انسان سازی
تربیت انسان مؤمن
ما هر دو طایفه باید تربیت کنیم قشر جامعه را. ما احتیاج به آدم داریم. مملکت ما احتیاج دارد به اینکه انسان درست بشود در آن؛ مؤمن باشد. این آدمی که از زیر دستگاه شما یا از دستگاه ما بیرون می آید، اگر مؤمن باشد، دیگر نمی شود که زیر بار ظلم اجانب برود و یا تطمیع بتوانند بکنند او را. این تطمیعها و تهدیدها را همۀ آنی که تطمیع می شود و تهدید [در] آنها اثر می کند آنهایی [هستند] که ایمان ندارند. آنی که تقوا و ایمان دارد نه تطمیع در او تأثیر می کند ـ که خیانت کند ـ برای اینکه ببرد یک چیزی؛ و نه تهدید در او اثر می کند؛ برای اینکه تهدیدها را با خلاف تکلیف کردن موازنه می کند، می گوید نباید بکنم. اگر شما و ما دست به هم بدهیم و یک جامعۀ توحیدی، به معنای اینکه همه معتقد به خدا، همه معتقد به اینکه یکوقتی کارها جزا دارد، همه معتقد و مؤمن به همۀ جهات، اگر ما و شما دست به هم بدهیم و جوانها را مؤمن، متقی، بار بیاوریم، مملکتمان تا آخر احیا می شود... و برنامه ها، برنامه های سابق نباشد و یک تحول در برنامه ها پیدا بشود و کوشش کنید که برنامه هایی که برای عقب نگه داشتن ما بوده است این برنامه ها تغییر
کتابدانشگاه و دانشگاهیان از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 197
کند؛ البته در موقعش ما کوشش می کنیم؛ اما شما الآن باید کوشش بکنید. برنامه هایی که دیگران برای ما درست کردند ما نباید زیر بار آن برویم. ما باید تغییرش بدهیم.(246)
3 / 3 / 58
* * *
دانشگاه، مهد تربیت
آنچه که در اسلام مطرح است اموال نیست؛ مادیات نیست؛ معنویات است که باید از دانشگاه به همۀ اقشار سرایت بکند. یعنی چه دانشگاه شما، و چه دانشگاه روحانیون. این دو قشر هستند که تربیت امت به عهدۀ این دو قشر است. این دو قشر از همۀ قشرها عملشان شریفتر و از همۀ قشرها مسئولیتشان بیشتر است. عمل شریف، برای اینکه مرکز انسان درست کردن است. دانشگاه باید مرکز درست کردن انسان باشد. چه دانشگاه روحانی، و چه دانشگاه شما. و این یک امری بوده است که انبیا ـ علیهم السلام ـ مأمور بر همین امر بوده اند که انسان درست کنند. کتب آسمانی، همۀ کتب آسمانی، برای انسان ساختن آمده است. اگر انسان ساخته بشود، همه چیز به صورت معنویت درمی آید؛ یعنی مادیات هم به صورت معنویت در می آید. به عکس، اگر چنانچه قشرها شیطانی باشند و از دانشگاه ما و شما انسانهای منحرف بیرون بیایند، معنویات هم به صورت مادیات درمی آید؛ فانی در مادیات می شود.(247)
16 / 3 / 58
* * *
تحول در خود اشخاص
ما می خواهیم یک جمعیتی نورانی پیدا بکنیم، یک قشرهای نورانی که وقتی وارد می شویم در یک دانشگاهی، عملش نورانی، علمش نورانی،
کتابدانشگاه و دانشگاهیان از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 198
اخلاقش نورانی، همه چیزش نورانی باشد؛ الهی باشد. پیروزی نه برای این است که ما برسیم به یک مثلاً آزادی؛ برسیم به یک استقلالی و منافع برای خودمان باشد، همین؛ همین دیگر تمام؟ حالا که دیگر منافع مال خودمان شد، دیگر کاری دیگر نداریم؟
اینها مقدمه است. همه اش مقدمۀ این است که یک ملت انسان پیدا بشود؛ یک ملتی که روح انسانیت در آن باشد پیدا بشود؛ تحول پیدا بشود در خود اشخاص. آن چیزی که مطرح است پیش انبیا انسان است. آن چیز، چیز دیگر نیست؛ انسان مطرح است پیش انبیا؛ چیز دیگر پیش انبیا مطرح نیست. همه چیز به صورت انسان باید درآید. می خواهند انسان درست کنند. انسان که درست شد، همه چیز درست می شود.(248)
16 / 3 / 58
* * *
کوشش برای درست کردن انسان
