فصل اول: ارزش علم
علم و ایمان، تخصص و تعهد
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

نوع ماده: کتاب فارسی

پدیدآورنده : خمینی، روح الله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، 1279-1368

محل نشر : تهران

ناشر: موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره)

زمان (شمسی) : 1387

زبان اثر : فارسی

علم و ایمان، تخصص و تعهد

‏ ‏

‏ ‏

علم و ایمان، تخصص و تعهد

‏ ‏

‏ ‏

علم مذموم،

علم نافع

‏بدانکه بسیاری از علوم است که بر تقدیری داخل یکی از اقسام ثلاثه‏‎ ‎‏است که رسول اکرم ـ صلی الله علیه و آله ذکر فرمودند؛‏‎[1]‎‏ مثل علم طبّ‏‎ ‎‏و تشریح و نجوم و هیئت، و امثال آن، در صورتی که نظر آیت و علامت به‏‎ ‎‏سوی آنها داشته باشیم؛ و علم تاریخ و امثال آن، در صورتی که با نظر‏‎ ‎‏عبرت به آنها مراجعه کنیم. پس، آنها داخل شوند در «آیۀ محکمه» که به‏

کتابدانشگاه و دانشگاهیان از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 16

‏  واسطۀ آنها علم به الله یا علم به معاد حاصل یا تقویت شود. و گاه شود که‏‎ ‎‏تحصیل آنها داخل در «فریضۀ عادله» و گاه داخل در «سنّت قائمه» شود. و‏‎ ‎‏اما اگر تحصیل آنها برای خود آنها با استفادات دیگری باشد، پس اگر ما را‏‎ ‎‏از علوم آخرت منصرف نمودند، به واسطۀ این انصراف بالعرض مذموم‏‎ ‎‏شوند؛ و الا ضرر و نفعی ندارند؛ چنانچه رسول اکرم ـ صلّی الله علیه و‏‎ ‎‏آله فرمودند. پس کلیۀ علوم تقسیم شوند به سه قسمت... انسان بتواند‏‎ ‎‏تطبیق با یکی از علوم ثلاثه نماید خیلی بهتر است، و الا حتی الامکان‏‎ ‎‏اشتغال پیدا نکردن به آنها خوب است؛ زیرا که انسان عاقل پس از آنکه‏‎ ‎‏فهمید که با این عمرهای کوتاه و وقت کم و موانع و حوادث بسیار‏‎ ‎‏نمی تواند جامع جمیع علوم و حائز همه فضایل شود، باید فکر کند که در‏‎ ‎‏علومْ کدام یک به حال او نافعتر است و خود را به آن مشغول کند و تکمیل‏‎ ‎‏آن نماید. و البته در بین علوم آنچه که به حال حیات ابدی و زندگانی‏‎ ‎‏جاویدان انسان نافع است، بهتر از همه است و مهمتر از جمیع آنهاست؛‏‎ ‎‏و آن علمی است که انبیا ـ علیهم السلام و اولیا امر به آن نمودند و‏‎ ‎‏ترغیب به آن کردند. و آن عبارت از علوم ثلاثه است چنانچه ذکر‏‎ ‎‏شد.(22)‏

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

علوم اخروی

‏علوم مطلقاً منقسم می شود به دو قسمت: یکی علوم دنیایی، که غایت‏‎ ‎‏مقصد در آنها رسیدن به مقاصد دنیویه است. و دیگر علوم اخرویه، که‏‎ ‎‏غایت مقصد در آنها نیل به مقامات و درجات ملکوتیه و وصول به مدارج‏‎ ‎‏اخرویه است. و پیش از این اشاره شد به اینکه غالباً امتیاز این دو‏‎ ‎‏نحوۀ علم به امتیاز نیات و قصود است؛ گرچه خود آنها نیز فی حد نفسها‏‎ ‎‏به دو سنخ منقسم شوند. و به مناسبت آثاری که در این حدیث شریف‏‎ ‎‏برای طلب علم و علما بیان فرمودند، مقصود از این علم قسم دوم و علم‏‎ ‎

کتابدانشگاه و دانشگاهیان از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 17

‏  آخرت است. و این واضح است.‏

‏     و نیز پیش از این ذکر شد که کلیۀ علوم اخرویه از سه حال خارج‏‎ ‎‏نیست: یا از قبیل علم بالله و معارف است؛ یا از قبیل علم تهذیب نفس و‏‎ ‎‏سلوک الی الله است؛ یا از قبیل آداب و سنن عبودیت است.(23)‏

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

تحصیل و تهذیب، توأم

‏باید از همین حالا، همین جوان شانزده ساله، همین جوان بیست ساله‏‎ ‎‏که ‏‏[‏‏در‏‏]‏‏ مدارس هست، در مدارس علمی هست، از حالا باید آنطوری که‏‎ ‎‏رضای خداست، آنطوری که دستورات الهی است، از حالا باید خودش را‏‎ ‎‏عادت بدهد به اینکه آنطور باشد. یک قدم که برای تحصیل علم‏‎ ‎‏برمی دارد، یک قدم هم برای تحصیل اخلاق خوب و تهذیب بردارد. اگر‏‎ ‎‏خدای نخواسته عالِمی مهذب نباشد، اگر خدای نخواسته عالمی‏‎ ‎‏آنطوری که اسلام می خواهد نباشد، این ضررش از نفعش بیشتر است.‏‎ ‎‏تمام ادیانی که مخترَع است و تمام ادیانی که اختراع شده است و کذب‏‎ ‎‏است، این اشخاص تحصیلکرده مؤسسش هستند، اشخاصی که در‏‎ ‎‏حوزه های علمیه تحصیل کرده اند لکن مهذب نبودند. شما ملاحظه‏‎ ‎‏بفرمایید رؤسای مذاهب باطله را، می بینید که رؤسای مذاهب باطله‏‎ ‎‏تمامشان از اشخاصی هستند که درس خواندند، ملاّیند لکن مهذب‏‎ ‎‏نبودند.(24)‏

23 / 8 / 44

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

تهذیب نفس در ضمن تحصیل علم

‏بار علمْ بار سنگینی است که به عهدۀ شماست. آنطور نیست که تنها‏‎ ‎‏وظیفۀ شما تحصیل مشتی الفاظ و مفاهیم باشد بلکه حفظ اسلام و‏‎ ‎‏احکام اسلام است که به شما سپرده شده و شما امین وحی الهی هستید،‏

کتابدانشگاه و دانشگاهیان از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 18

‏  و باید در ضمن تحصیل علم مشغول تهذیب نفس هم باشید و چنانکه‏‎ ‎‏غیر را تبلیغ می کنید نفس خود را هم اصلاح نمایید.(25)‏

