فصل پنجم: اساتید در کلام امام
مسئولیت اساتید دانشگاه نسبت به جامعه
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

نوع ماده: کتاب فارسی

پدیدآورنده : خمینی، روح الله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، 1279-1368

محل نشر : تهران

ناشر: موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره)

زمان (شمسی) : 1387

زبان اثر : فارسی

مسئولیت اساتید دانشگاه نسبت به جامعه

‏ ‏

‏ ‏

 

‏  ‏

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

مسئولیت اساتید دانشگاه نسبت به جامعه

‏ ‏

‏ ‏

بیان واقعیتها

‏بر اساتید دانشگاه است که جوانان را از آنچه زیر پرده است مطلع‏‎ ‎‏کنند.(302)‏

4 / 8 / 43

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

تربیت اسلامی نسل جوان

‏آنهایی که معلم هستند، در دانشگاهها استاد هستند ‏‏[‏‏نیروی انسانی‏‎ ‎‏درست شود‏‏]‏‏. در دبیرستانها، در دبستانها، از همان اول که بچه ها‏‎ ‎‏تحویلشان داده می شود باید مسئول تربیت آنها باشند، مشغول این‏‎ ‎‏باشند که اینها را تربیت کنند، یک تربیت صحیح اسلامی؛ که در تربیت‏‎ ‎‏صحیح اسلامی همه ‏‏[‏‏خصوصیات‏‎ ‎‏]‏‏است. یعنی یک مُسْلم اگر همان‏‎ ‎‏طوری که اسلام می خواهد بزرگ بشود، این ممکن نیست که به مملکت‏‎ ‎‏خودش خیانت بکند؛ ممکن نیست که به برادر خودش، به همسایۀ‏‎ ‎‏خودش، به همشهری خودش، به یک آدم غریبه خیانت بکند. اصلاً‏‎ ‎‏خیانت منتفی می شود. ما باید کوشش کنیم که افراد صالح درست‏‎ ‎‏بکنیم.(303)‏

15 / 1 / 58


کتابدانشگاه و دانشگاهیان از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 231

مسئولیت عظیم

‏شغل معلمی یک شغل عمومی است برای انبیا گرفته، تا اولیا تا فلاسفه و‏‎ ‎‏امام، تا علما و تا فرهنگیها، که ماها ان شاءالله باشیم از آنها. پس شغل،‏‎ ‎‏شغل بسیار بزرگی است شغل آدم سازی. دیگر شغلها به این درجه‏‎ ‎‏نمی رسند؛ برای اینکه آنها مربوط به جهات دیگر است. در عالم هیچ‏‎ ‎‏موجودی به پایۀ انسان نمی رسد؛ و هیچ شغلی به پایۀ انسان سازی‏‎ ‎‏نمی رسد. پس شغل بسیار بزرگ است، بسیار شریف است.‏

‏     لکن برای فرهنگیها مسئولیت بسیار هست. هر چه شغل عظیم‏‎ ‎‏باشد، مسئولیت به همان مقدار بزرگ و عظیم است.(304)‏

1 / 3 / 58

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

شغل انبیا

‏شما هم، فرهنگیها هم، ظل انبیا باید باشید. و همۀ کسانی که شغل‏‎ ‎‏انبیا را دارند، که فرهنگیها هم همان شغل را دارند. مسئولیت زیاد است‏‎ ‎‏برای فرهنگیها، چنانچه برای علمای دین زیاد است. یعنی یک‏‎ ‎‏مسئولیت است برای همه. همه یکجور مسئولیت در مقابل خدا دارند.‏‎ ‎‏شما مسئولید که آنهایی که در کلاسهای شما هستند و تحت تربیت شما‏‎ ‎‏هستند، مسئولید که آنها را انسان کنید.(305)‏