شما دانشگاهیها کوشش کنید که انسان درست کنید. اگر انسان درست کردید، مملکت خودتان را نجات می دهید. اگر انسان متعهد درست کردید، انسان امین، انسان معتقد به یک عالم دیگر، انسان معتقد به خدا، مؤمن به خدا، اگر این انسان در دانشگاههای شما و ما تربیت شد، مملکتتان را نجات می دهد. بنابراین، کار، کار بسیار شریف، و مسئولیت، مسئولیت بسیار زیاد. الآن این مسئولیت به دوش ما و شماست. این مسئولیت بزرگ، یعنی سعادت ملت را شما و ما باید بیمه کنیم: قشر روحانی و قشر دانشگاهی. سعادت ملت را شماها باید بیمه کنید. این مسئولیت به دوشتان آمده، نرفتید زارع بشوید. اگر زارع بودید مسئولیت داشتید، اما نه این مسئولیت را. اگر یک کاسبی بودید مسئولیت داشتید در حدود شعاع خودتان؛ اما الآن مسئولیت،
کتابدانشگاه و دانشگاهیان از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 199
مسئولیت یک ملت است؛ مسئولیت یک کشور است. مسئولیت برای اسلام است. مقابل خدا، الآن همه مسئولیم. باید همۀ ما کوشش کنیم، دانشگاه کوشش کند، دانشگاههای دینی کوشش کنند، دانشگاههای علمیِ شما کوشش کنند، انسان درست کنند همه دنبال این باشید: انسان.
اگر انسانیت را استثنا بکنید، یک فردی درست کنید دانشمند، یک طبیبی که بهتر از همۀ اطبای دنیاست، اگر این وجهۀ انسانی نداشته باشد، همین طبیب مضر است. همین طبیب وقتی که می خواهد یک کسی را معالجه کند، دنبال منافع است؛ نه دنبال معالجه؛ دنبال این است از این چقدر درمی آید! هرچه بشود بیشتر بدوشد او را. اگر یک طبیب درست کنید که انسانی بار بیاید، او دنبال معالجه است؛ نه دنبال اینکه از این چقدر درمی آید. قضیۀ کسب نیست؛ قضیۀ علاج انسانی است؛ الهی است. یک طبیب می تواند معالجه اش الهی باشد؛ می شود معالجه اش شیطانی و طاغوتی باشد. معالجۀ طاغوتی، اینکه برود دنبال اینکه چقدر از این درمی آید. ـ چقدر ما قضیۀ استخوان لای زخم! چقدر ما می توانیم از این استفاده کنیم. هر چقدر می توانیم استفاده کنیم معطلش کنیم! الهی می خواهد این را نجات بدهد، ولو چیزی گیرش نیاید؛ می خواهد این را نجات بدهد. اگر در دانشگاه شما انسان درست شد، او می خواهد ملت را نجات بدهد؛ در فکر این نیست که خودم چی باشم؛ مقام خودم چی باشد؛ می خواهد نجات بدهد؛ و اگر طاغوتی شد، می خواهد استفاده کند؛ نمی خواهد نجات بدهد؛ می خواهد خودش را، برای خودش کار کند، نه برای کشور.(249)
16 / 3 / 58
* * *
کتابدانشگاه و دانشگاهیان از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 200
نقش دانشگاهها، ساختن انسان
دانشگاه در هر کشوری ... نقششان این است که انسان درست کنند. مأمور ساختن انسان هست دانشگاه. از دانشگاه ممکن است یک انسان پیدا بشود که یک کشور را نجات بدهد و ممکن است که یک انسان پیدا بشود که کشور را به هلاکت بکشد. این نقش مهمی در دانشگاه است. مقدرات هر کشوری به دست دانشگاه و آنهایی که از دانشگاه بیرون می آیند هست. بنابراین دانشگاه بزرگترین مؤسسۀ مؤثر است در کشور؛ و بزرگترین مسئولیتها [را] هم دانشگاه دارد. اینکه اجانب به وسیلۀ عمالشان این کار را انجام دادند که دانشگاههای ما را عقب نگه داشتند و به اصطلاح استعماری درست کردند، برنامه ها، برنامه های استعماری بود، این برای این بود که از دانشگاه می ترسند همین مطلب را که نقش دارد دانشگاه. همین مطلب در روحانیت هم هست، روحانیت هم نقش دارد. در روحانیت هم ممکن است یک روحانی یک کشور را نجات بدهد و ممکن است یک روحانی یک کشور را به هلاکت برساند. این دو قطب، که عبارت از قطب دانشگاه، به معنای تمام