10 / 10 / 50

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

کارتان را با خدا درست کنید

‏ما شما جوانها را لازم داریم، در صورتی که اصلاح کنید خودتان را.‏‎ ‎‏کوشش کنید برای اینکه خودتان را اصلاح کنید. کوشش کنید برای‏‎ ‎‏اینکه خائن بار نیایید. آن کسی که می رود توی، مثلاً بازار اینها، توی‏‎ ‎‏فـروشگاههـای اینهـا، خدای نخواستـه کسِ مُعْوَجی است یک چیزی‏‎ ‎‏برمی دارد به منطق اینکه اینها از ما خورده اند، این خائن است. این به‏‎ ‎‏درد مملکت ما نمی خورد. خودتان را اصلاح کنید. آن کسی که کارش را با‏‎ ‎‏خدا درست نکند نمی تواند در خلق، مردم را اداره کند. باید کارتان را با‏‎ ‎‏خدا درست بکنید تا بتوانید. ما جوانهایمان را لازم داریم که تربیت‏‎ ‎‏بشوند به تربیت انسانی، یعنی تربیت اسلامی. انسان بار بیایند نه یک‏‎ ‎‏کسی که هرچه شد شد!(26)‏

10 / 10 / 57

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

علم بدون ایمان منشأ بسیاری از شقاوتها

‏اگر گمان کنید که، یا ما گمان کنیم که، علم منشأ سعادت است ولو هرچه‏‎ ‎‏باشد، این یک اشتباهی است؛ بلکه گاهی علم منشأ بسیاری از‏‎ ‎‏شقاوتهاست: «چو دزدی با چراغ آید گزیده تر برد کالا» حکیم سنائی،‏‎ ‎‏ظاهراً مال اوست. اگر روحانی علم داشته باشد لکن ایمان نداشته باشد،‏‎ ‎‏مسیرش مسیر انبیا نباشد، منشأ مفاسد بسیار می شود. اکثر این‏‎ ‎‏دین سازیها که بوده است اینها از طبقۀ ملاّها بودند، ملاّهایی که فقط‏‎ ‎‏علم به خیال خودشان کافی بوده است و دنبالش مسیر انبیا نبوده. اگر‏

کتابدانشگاه و دانشگاهیان از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 19

‏  دانشگاه فقط دنبال این باشد که فرزندان ایران را با معلومات بار بیاورد،‏‎ ‎‏معلومات را هی روی هم بریزد، این برای سعادت ملت ما یا فایده ندارد،‏‎ ‎‏یا ضرر دارد. یک فرد دانشگاهی که انحراف پیدا بکند غیر از یک فرد‏‎ ‎‏بازاری است؛ غیر از یک فرد کشاورز است. یک فرد روحانی که انحراف‏‎ ‎‏پیدا کند غیر از یک فرد بازاری و کارگر است. کارگر و بازاری، کشاورز و‏‎ ‎‏امثال اینها، چنانچه یک انحرافی داشته باشند، انحراف شخصی برای‏‎ ‎‏خودش است؛ لکن انحراف اساتید دانشگاه انحراف خودش تنها نیست،‏‎ ‎‏انحراف یک گروه است. چه گروهی؟ آن گروهی که می خواهند مملکت را‏‎ ‎‏اداره کنند؛ گاهی به انحراف یک کشور منجر می شود. انحراف یک‏‎ ‎‏روحانی انحراف خودش تنها نیست، انحراف یک ملت است. بنابراین،‏‎ ‎‏این دو طایفه هستند که می توانند خدمت بکنند و کشور را نجات بدهند‏‎ ‎‏و ممکن است که مسیرشان مسیر حق نباشد و کشور را به تباهی‏‎ ‎‏بکشند.(27)‏

3 / 3 / 58

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

فساد عالمگیرِ عالِم فاسد

إذَا فَسَدَ العَالِمُ فَسَدَ العَالَمُ‎[2]‎‏ است. این «عالِم» من نیستم؛ شما هم هستید؛‏‎ ‎‏همه مان هستیم. شما همه جزء علما هستید، که اگر چنانچه خدای‏‎ ‎‏نخواسته فاسد باشید، عالَم را به فساد می کشید؛ و اگر صالح باشید، عالَم‏‎ ‎‏را به صلاح می کشید. صلاح و فساد یک جامعه به دست مربیهای ـ آن‏‎ ‎‏هست ـ آن جامعه هست. و آن مربیها شماهایید و قشر روحانی. آنها به‏‎ ‎‏یکجور، و شما به یکجور. اما دو طایفه مربی جامعه هستند.‏

‏     اگر بنا باشد که همان تربیت علمی باشد، شما یک طبیب‏‎ ‎‏می خواهید درست بکنید، نظر به اینکه این طبیب چه جور باشد‏

کتابدانشگاه و دانشگاهیان از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 20

‏  نیست؛ این طبیب فردا می شود یک کاسب! یک کاسبی که اینطور‏‎ ‎‏کسب ‏‏[‏‏کند‏‏]‏‏ که یک مریض را معطل می کند برای اینکه ویزیت را زیاد‏‎ ‎‏بکند! خیلی طبیب خوبی درست شد، از حیث طب بسیار‏‎ ‎‏متخصص بود، اما چون اخلاق، اخلاق صحیح نبود، مهذب نشده بود،‏‎ ‎‏متقی نبود، خداشناس نبود، این طبیب مریض را معطل می کند، امروز‏‎ ‎‏یک نسخه ای می دهد، با دواخانه هم می سازد که نسخه را هرچه گرانتر‏‎ ‎‏بدهد، این بیچاره را مبتلا می کند؛ این نسخه فایده نکرد فردا یک‏‎ ‎‏نسخۀ دیگر! باز همین، باز همین. طبیب، خوب طبیبی بود، یعنی مِن‏‎ ‎‏حیث طبابت. یک مهندس درست می کنید؛ مهندس در علم خودش‏‎ ‎‏خیلی خوب بود؛ اما وقتی که می خواهد فرض کنید که یک نقشه ای‏‎ ‎‏بدهد، یک ‏‏[‏‏طرحی‏‏]‏‏ بدهد، با آن استادیهایی که دارد جوری می دهد که‏‎ ‎‏مفید و صحیح نباشد و منفعت طلبی باشد. و هکذا همه چیز. در قشر ما‏‎ ‎‏هم اگر بنا باشد که همین «ملاّیی» باشد، این ملاّ بسیار ملاّی خوبی‏‎ ‎‏است، بسیار آدم فهمیده ای است، کتاب و سنت را بسیار خوب می فهمد،‏‎ ‎‏اما اگر چنانچه تقوا در کار نباشد، همین فهم کتاب و سنت موجب‏‎ ‎‏اعوجاج مردم می شود.(28)‏

3 / 3 / 58

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

عالم متقی، منشأ خیرات و برکات

‏مبدأ همۀ خیرات و مبدأ همۀ ترقیاتی که برای یک مملکت هست، چه‏‎ ‎‏در جهت مادیت و چه در جهت معنویت این است که ایمان در کار باشد.‏‎ ‎‏باید شما و ما دست به هم بدهیم برای قشر آتیه که اینها مقدرات‏‎ ‎‏مملکت دستشان است، ایمان ایجاد کنیم. شما از دانشگاه مؤمن بیرون‏‎ ‎‏بدهید؛ ما از مدرسه ها مؤمن بیرون بدهیم؛ نه عالِم. عالِم تنها فایده‏‎ ‎‏ندارد. البته مؤمن تنها هم مؤثر خیلی نیست. خوب، قشرهای دیگر هم‏

کتابدانشگاه و دانشگاهیان از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 21

‏  مؤمن هستند. اما عالِم وقتی مؤمن شد، عالِم وقتی متقی شد، آن است‏‎ ‎‏که منشأ خیرات و برکات است، و حفظ یک کشور، یا خدای نخواسته از‏‎ ‎‏آن طرف به باد دادن یک کشور است.(29)‏