1 / 3 / 58

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

حفظ دین و کشور

‏پس شغل ماها همه مان، شغل من و شغل شما، هر دو شغلی است که از‏‎ ‎‏انبیا به ما رسیده است. اگر ما به این شغل که داریم خیانت کنیم به انبیا‏‎ ‎‏خیانت کرده ایم، به خدای تبارک و تعالی خیانت کرده ایم؛ و خیانتمان‏‎ ‎‏این است که جوانهایی که پیش ما باید تربیت بشوند یک تربیت منحرفی‏‎ ‎‏بشوند. جوانها را مستقیم بار بیاورید؛ آدم بار بیاورید. اگر علاقه دارید به‏

کتابدانشگاه و دانشگاهیان از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 232

‏  اینکه کشور شما، دین شما محفوظ بماند، این محفوظیت کلیدش دست‏‎ ‎‏شماست. کلید سعادت و شقاوت یک ملت دست فرهنگی است.‏‎ ‎‏فرهنگی اگر خوب باشد، مملکت خوب می شود؛ معلم اگر خوب باشد،‏‎ ‎‏مملکت خوب می شود؛ معلم اگر منحرف باشد، مملکت خراب می شود.‏‎ ‎‏پس شمایید که می توانید یک مملکتی را به پیش برانید؛ هم معنویاتش‏‎ ‎‏را و هم مادیاتش را. و شمایید که می توانید یک مملکتی را خدای‏‎ ‎‏نخواسته به عقب برانید؛ هم معنویتش را و هم مادیتش را. پس شغلْ‏‎ ‎‏شریف، مسئولیتْ زیاد. این شغل شریفی که الآن به عهدۀ شما آمده‏‎ ‎‏است، و ما هم با شما هستیم ـ تبع شما ان شاءالله ـ این شغل شریف را،‏‎ ‎‏این امانتی است که خدا به شما داده. به این امانت خیانت نکنید، و نکنیم‏‎ ‎‏ان شاءالله .(306)‏

1 / 3 / 58

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

آدم سازی

‏روحانیون با دانشگاهی یک مسیر دارند؛ و مسئولیت این دو طایفه از‏‎ ‎‏همۀ طوایف دیگر بیشتر است چنانچه شغلشان شریفتر است برای‏‎ ‎‏اینکه با شغل دانشگاهی و روحانی اگر چنانچه به شرایط عمل بشود،‏‎ ‎‏انسان درست می شود. این است که این شغل، شغل انبیا بوده است. تمام‏‎ ‎‏انبیا برای آدم درست کردن آمدند؛ و قرآن کتاب آدم سازی است. پس‏‎ ‎‏این شغل یک شغل بسیار شریفی است. و مسئولیت بسیار زیاد است؛‏‎ ‎‏برای اینکه در این دو دانشگاه، دانشگاه روحانی و دانشگاه آقایان، در این‏‎ ‎‏دانشگاههاست که مقدرات کشور، چیزهایی که باید در کشور درست‏‎ ‎‏بشود، منشأ آن این دو دانشگاه است.(307)‏

3 / 3 / 58

*  *  *


کتابدانشگاه و دانشگاهیان از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 233

انحراف اساتید، انحراف یک کشور

‏اگر دانشگاه فقط دنبال این باشد که فرزندان ایران را با معلومات‏‎ ‎‏بار بیاورد، معلومات را هی روی هم بریزد، این برای سعادت ملت ما‏‎ ‎‏یا فایده ندارد، یا ضرر دارد. یک فرد دانشگاهی که انحراف پیدا بکند‏‎ ‎‏غیر از یک فرد بازاری است؛ غیر از یک فرد کشاورز است. یک فرد‏‎ ‎‏روحانی که انحراف پیدا کند غیر از یک فرد بازاری و کارگر است.‏‎ ‎‏کارگر و بازاری، کشاورز و امثال اینها، چنانچه یک انحرافی داشته‏‎ ‎‏باشند، انحراف شخصی برای خودش است؛ لکن انحراف اساتید‏‎ ‎‏دانشگاه انحراف خودش تنها نیست، انحراف یک گروه است.‏‎ ‎‏چه گروهی؟ آن گروهی که می خواهند مملکت را اداره کنند؛ گاهی‏‎ ‎‏به انحراف یک کشور منجر می شود. انحراف یک روحانی‏‎ ‎‏انحراف خودش تنها نیست، انحراف یک ملت است. بنابراین، این دو‏‎ ‎‏طایفه هستند که می توانند خدمت بکنند و کشور را نجات بدهند و‏‎ ‎‏ممکن است که مسیرشان مسیر حق نباشد و کشور را به تباهی‏‎ ‎‏بکشند.(308)‏

