ایجاد تقوا در خودتان، ایجاد استقامت،‏‎ ‎‏امانت در خودتان بکنید که وقتی از دانشگاه ان شاءالله بیرون می آیید‏‎ ‎‏یک انسانی باشید که هم معلومات داشته باشید و هم امانتدار باشید.‏‎ ‎‏برای معلوماتتان، هم امانتدار باشید و هم تزکیۀ نفس کرده باشید؛ نفس‏‎ ‎‏خودتان را مهار کرده باشید. نفس انسان سرکش است. و سرکشی آن‏‎ ‎‏انسان را به زمین می زند. همان طوری که اگر انسان سوار یک اسب‏‎ ‎‏سرکش باشد و مهار نداشته باشد این اسب سرکش انسان را به هلاکت‏‎ ‎‏می رساند، نفس انسان بدتر از هر سرکشی است. سرکشی نفس، انسان را‏‎ ‎‏به هلاکت می رساند. هر قدمی که برای تعلیم و تعلم برمی دارید، همراه‏‎ ‎‏آن قدم، قدمی باشد برای مهار کردن نفستان که از این سرکشی که دارد و‏‎ ‎‏آزادی که برای خودش فرض می کند که هیچ مهاری در کار نباشد؛‏‎ ‎‏خودتان مهار کنید نفس خودتان را. اگر یک همچو تعلیم و تربیتی در‏‎ ‎‏یک کشوری باشد، این کشور می تواند مستقل باشد، می تواند آزاد باشد،‏‎ ‎‏اقتصادش را می تواند تأمین کند، می تواند فرهنگش را درست کند و‏‎ ‎‏می تواند همه چیزش را اصلاح کند، یک همچو کشوری دیگر حکومتش‏‎ ‎‏نمی تواند معوج باشد؛ ارتشش نمی تواند زورگو باشد، ژاندارمریش‏‎ ‎‏نمی تواند تعدی بکند؛ شهربانیش نمی تواند خلاف بکند. عمده این‏‎ ‎‏است که از دانشگاهها، چه دانشگاههای علوم جدید باشد و چه‏‎ ‎‏دانشگاههای علوم قدیمه باشد، که مقدرات یک مملکت دست این دو‏‎ ‎‏قشر است، از اینها انسان بیرون بیاید؛ نه چهارپایی و بر دوشش کتابی‏‎ ‎‏چند، اینطور نباشد که تعلم باشد، شما در طرف علوم طبیعی و این‏

کتابدانشگاه و دانشگاهیان از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 203

‏  طایفه هم در طرف علوم فقهی و الهی، دقایق علوم را بررسی کنید، لکن‏‎ ‎‏از آن جهالاتی که در نفس است و از آن سرکشیهایی که در نفس است‏‎ ‎‏غفلت بکنید. اگر غفلت بکنید، هر قدمی که در علم بردارید از انسانیت‏‎ ‎‏دور شده اید؛ هی دورتر. انسانیت یک راه مستقیمی است، یک راه‏‎ ‎‏مستقیم که اگر از این ور کسی برود مُعْوَج است و برخلاف انسانیت است؛‏‎ ‎‏اگر از آن ور هم برود برخلاف است و آن کسی که اعوجاج پیدا کرد و راه‏‎ ‎‏مستقیم نرفت، هر چه پیش برود دور می شود از راه انسانیت. مثل این‏‎ ‎‏می ماند که یک خط مستقیم بکشید، دو خط اینطور، هر چه این خط‏‎ ‎‏جلوتر برود، از خط مستقیم دور می شود.‏

‏     هـر چه درس بخوانید و بخوانیم، اگر چنانچه به راه مستقیم نباشیم‏‎ ‎‏و مهار نکنیم معلومات خودمان را و مهار نکنیم نفس خودمان را و در این‏‎ ‎‏راه مستقیم نکُشیم نفس را، هر چه معلومات زیادتر بشود، از انسانیت،‏‎ ‎‏انسان دورتر می شود و مشکلتر می شود انسان خودش را برگرداند.(253)‏