3 / 3 / 58

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

سودمند بودن علم همراه با معنویت

‏علم تنها فایده ندارد، علم با معنویات علم است؛ ادب تنها فایده ندارد،‏‎ ‎‏ادب با معنویات. معنویات است که تمام سعادت بشر را بیمه می کند؛ و‏‎ ‎‏کوشش کنید در تحصیل معنویات. در خلال علم که تحصیل می کنید‏‎ ‎‏معنویات را تحصیل کنید. دانشگاهها معنویت پیدا بکنند، مدارس‏‎ ‎‏معنویت پیدا بکنند، مکتبها معنویت پیدا بکنند، تا ان شاءالله سعادتمند‏‎ ‎‏بشوند. خداوند همۀ شما را سعادتمند کند.(30)‏

8 / 3 / 58

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

ضرر علم بدون تقوا

‏باید آقایان همان طوری که در تحصیل علم کوشا هستند، در تهذیب‏‎ ‎‏اخلاق، در اعمال، در عقاید، در فضایل اخلاقی کوشا باشند؛ که علم بدون‏‎ ‎‏عمل و بدون تقوا بسیاری از اوقـات مُضرّ است. بـاید عالِمْ متّقی باشد و‏‎ ‎‏متوجه به خدای تبارک و تعالی باشد تا بتواند جامعه را تربیت کند. باید‏‎ ‎‏خودش تربیت شده باشد تا بتواند جامعه را تربیت کند.(31)‏

5 / 4 / 58

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

دانش توأم با تهذیب اخلاق

‏مهم در دانشگاهها، دانشسراها، تربیتهای معلم، تربیتهای دانشجویی،‏‎ ‎‏این است که همراه با تعلیمات و تعلمات، تربیت انسانی باشد. چه بسا‏

کتابدانشگاه و دانشگاهیان از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 22

‏  اشخاصی که در علم به مرتبۀ اعلا رسیده اند، لکن تربیت انسانی ندارند.‏‎ ‎‏یک همچو اشخاصی ضررشان بر کشور، ضررشان بر ملت، ضررشان بر‏‎ ‎‏اسلام، از دیگران زیادتر است. آن کسی که دانش دارد، لکن دانشش توأم‏‎ ‎‏با یک تهذیب اخلاق و یک تربیت روحی نیست، این دانش موجب این‏‎ ‎‏می شود که ضررش بر ملت و بر کشور زیادتر باشد از آنهایی که دانش‏‎ ‎‏ندارند. همین دانش را یک شمشیری می کند در دست خودش، و با آن‏‎ ‎‏شمشیرِ دانش ممکن است که ریشۀ یک کشور را از بین ببرد و قطع‏‎ ‎‏کند.(32)‏

6 / 4 / 58

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

ضرر دانشمند بدون تربیت صحیح

‏بسیار اشخاص هستند که دانشمندند، خیلی هم دانشمندند، لکن چون‏‎ ‎‏تربیت اسلامی ندارند وجودشان گاهی ضرر می زند به کشور و ضرر‏‎ ‎‏می زند به اسلام. این فرقی نیست مابین اینکه دانش، دانش علوم قدیمه‏‎ ‎‏باشد یا دانش علوم جدیده؛ چه در جانب علمای اسلام و روحانیون، و‏‎ ‎‏چه در جانب شما دانشجوها و دانشگاهها و سایر طبقاتی که درصدد‏‎ ‎‏تعلیم و تعلّم هستند. اگر چنانچه فقط دنبال یاد گرفتن باشید، حالا این‏‎ ‎‏یاد گرفتن همراه با یک تربیت صحیح و تزکیه نفس و درست راه رفتن‏‎ ‎‏نباشد، یک انباری از معلومات یا به قول سعدی، که تعبیر دیگری از‏‎ ‎‏همان تعبیر قرآن ‏‏[‏‏است‏‏]‏‏: ‏مَثَلُ الَّذِینَ حُمِّلُوا التَّوْرَیٰةَ ثُمَّ لَمْ یَحْمِلُوهَا کَمَثَلِ‎ ‎الْحِمٰارِ یَحْمِلُ أَسْفَاراً‎[3]‎‏ کسی که یاد می گیرد، لکن یاد گرفتنش همان یاد‏‎ ‎‏گرفتن است و به کار نمی بندد آن یاد گرفتنها را، تربیت، تربیت انسانی‏‎ ‎‏نیست، در تعبیر قرآن کریم این است که مثِْل یک حیوانی، الاغی،‏‎ ‎‏می ماند که به پشتش کتاب بار باشد. این کتاب فرق نمی کند که پشت‏

کتابدانشگاه و دانشگاهیان از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 23

‏  یک کسی باشد؛ یا خیر، در مغز و در فکرش باشد، بلکه آن که در مغز و‏‎ ‎‏فکرش کتاب هست، تعلیمـات هست، لکـن مُربّیٰ بـه تربیت انسـانی‏‎ ‎‏نیست، این ضرر دارد برای جامعه، چه در جانب ما باشد و چه در جانب‏‎ ‎‏شما باشد هیچ فرق نیست، چه علوم اسلامی و فلسفۀ اعلا باشد؛ و چه‏‎ ‎‏علوم طبیعی و امور مربوط به طبیعت باشد. اگر همراه با تعلیمْ تربیت‏‎ ‎‏نباشد، همراه با تعلّم تربیت نباشد، تربیت انسانی نباشد، یک حیوانی‏‎ ‎‏هست انسان که انباری از معلومات هم دارد. اما به حسب واقع حیوان پر‏‎ ‎‏معلومات است، نه انسان پر معلومات.‏

‏     و گاهی ضرر از این قشر به اسلام و به کشور از قشرهای دیگر بیشتر‏‎ ‎‏می خورد. اکثر این دینهایی که باطل بوده و درست شده است به وسیلۀ‏‎ ‎‏اهل علم درست شده است. غیر اهل علم دین سازی نکرده. اهل علم‏‎ ‎‏دین سازی کرده و بسیار از این خیانتهایی که به کشور ما شده است، از‏‎ ‎‏همین درس خوانده هاست. این درس خوانده ها هستند که کمک کردند‏‎ ‎‏به دستگاه و دکترها و نمی دانم کذا، و اینها کمک کردند به دستگاه و‏‎ ‎‏پنجاه سال مملکت ما را به باد فنا دادند. اگر دانشگاهها درست نشود و‏‎ ‎‏مدرسه های ما هم درست نشود، امید اینکه یک جمهوری اسلامی ما‏‎ ‎‏پیدا بکنیم نداریم. اگر این دو قشر تربیت شدند به طوری که اسلام‏‎ ‎‏می خواهد، تربیت انسانی شدند، هم مملکت ما مصون می شود از تصرف‏‎ ‎‏شیاطین و روی چرخ خودش گردش می کند بدون وابستگی به خارج و‏‎ ‎‏بدون خیانتهای داخلی؛ و هم ترقیّات حاصل می شود برای شما. مهم در‏‎ ‎‏دانشجویی و در دانشیاری و در استادی و در شاگردی و در تربیت ‏‏[‏‏و‏‏]‏‏ در‏‎ ‎‏علم این است که یک تربیت صحیح همراه علم باشد. عالِم تربیت شده به‏‎ ‎‏تربیت انسانی، که همان تربیت اسلامی است.(33)‏