3 / 3 / 58

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

مقابله با منحرفین و اخلالگران

‏مهم این است که خود کسانی که در دانشگاهها هستند، در مواردی‏‎ ‎‏هستند که آموزش و پرورش هست در آن، چه اساتید و چه جوانهایی که‏‎ ‎‏آنجا هستند، اینها خودشان به طور معقولی جلوگیری بکنند، چون اینها‏‎ ‎‏حرفی ندارند. اخلالگرها حرفی ندارند، همان فقط می خواهند اخلال‏‎ ‎‏کنند. اگر هر کدام ‏‏[‏‏مدعی‏‏]‏‏ شد جلویش بروند بگویند خوب شما چه‏‎ ‎‏حرفی دارید؟ حرفت را بزن. خواهید فهمید که حرف ندارند. فقط حرف‏‎ ‎‏همه شان این است که اخلال کنند، نگذارند یک کاری انجام بگیرد و این‏‎ ‎‏مهمش دست خود دانشگاهیها و دانشسراها و خود اساتید و غیر اساتید‏

کتابدانشگاه و دانشگاهیان از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 234

‏  هست که در این امر کمک کنند.(309)‏

24 / 6 / 58

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

نجات مغزهای غربزده

‏آنچه که بعد از انقلاب بر شما معلمین و بر همۀ قشرهایی که سمت تعلیم‏‎ ‎‏و تربیت را دارند وظیفه است، و لازم اینکه این مغزهایی که در طول‏‎ ‎‏پنجاه و چند سال حکومت جائرانه و سلطۀ اجانب باید بگوییم غربزده‏‎ ‎‏شدند نجات بدهید.(310)‏

4 / 8 / 58

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

پرورش مغزهای سالم

‏فرهنگیها یک مسألۀ بسیار بزرگی در گردنشان هست و آن تربیت است؛‏‎ ‎‏تربیت جوانهاست، تربیت بچه هاست. این تربیت بچه ها اگر تحقق‏‎ ‎‏درست پیدا بکند که این بچه های کوچکی که تحت تربیت معلمین‏‎ ‎‏هستند خوب تربیت بشوند، مملکت ما بعدها نجات پیدا می کند. ما از‏‎ ‎‏اینکه فاقدیم یک مغزهای متفکر صحیح و سالم، مغز متفکر زیاد است.‏‎ ‎‏اما متفکری که سالم نیست مغزش، ما باید کوشش کنیم که این مغزهای‏‎ ‎‏کوچولوی بچه ها را از حالا سالم بار بیاوریم تا بتوانند اینها بعدها دفاع‏‎ ‎‏کنند از کشورتان.(311)‏

3 / 10 / 58

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

مؤمن ساختن دانشگاهیان

‏باید شما و ما‏‎[1]‎‏ دست به هم بدهیم برای قشر آتیه که اینها مقدرات‏‎ ‎‏مملکت دستشان است، ایمان ایجاد کنیم. شما از دانشگاه مؤمن بیرون‏

کتابدانشگاه و دانشگاهیان از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 235

‏  بدهید؛ ما از مدرسه ها مؤمن بیرون بدهیم... بنابراین، یک بار سنگینی‏‎ ‎‏به عهدۀ ما و شماست و این بار سنگین که به عهدۀ ما و شماست اگر‏‎ ‎‏چنانچه درست راه بردیم و به آن شغلی که داشتیم درست عمل کردیم و‏‎ ‎‏در کنار علم ایمان را هم تقویت کردیم.(312)‏