کلمه، دانشگاه، همۀ دانشگاهها و روحانیت، این دو قطبْ تمام سرنوشت یک ملت را در دست دارند. و لهذا، کار از همۀ کارها بالاتر و شریفتر [است ]و برای اینکه کار، همان کار انبیاست. همۀ انبیا برای آدمسازی آمده اند. قرآن کریم یک کتاب آدمسازی است. همۀ انبیا آمده اند که آدمها را درست کنند. به درست کردن آدم همۀ بساط درست می شود. این دو قطب که هر دو مأمور آدمسازی هستند، قطب دانشگاه مأمور آدمسازی هست و قطب روحانیت مأمور آدمسازی، کارشان شریفترین کارهاست برای اینکه همان کار انبیاست؛ و هم مسئولیتشان بالاتر از همۀ مسئولیتهاست، برای اینکه در اینجا همه چیز درست می شود تمام نظر اجانب به این دو قطب دوخته شده بود. منتها هر جا را یکجور کوبیدند.(250)
21 / 3 / 58
کتابدانشگاه و دانشگاهیان از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 201
دانشگاه، عهده دار ساختن افراد
باید یک مملکتی که عهده دار تربیتش دانشگاه است، چه دانشگاه روحانی و چه دانشگاه شما، عهده دار انسان سازی باشد، که وقتی این جوانها از دانشگاه بیرون آمدند انسان بیرون آمده باشند؛ غربی نباشند؛ اسلامی باشند.(251)
21 / 3 / 58
* * *
تعلیمات همراه با تربیت انسانی
مهم در دانشگاهها، دانشسراها، تربیتهای معلم، تربیتهای دانشجویی، این است که همراه با تعلیمات و تعلمات، تربیت انسانی باشد. چه بسا اشخاصی که در علم به مرتبۀ اعلا رسیده اند، لکن تربیت انسانی ندارند. یک همچو اشخاصی ضررشان بر کشور، ضررشان بر ملت، ضررشان بر اسلام، از دیگران زیادتر است. آن کسی که دانش دارد، لکن دانشش توأم با یک تهذیب اخلاق و یک تربیت روحی نیست، این دانش موجب این می شود که ضررش بر ملت و بر کشور زیادتر باشد از آنهایی که دانش ندارند. همین دانش را یک شمشیری می کند در دست خودش، و با آن شمشیرِ دانش ممکن است که ریشۀ یک کشور را از بین ببرد و قطع کند.(252)
6 / 4 / 58
* * *
مصون سازی کشور، نتیجه تربیت انسانی
اگر دانشگاهها درست نشود و مدرسه های ما هم درست نشود، امید اینکه یک جمهوری اسلامی ما پیدا بکنیم نداریم. اگر این دو قشر تربیت شدند به طوری که اسلام می خواهد، تربیت انسانی شدند، هم مملکت ما مصون می شود از تصرف شیاطین و روی چرخ خودش گردش می کند بدون وابستگی به خارج و بدون خیانتهای داخلی؛ و هم ترقیّات حاصل
کتابدانشگاه و دانشگاهیان از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 202 می شود برای شما. مهم در دانشجویی و در دانشیاری و در استادی و در شاگردی و در تربیت [و] در علم این است که یک تربیت صحیح همراه علم باشد. عالِم تربیت شده به تربیت انسانی، که همان تربیت اسلامی است. کوشش کنید که هر قدمی که برای علم برمی دارید، برای عمل ظاهری و برای اعمال باطنی، ایجاد تقوا در خودتان، ایجاد استقامت، امانت در خودتان بکنید که وقتی از دانشگاه ان شاءالله بیرون می آیید یک انسانی باشید که هم معلومات داشته باشید و هم امانتدار باشید. برای معلوماتتان، هم امانتدار باشید و هم تزکیۀ نفس کرده باشید؛ نفس خودتان را مهار کرده باشید. نفس انسان سرکش است. و سرکشی آن انسان را به زمین می زند. همان طوری که اگر انسان سوار یک اسب سرکش باشد و مهار نداشته باشد این اسب سرکش انسان را به هلاکت می رساند، نفس انسان بدتر از هر سرکشی است. سرکشی نفس، انسان را به هلاکت می رساند. هر قدمی که برای تعلیم و تعلم برمی دارید، همراه آن قدم، قدمی باشد برای مهار کردن نفستان که از این سرکشی که دارد و آزادی که برای خودش فرض می کند که هیچ مهاری در کار نباشد؛ خودتان مهار کنید نفس خودتان را. اگر یک