17 / 4 / 58

*  *  *


کتابدانشگاه و دانشگاهیان از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 24

پرورش همراه با آموزش

‏آموزش تنها اثر ندارد. پرورش پهلوی آموزش باید باشد. یعنی جوانها‏‎ ‎‏وقتی که در دانشگاهها ‏‏[‏‏و‏‏]‏‏ دانشسراها بروند برای تحصیل، اگر همان‏‎ ‎‏تحصیل محض باشد، گاهی وقتها شاید مضرّ هم باشد به حال کشور.‏‎ ‎‏بسیاری از ضررهایی که به کشور ما وارد شده است از همین‏‎ ‎‏تحصیلکرده ها وارد شده است. طرحهای منافی با کشور ما بسیاری اش‏‎ ‎‏به دست همین تحصیلکرده ها شده است. تحصیلکرده هایی که آموزش‏‎ ‎‏داشته اند، لکن پرورش نداشته اند. تحصیلکرده هایی که فقط برای‏‎ ‎‏منافع شخصی خودشان کارها را انجام می دادند.‏

‏     کسی که پرورش صحیح ندارد، ولو آموزش صحیح هم فرض کنید‏‎ ‎‏دارد، خیلی هم آموزشش در سطح عالی است، این ضررش به کشور از‏‎ ‎‏مردم عادی بیشتر است. مردم عادی نمی توانند آنطور ضرر به کشور‏‎ ‎‏بزنند. اینها تحصیلکرده هایند که می توانند یک طرحهایی بریزند برای‏‎ ‎‏استفادۀ دیگران. اشخاصی که اطراف این پدر و پسر‏‎[4]‎‏ بودند، از همان‏‎ ‎‏تحصیلکرده هایی بودند که در اروپا یا امریکا تحصیل کرده بودند؛ لکن‏‎ ‎‏فقط آموزش بود. پرورش اسلامی، پرورش انسانی، نداشتند. و لهذا آن‏‎ ‎‏ضرری که به کشور ما از ناحیۀ دانشمندان این کشور وارد شده است، آن‏‎ ‎‏ضرر از ناحیۀ دیگران وارد نشده است. حتی ساواک هم مثل آنها به ما‏‎ ‎‏ضرر نزدند. آنها افکار را ضایع کردند. آنها جوانهای ما را فاسد کردند.‏

‏     از این جهت، فرهنگ در کنار آموزش باید پرورش داشته باشد.‏‎ ‎‏همان اسم نباشد که «آموزش و پرورش». واقعیت باشد، هم تحصیل‏‎ ‎‏باشد به مدارج عالیه؛ و هم همراه تحصیل، تربیت باشد. جوانهای ما‏‎ ‎‏تربیت بشوند به یک تربیتهای انسانی؛ یک تربیتهای اسلامی که همان‏‎ ‎‏تربیتهای انسانی است. اگر چنانچه تربیت انسانی بشوند جوانهای ما،‏‎ ‎‏اینها دیگر خیانتکار به کشور خودشان نمی شوند؛ اینها دیگر طراح‏

کتابدانشگاه و دانشگاهیان از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 25

‏  نیستند برای اینکه منافع کشور ما را به دیگران بدهند.(34)‏

23 / 4 / 58

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

اثراث سوء علم در نفوس تزکیه نشده

‏اگر نفوس تزکیه نشوند، تطهیر نشوند، از آن اوصاف فاسد بیرون نروند، علم‏‎ ‎‏اثر سوء در آنها می کند. تمام ادیان باطله را علما اختراع کردند. دانشمندها‏‎ ‎‏اختراع کردند. برای اینکه علم وارد شده بود در یک جایی که پرورش‏‎ ‎‏نداشته، تزکیه نشده. وقتی که علم آمد در جایی که تزکیه نشده، این عالِم‏‎ ‎‏که حامل این علم است و مُزکّیٰ هم نیست، خطرناک می شود. برای جامعه‏‎ ‎‏فرقی نیست ما بین علمای روحانی و علمای دانشگاهی و غیره. اگر در‏‎ ‎‏حوزه های علمیه و همین طور در دانشگاهها تزکیه نباشد، این علمهایی که‏‎ ‎‏در آنجا انباشته می شود، یک انباری است که خدای تعـالی این تعبیـر را در‏‎ ‎‏آن فرمـوده: ‏مَثَـلُ الَّذینَ حُمِّلُـوا التَّوْریٰةَ ثُمَّ لَمْ یَحْمِلُوهٰا کَمَثَلِ الْحِمٰارِ یَحْمِلُ‎ ‎اَسْفٰاراً‎[5]‎‏ آن کسی که حتی علم توحید را، علم ادیان را، علم اخلاق را، همۀ‏‎ ‎‏این علوم را دارد لکن تزکیه نکرده نفسش را، این یک موجود خطرناک‏‎ ‎‏می شود برای جامعه. و یک دانشگاهی که، جوانهایی که در آنجا می روند که‏‎ ‎‏آموزش ببینند، نه آموزشش آموزش است و نه پرورشش پرورش. و اگر‏‎ ‎‏آموزشش هم آموزش صحیح باشد، اگر تزکیه نشده باشد این آدم، بعد از‏‎ ‎‏تزکیه تعلیم و تربیت هست، اگر تزکیه نشده باشد و علم وارد بشود در یک‏‎ ‎‏قلبی که مُزَکّیٰ نیست، این فساد ایجاد می کند. و خدا نکند که فساد از‏‎ ‎‏جانب عالِم غیر مزّکیٰ واقع بشود. در احادیث ما هست که در جهنم از بوی‏‎ ‎‏تعفن عالِم سوء، جهنمی ها در ایذا هستند.‏‎[6]‎‏(35)‏

10 / 4 / 59


کتابدانشگاه و دانشگاهیان از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 26

خطر عالم تزکیه نشده

‏علم وقتی که در یک نفْس غیر سالم واقع شد مثل بارانی می ماند که‏‎ ‎‏ببارد در جایی که عفونت بار است، عفونتش را زیاد می کند. همین باران‏‎ ‎‏رحمت که در یک جا بوی عطر را بلند می کند، در یک جا بوی کثافت را‏‎ ‎‏بلند می کند. آن عالِمی که تزکیه نشده است، خطرش از جاهل بسیار‏‎ ‎‏زیادتر است. جاهل اگر فاسد هم باشد، خودش فاسد است. اما عالِم اگر‏‎ ‎‏فاسد باشد، عالَم را فاسد می کند. کشور را به فساد می کشد. تزکیه قبل از‏‎ ‎‏تعلیـم و تعلـم است؛ ‏یُزَکّیهِمْ‏. پیغمبـر آمـده است اینها را تزکیه بکند.‏‎ ‎‏پرورش بدهد. نفوس را مهیا کند و بعد ‏یُعَلِّمُهُمُ الْکِتٰابَ وَ الْحِکْمَةَ.‎[7]‎‏ بعد تعلیم‏‎ ‎‏کتاب و حکمت بکند، که اگر کتاب و حکمت با پرورش توأم نباشد و با‏‎ ‎‏تزکیه توأم نباشد، موجودی که او بیرون می آید همین موجوداتی‏‎ ‎‏می شود که در مجلس سنا و در مجلس شورای قبل از انقلاب بود.(36)‏