3 / 3 / 58

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

شرکت در نتایج کارهای تربیت شدگان

‏شما آقایان معلمین و همۀ معلمهایی که در سرتاسر کشور هستند و همۀ‏‎ ‎‏اساتیدی که در دانشگاهها هستند مسئولند نسبت به این امانتی که‏‎ ‎‏خدای تبارک و تعالی و اولیای اطفال و اولیای اینها به شما سپرده اند.‏‎ ‎‏همه مسئول هستید. گمان نکنید که شما ده نفر، پنجاه نفر، پیش شما‏‎ ‎‏هست، و شما آن پنج نفر یا ده نفر یا پنجاه نفر را تعلیم می دهید، و‏‎ ‎‏ممکن است که خیال کنید که این عدّه چیزی نیستند، دیگران کارها را‏‎ ‎‏انجام بدهند. ممکن است در بین همین ده نفر، همین پنجاه نفر که شما‏‎ ‎‏تعلیم می دهید یک شخصی پیدا بشود که بعدها یک مقام عالی داشته‏‎ ‎‏باشد، رئیس جمهور یک مملکت بشود، نخست وزیر بشود، مراتب عالیۀ‏‎ ‎‏کشور دست او بیاید. چنانچه همین یک نفری که پیش شما بوده بعد هم‏‎ ‎‏رفته پیش کسان دیگر تا رسیده به آن آخر یک تربیت فاسدی بشود؛‏‎ ‎‏یعنی یا تعلیمی باشد و هیچ کاری به این نداشته باشند که این باید‏‎ ‎‏تربیت انسانی هم بشود، یا خدای نخواسته معلّم منحرفی باشد و این‏‎ ‎‏کودک از اول و بعد هم در مراتب دیگر، تحت یک تربیت انحرافی واقع‏‎ ‎‏بشود، ممکن است همین یک نفر، یک کشور را به باد فنا بدهد... شما‏‎ ‎‏باید توجه به این معنا داشته باشید که اگر تربیتتان تربیت‏‎ ‎‏خدای نخواسته خلاف انسانی و اسلامی باشد، هر کاری که او بعدها‏‎ ‎‏بکند شما هم شریک جُرمید. و اگر تربیت، یک تربیت انسانی و‏

کتابدانشگاه و دانشگاهیان از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 236

‏  روی فطرت انسان باشد، بعدها هم که هر کار خوبی بکند شما‏‎ ‎‏شریکید در آن کار خوب.(313)‏

10 / 11 / 59

*  *  *

 

 

امانتداری نسل آینده

‏شما امانتدار یک همچو نسلی هستید. تربیت شما وتعلیم شما باید‏‎ ‎‏همراه هم باشد. فقط این وظیفه نیست برای معلّم علوم دینی. این‏‎ ‎‏وظیفه است برای تمام معلمین در هر رشته که هستند و تمام اساتید‏‎ ‎‏دانشگاه در هر رشته ای هستند. ‏

‏     همان طوری که معلم علوم دینی فقط اگر بخواهد علوم دینی را یاد‏‎ ‎‏بدهد و توجه به اخلاق دینی نداشته باشد، توجه به سازندگی این طفل‏‎ ‎‏یا این جوان نداشته باشد، ممکن است غائله بار بیاورد و کشور را به‏‎ ‎‏تباهی بکشد، معلّم غیر علوم دینی هم همین طور است. در هر رشته ای‏‎ ‎‏که تعلیم واقع می شود، چنانچه در آن رشته خدای نخواسته انحراف‏‎ ‎‏ایجاد بشود، معلّمینی یا اساتیدی باشند که انحراف ایجاد بکنند، هم‏‎ ‎‏خودشان شریک اند در این جرمهایی که از آنها صادر می شود؛ و هم‏‎ ‎‏کشورشان به تباهی کشیده می شود به حسب امکان.(314)‏