17 / 4 / 58

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

مؤمن نمودن قشر آتیه ساز

‏شما و ما‏‎[2]‎‏ دست به هم بدهیم برای قشر آتیه که اینها مقدرات مملکت‏‎ ‎‏دستشان است، ایمان ایجاد کنیم. شما از دانشگاه مؤمن بیرون بدهید؛‏‎ ‎‏ما از مدرسه ها مؤمن بیرون بدهیم؛ نه عالِم. عالِم تنها فایده ندارد. البته‏‎ ‎‏مؤمن تنها هم مؤثر خیلی نیست. خوب، قشرهای دیگر هم مؤمن‏‎ ‎‏هستند. اما عالِم وقتی مؤمن شد، عالِم وقتی متقی شد، آن است که‏‎ ‎‏منشأ خیرات و برکات است، و حفظ یک کشور، یا خدای نخواسته از آن‏‎ ‎‏طرف به باد دادن یک کشور است. بنابراین، یک بار سنگینی به عهدۀ ما و‏‎ ‎‏شماست و این بار سنگین که به عهدۀ ما و شماست اگر چنانچه درست‏

کتابدانشگاه و دانشگاهیان از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 204

‏  راه بردیم و به آن شغلی که داشتیم درست عمل کردیم و در کنار علم‏‎ ‎‏ایمان را هم تقویت کردیم.(254)‏

3 / 3 / 58

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

اصلاح آدمها

‏همۀ مملکت باید مشغول بشوند برای اصلاح خودشان. اول اصلاح آدمها‏‎ ‎‏را بکنند که مقدم بر همه چیز است. دانشگاهها را مرکز تربیت قرار‏‎ ‎‏بدهید. علاوه بر دانش، تربیت لازم است. اگر یک دانشمندی تربیت‏‎ ‎‏نداشته باشد مضر است. خیانت می کند، و آن کسی که با علم خیانت‏‎ ‎‏بکند، با دانشمندی خیانت بکند، خطرش بیشتر از سایر مردم هست.‏‎ ‎‏دانشگاهها را تربیت بکنید. دانشگاهیها تربیت بکنند، این دانش آموزها‏‎ ‎‏را. اینها قابل تربیتند. اگر تربیتشان کردید درست حسابی، می توانند‏‎ ‎‏اداره کنند. شما بعدها باید این مملکت را با این جوانها اداره بکنید.‏‎ ‎‏بخواهید مستقل باشید و ان شاءالله همه می خواهید آزاد باشید و همه‏‎ ‎‏می خواهید. باید شماهایی که اهل دانشگاه و تربیت و اهل تعلیم‏‎ ‎‏هستید، جوانها را تربیت کنید و تعلیم. همراه تعلیم، تربیت باشد.(255)‏

14 / 10 / 58

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

نجات از غربزدگی

‏دانشگاهها اگر علاقه دارند به اسلام، اگر علاقه دارند به کشورشان، اگر‏‎ ‎‏علاقه دارند به ملتشان، جوانها را تربیت صحیح بکنند. از این غربزدگی‏‎ ‎‏نجاتشان بدهند. و همه جاها و همه کس باید دنبال این مطلب باشد. و‏‎ ‎‏حکومتها که مع الأسف کمترشان هست که در فکر این مسائل باشند،‏‎ ‎‏باید اگر چنانچه علاقه به اسلام دارند، علاقه به کشور دارند، علاقه به‏‎ ‎‏ملت دارند، کیفیت اعمالشان را تجدیدنظر بکنند. اینطور که تاکنون‏

کتابدانشگاه و دانشگاهیان از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 205

‏  عمل شده است، دست بردارند.(256)‏

20 / 10 / 58

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

لزوم حضور علمای اخلاق در دانشگاهها

‏همۀ دانشگاهها، همۀ مراکز تربیت، همۀ مدارس قدیمی باید در آن‏‎ ‎‏اشخاصی باشند که آن اشخاصی که در آنجا هستند تربیت بکنند،‏‎ ‎‏تربیت اخلاقی بکنند. علمای اخلاق لازم است، هم در دانشگاه و هم در‏‎ ‎‏مدارس و هم در همه جا.(257)‏