10 / 4 / 59

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

پرواز با دو بال علم و تعهد

‏دانشگاه و حوزه های علمیه و روحانیون می توانند دو مرکز باشند برای‏‎ ‎‏تمام ترقیات و تمام پیشرفتهای کشور. و می توانند دو مرکز باشند برای‏‎ ‎‏تمام انحرافات و تمام انحطاطات. از دانشگاه هست که اشخاص متفکر‏‎ ‎‏متعهد بیرون می آید. اگر دانشگاه، دانشگاه باشد، اگر دانشگاه واقعاً‏‎ ‎‏دانشگاه باشد و دانشگاه اسلامی باشد؛ یعنی در کنار تحصیلات متحقَّق‏‎ ‎‏در آنجا، تهذیب هم باشد، تعهد هم باشد، یک کشوری را اینها می توانند‏‎ ‎‏به سعادت برسانند. و اگر حوزه های علمیه مُهذَّب باشند و متعهد باشند،‏‎ ‎‏یک کشور را می توانند نجات بدهند. علمِ تنها اگر ضرر نداشته باشد،‏‎ ‎‏فایده ندارد. تمام این، وقتی ما به یک نظر وسیعی به همۀ دنیا و به همۀ‏‎ ‎‏دانشگاههایی که در دنیا هست بیندازیم، تمام این مصیبتها که برای بشر‏

کتابدانشگاه و دانشگاهیان از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 27

‏  پیش آمده است ریشه اش از دانشگاه بوده. ریشه اش از این تخصصهای‏‎ ‎‏دانشگاهی بوده. این همه ابزار فنای انسان و این همه پیشرفتهایی که به‏‎ ‎‏خیال خودشان در ابزار جنگی دارند، اساسش از دانشمندانی بوده است‏‎ ‎‏که از دانشگاه بیرون آمده اند. دانشگاهی که در کنار او اخلاق نبوده است،‏‎ ‎‏در کنار او تهذیب نبوده است. و تمام فسادهایی که در یک ملتی یا ملت ها‏‎ ‎‏پیدا شده است از حوزه های علمیه ای بوده است که متعهد به دستورات‏‎ ‎‏اسلامی نبوده اند. تمام این ادیانی که ساخته شده است از دانشمندان و‏‎ ‎‏علما سرچشمه گرفته است. علمی که پَهْلویِ او اخلاق و تعهد اسلامی‏‎ ‎‏نبوده است، تهذیب نبوده است، دنیا را دانشگاه به فساد کشانده است. و‏‎ ‎‏دنیا را دانشگاه می تواند به صلاح بکشد. دانشگاههای سرتاسر جهان اگر‏‎ ‎‏موازین انسانی را، اخلاق انسانی را، آنچه که در فطرت انسان است، در‏‎ ‎‏کنار تعلیم و تعلّم قرار بدهند، یک عالَم، عالَم نور می شود. و اگر تخصصها‏‎ ‎‏و علمها منفصل باشد از اخلاق، منفصل باشد از تهذیب، منفصل باشد از‏‎ ‎‏انسان آگاه، انسان متعهد، این همه مصیبتهایی که در دنیا پیدا شده‏‎ ‎‏است از همان متفکرین و متخصصین دانشگاهها بوده. این دو مرکز ـ که‏‎ ‎‏مرکز علم است هم می تواند مرکز تمام گرفتاریهای بشر باشد و هم‏‎ ‎‏می تواند مرکز تمام ترقیات معنوی و مادی بشر باشد. علم و عمل، علم و‏‎ ‎‏تعهد به منزلۀ دو بال هستند که با هم می توانند به مراتب ترقی و تعالی‏‎ ‎‏برسند... این فاجعه بوده است برای این ملت که ابزار عملش، دست‏‎ ‎‏کسانی باشد که متعهد نیستند و به فکر خودشان نیستند. این فاجعه‏‎ ‎‏است که ابزار علم در دست اشخاصی باشد که متعهد نیستند و اخلاق‏‎ ‎‏اسلامی ندارند. فرق بین دانشگاه و حوزه های علمیه نیست در اینکه اگر‏‎ ‎‏همراه با علم، تعهد باشد، تزکیه باشد، با این دو بال علم و اخلاق و عمل،‏‎ ‎‏مملکت خودشان را، کشور خودشان را نجات می دهند. و از حلقوم‏‎ ‎‏آنهایی که می خواهند همه چیز ما را ببرند نجات می دهند. و اگر علم‏

کتابدانشگاه و دانشگاهیان از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 28

‏  تنها باشد، فقط در دانشگاهها تحصیل علم باشد، در مدارس تحصیل‏‎ ‎‏علم باشد، این علم، انسان را به فنا می کشد. منشأ همۀ گرفتاریهای یک‏‎ ‎‏کشور از دانشگاه هست و حوزه های علمی. و منشأ همۀ سعادتها، مادی و‏‎ ‎‏معنوی، از دانشگاه است و حوزه های علمی. اینکه نقشه های بزرگ برای‏‎ ‎‏نفوذ کردن در دانشگاهها و تربیت کردن جوانهای ما را به یک تربیتهایی‏‎ ‎‏که برخلاف مصالح کشورشان است، این برای این است، که اگر دانشگاه‏‎ ‎‏فاسد بشود، یک کشور فاسد می شود. اگر دانشگاه فقط نظرش به این‏‎ ‎‏باشد که تحصیل علم بکند، ما فرض این را می گیریم که خیر، خوب هم‏‎ ‎‏تحصیل می کرد ـ در صورتی که اینطور نبود ـ اگر ما فرض بکنیم که در‏‎ ‎‏دانشگاه، تمام علوم و فنون به وجه اعلا پیاده می شود، و به جوانهای ما‏‎ ‎‏تعلیم می شود، لکن در پهلوی او تبلیغاتی است که همین علم را آلت قرار‏‎ ‎‏می دهند از برای انحطاط یک کشور.(37)‏

27 / 9 / 59

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

عالم فاسد، موجب فساد یک مملکت

‏تخصصها در خدمت خود کشور باشد نه اینکه متخصص بشود و با آن‏‎ ‎‏تخصصش ما را به دامن امریکا بکشد. متخصص بشود و با آن تخصصش‏‎ ‎‏به کشور ما ضربه وارد کند. هر چه متخصصتر؛ بدتر.‏

‏     آن کسی که مهذَّب نشـده است، و آن کسی کـه بـرای کشـور خودش‏‎ ‎‏احسـاس نکرده که من برای این کشـور هستم و از ایـن کشور، من‏‎ ‎‏استفـاده کـرده ام و استفـادۀ علمی ام را بـاید به ایـن کشـور تحویل‏‎ ‎‏بدهم، اگر این احساس نباشد و این باور نباشد، دانشگاه بدترین مرکزی‏‎ ‎‏است برای اینکه ما را به تباهی بکشد. و اگر این احساس پیدا شد و این‏‎ ‎‏اساتید دانشگاه، آنهایی که متعهدند، آنهایی که توجه دارند، آنهایی که‏‎ ‎‏در زمان سابق برای این مملکت غصه می خوردند، باید خودشان را‏