10 / 11 / 59

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

تربیت متخصص مستقل

‏ما اساتید دانشگاهی را می خواهیم که آن اساتید بتوانند مغزهای‏‎ ‎‏جوانهای ما را مستقل بار بیاورند، غربی نباشند، شرقی نباشند، رو به‏‎ ‎‏غرب نایستند، آتاتورک‏‎[2]‎‏ نباشند و تقی زاده‏‎[3]‎‏ نباشند. ما می خواهیم یک‏‎ ‎

کتابدانشگاه و دانشگاهیان از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 237

‏  دانشگاهی داشته باشیم که بعد از چند سال دیگر تمام حوایج خودمان‏‎ ‎‏را خودمان تحصیل کنیم. ما با تخصص هیچ مخالفتی نداریم و آن‏‎ ‎‏چیزی که ما با آن مخالفیم وابستگی مغزهای جوانهای ما را به خارج،‏‎ ‎‏شرق و غرب، است. دانشگاههای ما الاّ عدۀ معدودی، یا در صدد نبودند‏‎ ‎‏که این وابستگی را بردارند یا در صدد بودند که وابسته کنند این مغزها را‏‎ ‎‏به خارج. ما می خواهیم که اگر بیماری پیدا ‏‏[‏‏شد‏‏]‏‏ اینطور نباشد که‏‎ ‎‏بگویند که باید حتماً بروید به انگلستان، حتماً بروید به امریکا. ما‏‎ ‎‏می خواهیم که همانطوری که یک امریکایی اگر مریض شد به ایران‏‎ ‎‏نمی آید و یک انگلیسی اگر مریض شد به ایران نمی آید، یک ایرانی هم‏‎ ‎‏اگر مریض شد، جای دیگر نرود. ما یک همچو تخصصی می خواهیم که‏‎ ‎‏جوری بار بیاورد کشور را و جوانهایی که در رأس امور کشور هستند که‏‎ ‎‏اینها مغزهایشان وابسته نباشد و فکری جز اسلام و ایران در سرشان‏‎ ‎‏نباشد.(315)‏

4 / 3 / 60

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

مقابله با کارشکنی و بی تفاوتی

‏از نویسندگان و گویندگان و روشنفکران و اساتید محترم و معلمان و‏‎ ‎‏دانشمندان کشور تقاضا دارم که در هر مسلک و گروهی هستند، به یک‏‎ ‎‏مطلب مهم توجه نمایند که اگر خدای نخواسته جمهوری اسلامی، این‏‎ ‎‏دسترنج توده های عظیم رنج کشیده و ستمدیده، شکست بخورد، هرگز‏‎ ‎‏گمان نکنند که به جای آن یک رژیم متعهدتر و غمخوارتر و ملی تر و‏‎ ‎‏اسلامی تر روی کار می آید؛ و به یقین بدانند که یک رژیم صد درصد‏‎ ‎‏غربی امریکایی یا شرقی کمونیستی به دست یکی از دو ابرقدرت،‏‎ ‎‏جایگزین آن می گردد، اگر چه با صورت ملی و اسلامی. پس در این‏‎ ‎‏صورت، کارشکنی یا بی تفاوتی در این امر، نزدیک کردن کشور است به‏

کتابدانشگاه و دانشگاهیان از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 238

‏  سوی دو قطب جهانخوار و به هدر دادن خونهای جوانان و زحمتهای‏‎ ‎‏طاقت فرسای ملت.(316)‏