10 / 4 / 59

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

انسان دانشگاهی می خواهیم، نه معلم و دانشجو

‏ما انسان دانشگاهی می خواهیم، نه معلم و دانشجو. دانشگاه باید انسان‏‎ ‎‏ایجاد کند و انسان بیرون بدهد از خودش. اگر انسان بیرون داد از‏‎ ‎‏خودش، انسان حاضر نمی شود که کشور خودش را تسلیم کند به غیر.‏‎ ‎‏انسان حاضر نمی شود که تحت ذلّت برود و اسارت. آنها هم از انسان‏‎ ‎‏می ترسند.(258)‏

27 / 9 / 59

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

تربیت مطابق فطرت الهی

‏آنجا هم چنانچه تربیت، یک تربیت انسانی باشد و موافق با فطرت انسان‏‎ ‎‏که همان فطرت، ودیعه گذاشتۀ از خداست ‏فِطرَتَ الله ِ الَّتی فَطَرَ النَّاسَ عَلَیْها‎[3]‎‎ ‎‏آنطور باشد، در دانشگاه هم همان جور تربیت باشد، اینها بعد که تحویل‏‎ ‎‏به جامعه داده می شوند و مقدرات جامعه قهراً به دست اینها سپرده‏‎ ‎‏می شود بِالمَال کشور را کشور نورانی، کشور انسانی، کشور به فطرت الله ،‏

کتابدانشگاه و دانشگاهیان از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 206

‏  تربیت می کنند، و کشور را به جلو می برند.‏

‏     اگر شما بخواهید تعلیم کنید فقط اطفال را و کاری به این نداشته‏‎ ‎‏باشید که در پهلوی تعلیم و تربیت انسانی، تربیت اخلاقی باشد، اینها با‏‎ ‎‏همان علمِ بدون تربیت، مراحل را طی می کنند. و علم بدون تربیت آنها‏‎ ‎‏را یا اکثر آنها را رو به فساد می کشد.(259)‏

10 / 11 / 59

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

ساختن انسانهای متعهد

‏مـا می خواهیم یک دانشگاهی باشد که بعد مثل شما‏‎[4]‎‏ را بیرون ندهد!‏‎ ‎‏یک دانشگاهی که یک آدم متعهد به اسلام را بیرون بدهد. اگر تعهد به‏‎ ‎‏اسلام داشته باشد، نه ما را طرف شرق می کشد، نه ما را طرف غرب‏‎ ‎‏می کشد؛ نه آن دیدِ تنگ بعضی از شما را دارد که می گوید «ما‏‎ ‎‏نمی توانیم».(260)‏

25 / 3 / 60

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

ساختن جوانان

‏دانشگاه خودش را مجهّز کند برای اینکه جوانها را بسازد.(261)‏

22 / 9 / 60

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

رجوع مسلمین به دانشگاه ایرانی

‏ما باید طوری جوانانمان را تربیت کنیم که مسلمانان دیگر کشورها‏‎ ‎‏بفهمند که تربیت در اینجا مفید است. و این را بدانید که اگر دانشگاه‏‎ ‎‏درست کار کرد و خود را به دنیا عرضه نمود و مردم دنیا فهمیدند که‏‎ ‎‏دانشگاه ایران برای خودش کار می کند، نه برای خارج، قهراً مسلمانان‏

کتابدانشگاه و دانشگاهیان از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 207

‏  دیگر کشورها به اینجا خواهند آمد.(262)‏

27 / 1 / 64

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

الهی بودن دانشگاهها

‏دانشگـاه را بـاید شمـا روبه خـدا ببریـد، رو به معنـویت ببریـد و‏‎ ‎‏همـۀ درسهـا هم خوانـده بشـود، همۀ درسها هم برای خدا خوانده‏‎ ‎‏بشود. اگر این را توانستید که شما برای این کار بروید و این کار را بکنید،‏‎ ‎‏در کارتان موفقید، چه برسید به مقصدتان، چه نرسید به مقصدتان.(263)‏

19 / 9 / 64

*  *  *

‏ ‏

‎ ‎

کتابدانشگاه و دانشگاهیان از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 208

  • )) اشاره حضرت امام(س) به دو قشر دانشگاهی و حوزوی بوده است.
  • )) منظور، دانشگاهیان و روحانیون است.
  • ))       صفحه 37، پاورقی 1.
  • )) منظور حضرت امام(س)، سران جبهه ملی است.