کتابدانشگاه و دانشگاهیان از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 29

‏  مجهز کنند که این فرزندان ایران، متعهد و در خدمت خود ایران باشند.‏‎ ‎‏اگر اینطور بشود، دانشگاه بالاترین مقامی است که کشور ما را به سعادت‏‎ ‎‏می رساند.‏

‏     دانشگاه دو راه دارد: راه جهنم و راه سعادت. راه ذلّت و مسکنت و‏‎ ‎‏نوکرمآبی و امثال اینها، و راه عظمت و عزّت و بزرگمنشی. دانشگاه همین‏‎ ‎‏دانشگاه را تا ما داریم فایده ندارد. ما دانشگاه پنجاه سال است داریم. و از‏‎ ‎‏دانشگاه هر چه فساد توی این مملکت پیدا شد از این اشخاصی بود که در‏‎ ‎‏دانشگاه تحصیل کرده بودند، تخصص هم شاید داشتند. آن «احمدی»‏‎[8]‎‎ ‎‏زمان رضاخان که بسیاری از رجال این مملکت را او با آمپولش کشت، آن‏‎ ‎‏هم از دانشگاهها، تخصص هم داشت، ولی تخصص را به این راه که‏‎ ‎‏آنهایی را که امر می شد به او که باید کشته بشوند، با یک آمپول آنها را‏‎ ‎‏می کشت. شما یک همچو دانشگاهی می خواهید و یک همچو اساتیدی‏‎ ‎‏و یک همچو تخصصی؟ از آن طرف هم دانشگاه، از آن، اشخاصِ شریف‏‎ ‎‏بیرون می آید، و ما می خواهیم همه شان شریف باشند.‏

‏     فیضیه، اگر تهذیب در کار نباشد، علم توحید هم به درد نمی خورد.‏‎ ‎‏«اَلعِلمُ هُوَ الحِجٰـابُ الاَْکْبَرْ» هرچه انباشته تر بشود علم، حتی توحید که‏‎ ‎‏بالاترین علم است، انباشته بشود در مغز انسان و قلب انسان، انسان را اگر‏‎ ‎‏مُهذَّب نباشد، از خدای تبارک و تعالی دورتر می کند. باید کوشش بشود‏‎ ‎‏در این حوزه های علمیه، چه حال و چه بعدها کوشش بشود که اینها را‏‎ ‎‏مهذَّب کنند. در کنار علم فقه و فلسفه و امثال اینها، حوزه های اخلاقی،‏‎ ‎‏حوزه های تهذیب باشد، و حوزه های سلوک «الی الله تعالی». شما‏‎ ‎‏می دانید که مرحوم شیخ فضل الله نوری‏‎[9]‎‏ را  کی محاکمه کرد؟ یک معمّم‏‎ ‎

کتابدانشگاه و دانشگاهیان از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 30

‏  زنجانی؛‏‎[10]‎‏ یک ملاّی زنجانی محاکمه کرد و حکم قتل را او صادر کرد؛‏‎ ‎‏وقتی معمّم، ملاّ؛ مهذّب نباشد، فسادش از همه کس بیشتر است. در‏‎ ‎‏بعض روایات هست که در جهنم، بعضیها ـ اهل جهنم ـ از تَعفُّن بعض‏‎ ‎‏روحانیین در عذاب هستند، و دنیا هم از تعفُّن بعضی از اینها در عذاب‏‎ ‎‏است.‏‎[11]‎

‏    ‏‏تـا اصلاح نکنیـد نفوس خودتـان را، از خودتـان شروع نکنیـد و‏‎ ‎‏خودتـان را تهذیب نکنیـد، شما نمی توانید دیگـران را تهذیب کنید.‏‎ ‎‏آدمی کـه خـودش آدم صحیحی نیست نمی توانـد دیگران را تصحیح‏‎ ‎‏کند؛ هرچه هم بگوید فایده ندارد. کوشش کنند علمایی که الآن در‏‎ ‎‏حوزه ها هستند؛ در هر حوزه ای از حوزه های اسلامی که این جوانها که‏‎ ‎‏با یک فطـرت سالم می آینـد، بعد از ده، بیست سـال با یـک فطـرت‏‎ ‎‏فاسد بیـرون نروند. تهذیب لازم است؛ هم در شمـا و هم در شمـا. البته‏‎ ‎‏همـه، همۀ ملت و همـۀ انسانهـا بـاید مهذَّب بشونـد. لکـن تـاجر‏‎ ‎‏اگـر مهذَّب نشـد، کارش یک کـار گرانفروشی و نمی دانم اینهاست که‏‎ ‎‏وقتی همه اش را روی هم بگذارند فسادش زیاد است، اما یک نفر‏‎ ‎‏اینقدرها فساد ندارد. اما عالِم اگر فاسد بشود، یک شهر را، یک مملکت را‏‎ ‎‏به فساد می کشد، چه عالِم دانشگاه باشد و چه عالِم فیضیه، فرقی‏‎ ‎‏نمی کند.(38)‏

27 / 9 / 59

*  *  *

‏ ‏

آموزش توأم با پرورش

‏باید آموزش و پرورش مردم توأم باشد. پرورش، پرورش انسانی،‏

کتابدانشگاه و دانشگاهیان از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 31

‏پرورشی که به درد انسان برسد، آموزشی که برای انسان باشد، جهتدار‏‎ ‎‏باشد، اسم ربّ در آن باشد، توجه به خدا باشد.(39)‏

6 / 10 / 59

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

تربیت بالاتر از تعلیم

‏مسأله تربیت بالاتر از تعلیم است. در آن آیۀ شریفه هم تلاوت آیات‏‎ ‎‏قرآن را؛ یعنی رساندن آن تعلیماتی که در راه تربیت و تعلیم است، بعد از‏‎ ‎‏اینکه این را می فرماید، بعد ‏وَیُزَکّیهِمْ‏ را می فرماید. از این ممکن است‏‎ ‎‏استفاده بشود که مسألۀ تزکیه و مسألۀ تزکیۀ نفس اهمیتش بیشتر از‏‎ ‎‏مسأله تعلیم کتاب و حکمت است، مقدمه از برای این است که کتاب و‏‎ ‎‏حکمت در نفس انسان واقع بشود. اگر تزکیه بشود انسان، تربیت بشود و‏‎ ‎‏به تربیتهایی که انبیا ـ علیهم السلام ـ برای بشر هدیه آوردند، بعد از‏‎ ‎‏تزکیه کتاب و حکمت هم در او به معنای حقیقی خودش، در نفس انسان‏‎ ‎‏نقش می بندد و انسان به کمال مطلوب می رسد. و لهذا بعد از یک آیۀ‏‎ ‎‏دیگر می فرماید که: ‏مَثَلُ الَّذینَ حُمِّلُوا التَّوْریةَ ثُمَّ لَمْ یَحْمِلُوهٰا کَمَثَلِ الْحِمٰارِ یَحْمِلُ‎ ‎أَسْفٰاراً‎[12]‎‏ می خواهد بفرماید که علم تنها فایده ندارد. علمی که تربیت در او‏‎ ‎‏نباشد، تزکیه در او نباشد، این علم فایده ندارد. همان طوری که اگر الاغ و‏‎ ‎‏حمار، چنانچه الاغ به بار او کتاب باشد، هر کتابی باشد، کتاب توحید‏‎ ‎‏باشد، کتاب فقه باشد، کتاب انسانشناسی باشد، هر چه باشد، در بار او‏‎ ‎‏باشد و به دوش او باشد، چطور فایده ندارد و آن حمار از او استفاده‏‎ ‎‏نمی کند؛ آنهایی هم که انبار علم در باطنشان هست و باطنشان تمام‏‎ ‎‏علوم را فرض کنید، تمام صناعات را، تمام تخصصات را داشته باشند،‏‎ ‎‏لکن تربیت و تزکیه نشده باشند، آنها هم آن علومشان برای آنها فایده‏‎ ‎‏ندارد، بلکه بسیاری از اوقات مضرّ است. بسیاری از اوقات هست که آن‏