2 / 7 / 60

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

مسئولیت پذیری

‏دانشگاه یک کشوری اگر اصلاح بشود آن کشور اصلاح می شود؛ برای اینکه‏‎ ‎‏آنکه در رأس امور اجرایی یا تقنین یا قضاوت یا اینطور چیزها‏‎ ‎‏واقع می شود دانشگاهیها هستند و روحانیین و با اصلاح این دانشگاه امور‏‎ ‎‏کشور اصلاح می شود و با انحراف دانشگاه، کشور منحرف می شود. حتی اگر‏‎ ‎‏یک استاد منحرف باشد ممکن است که اثرش برای یک کشور اثر‏‎ ‎‏چشمگیر باشد؛ برای اینکه یک استاد منحرف ممکن است که جمعی از‏‎ ‎‏جوانها را منحرف کند و آنها هم همین طور در دراز مدت، یک وقت یک‏‎ ‎‏غائلۀ بزرگ برپا بشود... اصلش منحرف می خواستند بکنند آنهایی که‏‎ ‎‏می خواهند این کشورهای امثال کشور ما را همه چیزش را از بین ببرند.‏‎ ‎‏آنها در همه جا فعالیت می کنند خصوصاً در دانشگاه؛ برای اینکه می دانند‏‎ ‎‏که اگر دانشگاه در خدمت غرب واقع بشود کشور در خدمت غرب است. از‏‎ ‎‏این جهت، آنکه از همۀ امور لازمتر است این است که دانشگاه نظر کند‏‎ ‎‏اساتید را، معلمان را، دانش آموزان را، اینها را نظر کند ببیند که اینها‏‎ ‎‏وضعشان چه بوده است؛ در سابق چه بوده است، بعد از انقلاب چه بوده‏‎ ‎‏است، حالا چه جور وضعی دارند و دانشگاه را با افراد متعهّد به راه‏‎ ‎‏بیندازند. و البته دانشگاه باید باز بشود، اما باید این رویّه در کار بـاشد. و‏‎ ‎‏خیـال نکننـد که فقط بـاز شدن دانشگاه همۀ عقده هـا را بـاز می کند.‏‎ ‎‏دانشگـاه خوب عقـده بـازکن است. دانشگـاه بد، نبـودش بهتـر از بـودنش‏‎ ‎‏است... بـاید همه، همۀ اشخـاص متعهـدی که در دانشگـاه هستنـد و‏‎ ‎‏بحمدالله زیـاد هم هستنـد، اینها باید کمک بکنند و این دانشگاه را به‏

کتابدانشگاه و دانشگاهیان از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 239

‏  آنطوری که برای خود ملت و برای اسلام مفید باشد دانشگاه را آنطورش‏‎ ‎‏بکنند. و این یک امر تازه ای است که حالا شما دارید اطلاع می دهید که از‏‎ ‎‏دانشگاه به جبهه می روند و شهید می دهند. این آن تحولی است که پیدا‏‎ ‎‏شده است در این نهضت. این تحول الهی است که دانشگاهی، استاد‏‎ ‎‏دانشگاه، اینها در جبهه ها هم می روند و با کمال گشاده رویی می روند و یا‏‎ ‎‏مجروح می دهند یا شهید می دهند.‏‏(317)‏

22 / 9 / 60

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

اصلاح فرهنگ و استقلال آن

‏تردیدی نیست که جهانخواران برای به دست آوردن مقاصد شوم خود و‏‎ ‎‏تحت ستم کشیدن مستضعفان جهان راهی بهتر از هجوم به فرهنگ و‏‎ ‎‏ادب کشورهای ضعیف ندارد. زیرا با تربیت غربی یا شرقی معلم و استاد‏‎ ‎‏است که دبستانها و دبیرستانها محلهایی می شوند مجهز برای تربیت‏‎ ‎‏غربی یا شرقی جوانهایی که دولتمردان و دست اندر کاران آتیۀ‏‎ ‎‏کشورهایند. و با این گونه تربیت است که جوانان با گرایش به یکی از دو‏‎ ‎‏قطب قدرت، راه را برای مستکبرین جهان در به دام کشیدن کشورهای‏‎ ‎‏مستضعف به صورتی شایسته و بدون زحمت و دستیازی به سلاح های‏‎ ‎‏نظامی زنگزده باز می نمایند. برای آنان چه راهی بهتر از آنکه با دست‏‎ ‎‏قشری از بومی های هر کشور، ملتها را بی سر و صدا بلکه باشوق و رغبت‏‎ ‎‏به سوی مقاصد آنان کشیده تا دسترنج ملتها و ذخایر کشورها را با عرض‏‎ ‎‏ارادت و ادب و قبول منت از اربابان تقدیم آنان نمایند. ضربه های مهلکی‏‎ ‎‏که بر کشور مظلوم ما در این پنجاه سال اخیر از دانشگاهها و اساتید‏‎ ‎‏منحرفی که با تربیت غربی بر مراکز علم و تربیت حکمفرما بودند وارد‏‎ ‎‏آمد از سر نیزۀ رضاخان و پسرش وارد نشد. البته اساتید و معلمان‏‎ ‎‏متعهدی بودند، لکن زمام امور در دست آنان نبود. ما از شرّ رضاخان و‏