همچو تعلیم و تربیتی در یک کشوری باشد، این کشور می تواند مستقل باشد، می تواند آزاد باشد، اقتصادش را می تواند تأمین کند، می تواند فرهنگش را درست کند و می تواند همه چیزش را اصلاح کند، یک همچو کشوری دیگر حکومتش نمی تواند معوج باشد؛ ارتشش نمی تواند زورگو باشد، ژاندارمریش نمی تواند تعدی بکند؛ شهربانیش نمی تواند خلاف بکند. عمده این است که از دانشگاهها، چه دانشگاههای علوم جدید باشد و چه دانشگاههای علوم قدیمه باشد، که مقدرات یک مملکت دست این دو قشر است، از اینها انسان بیرون بیاید؛ نه چهارپایی و بر دوشش کتابی چند، اینطور نباشد که تعلم باشد، شما در طرف علوم طبیعی و این
کتابدانشگاه و دانشگاهیان از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 203
طایفه هم در طرف علوم فقهی و الهی، دقایق علوم را بررسی کنید، لکن از آن جهالاتی که در نفس است و از آن سرکشیهایی که در نفس است غفلت بکنید. اگر غفلت بکنید، هر قدمی که در علم بردارید از انسانیت دور شده اید؛ هی دورتر. انسانیت یک راه مستقیمی است، یک راه مستقیم که اگر از این ور کسی برود مُعْوَج است و برخلاف انسانیت است؛ اگر از آن ور هم برود برخلاف است و آن کسی که اعوجاج پیدا کرد و راه مستقیم نرفت، هر چه پیش برود دور می شود از راه انسانیت. مثل این می ماند که یک خط مستقیم بکشید، دو خط اینطور، هر چه این خط جلوتر برود، از خط مستقیم دور می شود.
هـر چه درس بخوانید و بخوانیم، اگر چنانچه به راه مستقیم نباشیم و مهار نکنیم معلومات خودمان را و مهار نکنیم نفس خودمان را و در این راه مستقیم نکُشیم نفس را، هر چه معلومات زیادتر بشود، از انسانیت، انسان دورتر می شود و مشکلتر می شود انسان خودش را برگرداند.(253)
17 / 4 / 58
* * *
مؤمن نمودن قشر آتیه ساز
شما و ما دست به هم بدهیم برای قشر آتیه که اینها مقدرات مملکت دستشان است، ایمان ایجاد کنیم. شما از دانشگاه مؤمن بیرون بدهید؛ ما از مدرسه ها مؤمن بیرون بدهیم؛ نه عالِم. عالِم تنها فایده ندارد. البته مؤمن تنها هم مؤثر خیلی نیست. خوب، قشرهای دیگر هم مؤمن هستند. اما عالِم وقتی مؤمن شد، عالِم وقتی متقی شد، آن است که منشأ خیرات و برکات است، و حفظ یک کشور، یا خدای نخواسته از آن طرف به باد دادن یک کشور است. بنابراین، یک بار سنگینی به عهدۀ ما و شماست و این بار سنگین که به عهدۀ ما و شماست اگر چنانچه درست
کتابدانشگاه و دانشگاهیان از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 204
راه بردیم و به آن شغلی که داشتیم درست عمل کردیم و در کنار علم ایمان را هم تقویت کردیم.(254)
3 / 3 / 58
* * *
اصلاح آدمها
همۀ مملکت باید مشغول بشوند برای اصلاح خودشان. اول اصلاح آدمها را بکنند که مقدم بر همه چیز است. دانشگاهها را مرکز تربیت قرار بدهید. علاوه بر دانش، تربیت لازم است. اگر یک دانشمندی تربیت نداشته باشد مضر است. خیانت می کند، و آن کسی که با علم خیانت بکند، با دانشمندی خیانت بکند، خطرش بیشتر از سایر مردم هست. دانشگاهها را تربیت بکنید. دانشگاهیها تربیت بکنند، این دانش آموزها را. اینها قابل تربیتند. اگر تربیتشان کردید درست حسابی، می توانند اداره کنند. شما بعدها باید این مملکت را با این جوانها اداره بکنید. بخواهید مستقل باشید و ان شاءالله همه می خواهید آزاد باشید و همه می خواهید. باید شماهایی که اهل دانشگاه و تربیت و اهل تعلیم هستید، جوانها را تربیت کنید و تعلیم. همراه تعلیم، تربیت باشد.(255)
14 / 10 / 58
* * *
نجات از غربزدگی