کتابدانشگاه و دانشگاهیان از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 32

‏  کسی که عالم است، آن کسی که همه چیز را می داند لکن تزکیه نشده‏‎ ‎‏است، تصفیه نشده است، تربیت الهی نشده است، آن علمش وسیله‏‎ ‎‏است از برای اینکه بشر را به تباهی بکشد. چه بسا عالمانی که برای بشر‏‎ ‎‏تباهی هدیه می آوردند. آنها از جهال بدتر هستند و چه بسا متخصصانی‏‎ ‎‏که برای بشر هلاکت ایجاد می کنند، تباهی ایجاد می کنند. آنها از مردم‏‎ ‎‏عامی بدتر هستند. ضررشان بیشتر است. همان است که قرآن فرمود‏‎ ‎‏که: ‏کَمَثَلِ الْحِمٰارِ‏ و از آن هم بالاتر اینکه موجب صدمه به دیگران می شود.‏‎ ‎‏شما که برای تربیت معلم قیام کردید، و هر کس که برای تربیت معلم‏‎ ‎‏قیام کرده است باید بداند که اولاً شغل، شغلی الهی است. خدای تبارک و‏‎ ‎‏تعالی مربّی معلّمین است که انبیا باشند. اولاً شغل، شغلی الهی است و‏‎ ‎‏ثانیاً تربیت و تزکیه، مقدّم بر تعلیم است. مدرسه های ما، دانشسراهای‏‎ ‎‏ما، دانشگاههای ما و همۀ مدارس علوم ـ چه علوم اسلامی یا غیر اسلامی‏‎ ‎‏باشد ـ اینها اگر در آنها تربیت باشد، تزکیه باشد، آنها می توانند خدمتها‏‎ ‎‏بکنند و برای بشر سعادت را به هدیه بیاورند. و همۀ سعادتهای بشر از‏‎ ‎‏علم و ایمان و تزکیه است: ‏اِنَّ الاِنْسٰانَ لَفی خُسْرْ‎[13]‎‏ انسان، اصلش این حیوانی‏‎ ‎‏که به اسم انسان خوانده می شود، در خسارت و زیان است مگر یک‏‎ ‎‏طایفه. آنهایی که ایمان آوردند به خدای تبارک و تعالی و آنچه که او‏‎ ‎‏فرموده است، و اعمال صالحه بجا آوردند، و از آثارش هم این است که‏‎ ‎تَوٰاصَوْا بِالْحَقِّ‏ توصیه به حق و توصیه به صبر می کنند. والاّ اگر از این‏‎ ‎‏استثنای ‏اِلاَّ الَّذینَ آمَنُوا ‏خارج شد، ‏لَفی خُسْر ‏است، در خسران است، در‏‎ ‎‏زیان است. کوشش کنید که تربیت بشوید و تزکیه بشوید قبل از اینکه‏‎ ‎‏تعلیم و تعلم باشد. کوشش کنید که همدوش با درس خواندن و تعلیم،‏‎ ‎‏تربیت باشد که او مقدّم است به حسب رتبه بر تعلیم و بر تلاوت آیات و بر‏‎ ‎‏تعلیم کتاب و حکمت. تربیت معلّم باید بکنید؛ یعنی معلّمینی تربیت‏

کتابدانشگاه و دانشگاهیان از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 33

‏  بشوند که این معلمین علاوه بر اینکه آگاهی بر همۀ علومی که مورد‏‎ ‎‏احتیاج انسان است و مورد احتیاج بشر، چه در دنیا و چه در آخرت‏‎ ‎‏هست، علاوه بر این و مقدم بر این، تزکیه در کار باشد، تصفیۀ نفس در کار‏‎ ‎‏باشد، والاّ تربیتهای شما و تعلیمهای شما بدون تزکیه و بدون اینکه‏‎ ‎‏تصفیه نفس بشود، برای بشر اگر ضرر نیاورد، نفع نخواهد آورد بلکه ضرر‏‎ ‎‏دارد. تمام این ضررهایی که بشر می بیند، تمام این خسرانهایی که بشر‏‎ ‎‏در این سیّاره می بیند، از دست همین عالِمهایی هستند که تخصص را‏‎ ‎‏دارند، لکن تربیت را ندارند ما اگر تزکیه داشتیم و تربیت اسلامی شده‏‎ ‎‏بودیم و خدای تبارک و تعالی ولیّ ما بود، و ولیّ ما طاغوت نبود، این‏‎ ‎‏نقصهایی که در اطراف کشورمان و همین طور در اطراف جهان هست،‏‎ ‎‏این نقصها نبود، این اختلافات نبود، همۀ اختلافاتی که پیدا می شود الاّ‏‎ ‎‏فقط یکی که آن اختلاف مابین حق و باطل است، تمام اختلافاتی که‏‎ ‎‏پیدا می شود برای این است که ما تربیت نشدیم و ما تزکیه نشدیم.(40)‏

18 / 10 / 59

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

تربیت، میزان علم

‏آنها که گمان می کنند که مدارس باید علم در آن باشد و دیگر کاری به این‏‎ ‎‏مسائل نداریم، باید متخصصین باشند، ساده اندیشند آنها.‏‎ ‎‏ساده اندیشی است که انسان گمان کند که یک معلمی که انحراف دارد،‏‎ ‎‏معلّمی که یا طرف شرق است و یا طرف غرب، یا تربیت شرقی دارد یا‏‎ ‎‏تربیت غربی،آن را ما معلم قرار بدهیم از برای این فرزندانی که نفوسشان‏‎ ‎‏مثل آینه صیقلی است. و هرچه در او وارد بشود می پذیرد. ساده اندیشی‏‎ ‎‏است که ما جوانهای خودمان را به دست معلمی بدهیم که به طرف شرق‏‎ ‎‏می رود و بچه های ما را شرقی کند، یا به طرف غرب می رود و بچه های ما‏‎ ‎‏را غربی کند. ساده اندیشی است که ما گمان کنیم که فقط تخصص،‏

کتابدانشگاه و دانشگاهیان از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 34