کتابدانشگاه و دانشگاهیان از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 240

‏  محمدرضا خلاص شدیم، لکن از شرّ تربیت یافتگان غرب و شرق به این‏‎ ‎‏زودیها نجات نخواهیم یافت. اینان برپادارندگان سلطۀ ابر قدرتها‏‎ ‎‏هستند و سر سپردگانی می باشند که با هیچ منطقی خلع سلاح‏‎ ‎‏نمی شوند، و هم اکنون با تمام ورشکستگیها دست از توطئه علیه‏‎ ‎‏جمهوری اسلامی و شکستن این سدّ عظیم الهی برنمی دارند. ملت عزیز‏‎ ‎‏ایران و سایر کشورهای مستضعف جهان اگر بخواهند از دامهای‏‎ ‎‏شیطنت آمیز قدرتهای بزرگ تا آخر نجات پیدا کنند چاره ای جز اصلاح‏‎ ‎‏فرهنگ و استقلال آن ندارند؛ و این میسر نیست جز با دست اساتید و‏‎ ‎‏معلمان متعهدی که در دبستانها تا دانشگاهها راه یافته اند و با تعلیم و‏‎ ‎‏کوشش در رشته های مختلف علوم و تربیت صحیح و تهذیب مراکز‏‎ ‎‏تربیت و تعلیم از عناصر منحرف و کج اندیش، نوباوگان را که ذخایر کشور‏‎ ‎‏ومایۀ امید ملت اند، همدوش با تعلیم در همۀ رشته های به حسب تعالیم‏‎ ‎‏اسلامی تربیت و تهذیب نمایند و علوم اسلامی را که مربی اخلاق و‏‎ ‎‏مهذب نفوس است به دست کارشناسان اسلامی داده تا نوباوگان و‏‎ ‎‏جوانان عزیز را بدین مکتب جامع روانبخش آشنا و از تعلیمات علمی و‏‎ ‎‏عملی آن برخوردار سازند.(318)‏

7 / 10 / 60

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

انتقال شایسته دانش

‏دانشمندان باید به طور شایسته دانش خودشان را به دانشجویان‏‎ ‎‏منتقل بکنند.(319)‏

26 / 10 / 61

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

مواظبت در تربیت دانشجویان

‏اساتید دانشگاه، اگر واقعاً علاقه مندند که این کشور دوباره برنگردد به‏

کتابدانشگاه و دانشگاهیان از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 241

‏  اوضاع سابق، باید مواظب باشند، دانشگاهیها، اساتید مواظب خودشان‏‎ ‎‏باشند در تربیت و مواظب بچه ها و جوانها باشند در کارهایی که می کنند.‏‎ ‎‏باید نگه دارند دانشگاه را به یک صورتی که، به یک واقعیتی که آن‏‎ ‎‏واقعیت همین تحولی است که در ایران پیدا شده است. دانشگاه باید‏‎ ‎‏متحول باشد و البته شده است، لکن بیشتر مواظبت می خواهد.(320)‏

5 / 6 / 64

*  *  *

‏ ‏

‎ ‎

کتابدانشگاه و دانشگاهیان از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 242

  • )) منظور، دانشگاهیان و روحانیون است.
  • ))      صفحه 90، پاورقی 1.
  • ))     صفحه 80 ، پاورقی 1.