دانشگاهها اگر علاقه دارند به اسلام، اگر علاقه دارند به کشورشان، اگر علاقه دارند به ملتشان، جوانها را تربیت صحیح بکنند. از این غربزدگی نجاتشان بدهند. و همه جاها و همه کس باید دنبال این مطلب باشد. و حکومتها که مع الأسف کمترشان هست که در فکر این مسائل باشند، باید اگر چنانچه علاقه به اسلام دارند، علاقه به کشور دارند، علاقه به ملت دارند، کیفیت اعمالشان را تجدیدنظر بکنند. اینطور که تاکنون
کتابدانشگاه و دانشگاهیان از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 205
عمل شده است، دست بردارند.(256)
20 / 10 / 58
* * *
لزوم حضور علمای اخلاق در دانشگاهها
همۀ دانشگاهها، همۀ مراکز تربیت، همۀ مدارس قدیمی باید در آن اشخاصی باشند که آن اشخاصی که در آنجا هستند تربیت بکنند، تربیت اخلاقی بکنند. علمای اخلاق لازم است، هم در دانشگاه و هم در مدارس و هم در همه جا.(257)
10 / 4 / 59
* * *
انسان دانشگاهی می خواهیم، نه معلم و دانشجو
ما انسان دانشگاهی می خواهیم، نه معلم و دانشجو. دانشگاه باید انسان ایجاد کند و انسان بیرون بدهد از خودش. اگر انسان بیرون داد از خودش، انسان حاضر نمی شود که کشور خودش را تسلیم کند به غیر. انسان حاضر نمی شود که تحت ذلّت برود و اسارت. آنها هم از انسان می ترسند.(258)
27 / 9 / 59
* * *
تربیت مطابق فطرت الهی
آنجا هم چنانچه تربیت، یک تربیت انسانی باشد و موافق با فطرت انسان که همان فطرت، ودیعه گذاشتۀ از خداست فِطرَتَ الله ِ الَّتی فَطَرَ النَّاسَ عَلَیْها آنطور باشد، در دانشگاه هم همان جور تربیت باشد، اینها بعد که تحویل به جامعه داده می شوند و مقدرات جامعه قهراً به دست اینها سپرده می شود بِالمَال کشور را کشور نورانی، کشور انسانی، کشور به فطرت الله ،
کتابدانشگاه و دانشگاهیان از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 206
تربیت می کنند، و کشور را به جلو می برند.
اگر شما بخواهید تعلیم کنید فقط اطفال را و کاری به این نداشته باشید که در پهلوی تعلیم و تربیت انسانی، تربیت اخلاقی باشد، اینها با همان علمِ بدون تربیت، مراحل را طی می کنند. و علم بدون تربیت آنها را یا اکثر آنها را رو به فساد می کشد.(259)
10 / 11 / 59
* * *
ساختن انسانهای متعهد
مـا می خواهیم یک دانشگاهی باشد که بعد مثل شما را بیرون ندهد! یک دانشگاهی که یک آدم متعهد به اسلام را بیرون بدهد. اگر تعهد به اسلام داشته باشد، نه ما را طرف شرق می کشد، نه ما را طرف غرب می کشد؛ نه آن دیدِ تنگ بعضی از شما را دارد که می گوید «ما نمی توانیم».(260)
25 / 3 / 60
* * *
ساختن جوانان
دانشگاه خودش را مجهّز کند برای اینکه جوانها را بسازد.(261)
22 / 9 / 60
* * *
رجوع مسلمین به دانشگاه ایرانی
ما باید طوری جوانانمان را تربیت کنیم که مسلمانان دیگر کشورها بفهمند که تربیت در اینجا مفید است. و این را بدانید که اگر دانشگاه درست کار کرد و خود را به دنیا عرضه نمود و مردم دنیا فهمیدند که دانشگاه ایران برای خودش کار می کند، نه برای خارج، قهراً مسلمانان
کتابدانشگاه و دانشگاهیان از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 207
دیگر کشورها به اینجا خواهند آمد.(262)
27 / 1 / 64
* * *
الهی بودن دانشگاهها
دانشگـاه را بـاید شمـا روبه خـدا ببریـد، رو به معنـویت ببریـد و همـۀ درسهـا هم خوانـده بشـود، همۀ درسها هم برای خدا خوانده بشود. اگر این را توانستید که شما برای این کار بروید و این کار را بکنید، در کارتان موفقید، چه برسید به مقصدتان، چه نرسید به مقصدتان.(263)
19 / 9 / 64
* * *
کتابدانشگاه و دانشگاهیان از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 208