‏  میزان است و علم، میزان است. علم الهی هم میزان نیست. علم توحید‏‎ ‎‏هم میزان نیست. علم فقه و فلسفه هم میزان نیست. هیچ علمی میزان‏‎ ‎‏نیست. آن علمی میزان است و آن علمی برای بشر سعادت است که‏‎ ‎‏تربیت در او باشد، که او از مربّی القا شده باشد، از کسی که تربیت الهی‏‎ ‎‏شده است القا بشود به بشر. آن اگر در همۀ مدارس ما ـ چه مدارس‏‎ ‎‏علوم اسلامی و چه مدارس علوم دیگر ـ اگر در همۀ آنها این معنا باشد و‏‎ ‎‏انحراف در کار نباشد و استقامت باشد، چندی نمی گذرد که همۀ‏‎ ‎‏جوانهای ما که امید آتیه این مملکت هستند، همه اصلاح می شوند. و‏‎ ‎‏همه نه شرقی و نه غربی بار می آیند، و همه بر صراط مستقیم واقع‏‎ ‎‏می شوند. ساده اندیشی است که ما گمان بکنیم که کافی است برای ما‏‎ ‎‏اینکه یک اشخاصی باشند دارای علم، اشخاصی باشند که علم داشته‏‎ ‎‏باشند و تربیت، و لااقل علم داشته باشند و انحراف نداشته باشند. فرضاً‏‎ ‎‏که ما بخواهیم که علم را رواج بدهیم و از علم علما استفاده کنیم، باید‏‎ ‎‏علمی باشد و لااقل انحراف نباشد، کار نداشته باشد به شرق و غرب.‏‎ ‎‏اینطور نباشد که معلّمین ما و مربّیهای جوانهای ما، تربیت مسکو شده‏‎ ‎‏باشند یا تربیت واشنگتن. ساده اندیشی است که ما گمان کنیم که باید‏‎ ‎‏همۀ اینها که تخصص دارند هر طوری می خواهند باشند. باید بیایند و ما‏‎ ‎‏از آنها استفاده کنیم. استفاده نمی توانیم بکنیم اگر مرض ظاهری ما را‏‎ ‎‏یک متخصص خوب بکند، امراض باطنی برای ما ایجاد می کند، از یک‏‎ ‎‏مرض کم به یک مرض بزرگ، از یک مرض کوچک به یک مرض بزرگ ما‏‎ ‎‏را می کشاند. باید توجه داشته باشیم ما به همۀ مسائل. همین حزب‏‎ ‎‏بعثی را که ملاحظه می کنید که الآن مبدأ این همه گرفتـاری بـرای‏‎ ‎‏کشـور مـا و بـرای کشور مُسْلمِ عراق ایجاد کرده است، و برای آنجا بیشتر‏‎ ‎‏از اینجا ایجاد کرده است. اینها همینها هستند که بسیاریشان‏‎ ‎‏متخصصند، و بسیاریشان دانشگاه رفته و از دانشگاه بیرون آمده اند،‏

کتابدانشگاه و دانشگاهیان از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 35

‏  لکن تربیت نداشتند، تزکیه نداشتند. اگر علم باشد و تزکیه نباشد، هم‏‎ ‎‏آن رژیم سابق پیش می آید و هم این رژیم صدام. اگر ما تزکیه نکنیم‏‎ ‎‏خودمان را و چنانچه همراه با علم، تزکیه نباشد؛ کشور ما هم کشیده‏‎ ‎‏می شود به همان طرفها و ما هم صدام خواهیم شد. باید تربیت شما،‏‎ ‎‏تربیت معلم، یک تربیت اسلامی باشد، یک تربیت انسانی باشد، یک‏‎ ‎‏تربیت در صراط مستقیم باشد. والاّ تربیت مسکو را نمی توانیم بپذیریم‏‎ ‎‏و تربیت واشنگتن را هم نمی توانیم بپذیریم.(41)‏

18 / 10 / 59

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

صِرف اخذ مدرک، هدفی انحرافی

‏شما‏‎[14]‎‏ باید در هر جا که تحصیل می کنید و جوانها و کودکان ما در‏‎ ‎‏سرتاسر کشور، در هر مرکزی که اشتغال به تحصیل دارند باید توجه به‏‎ ‎‏این داشته باشند که تحصیل همراه تهذیب و همراه تعهّد و همراه‏‎ ‎‏اخلاق فاضلۀ انسانی است که می تواند ما را به حیات انسانی برساند. و‏‎ ‎‏می تواند کشور ما را از وابستگیها نجات بدهد. اگر شما جوانها دنبال‏‎ ‎‏تحصیل که می روید، دنبال این معنا باشید که یک تصدیقی بگیرید،‏‎ ‎‏یک دیپلمی بگیرید و بروید آن را آلت قرار بدهید برای استفادۀ مادّی‏‎ ‎‏خودتان، این همان انحرافی است که آنها می خواهند. و اگر شما در‏‎ ‎‏مراکزی که هستید یک ایدۀ صحیح داشته باشید و یک غایت صحیح‏‎ ‎‏داشته باشید که برای رسیدن به آن غایت مشغول تحصیل باشد، و‏‎ ‎‏برای رسیدن به آن امری که خدای تبارک و تعالیٰ می خواهد و آن‏‎ ‎‏تهذیب نفس و پرستیدن الله و دور کردن همۀ شرکها و همۀ انحرافها و‏‎ ‎‏همۀ الحادها از خودتان و از مراکزتان، اگر اینطور باشد شما پیروز‏‎ ‎‏خواهید شد. و همۀ انحرافها و همۀ گرفتاریهایی که برای یک کشور‏

کتابدانشگاه و دانشگاهیان از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 36

‏  پیش می آید برای این است که مراکز تعلیم و تعلّمشان، مراکز تهذیب‏‎ ‎‏نیست. این فرقی نیست ما بین مدارس علمی قدیم با مدارس علمی‏‎ ‎‏جدید. تا تهذیب نباشد و تعهد نباشد و از اول انسان راه خودش را،‏‎ ‎‏صراط مستقیم خودش را نیافته باشد، و تحصیل او دنبال همان ایدۀ‏‎ ‎‏صحیح اسلامی نباشد، همین انحراف آور است و همین است که ما را و‏‎ ‎‏کشورهای اسلامی را یا به طرف چپ می برد و یا به طرف راست؛ یا باید‏‎ ‎‏کشور، کشور کمونیستی باشد یا کشور، کشور تابع امریکا. از مدرسه‏‎ ‎‏شروع می شود این مسائل. از مدارس و دانشگاهها این مسائل شروع‏‎ ‎‏می شود. آنها می خواهند که آن چیزی که در دانشگاهها و در مدارس ما،‏‎ ‎‏در دبیرستانها و در همه جا حاصل می شود این باشد که آن چیزی که‏‎ ‎‏نتیجۀ زحمات طولانی ملت است و زحمات طولانی جوانهای ماست،‏‎ ‎‏برای آنها باشد.(42)‏

2 / 11 / 59

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

فساد علم بدون تربیت

‏چنانچه تربیت، یک تربیت انسانی باشد و موافق با فطرت انسان که‏‎ ‎‏همان فطرت، ودیعه گذاشتۀ از خداست ‏فِطْرَتَ الله ِ الَّتی فَطَرَ النَّاسَ عَلَیْهَا‎[15]‎‎ ‎‏آنطور باشد، در دانشگاه هم همان جور تربیت باشد، اینها بعد که تحویل‏‎ ‎‏به جامعه داده می شوند و مقدرات جامعه قهراً به دست اینها سپرده‏‎ ‎‏می شود بِالمَآل کشور را کشور نورانی، کشور انسانی، کشور به فطرت الله ،‏‎ ‎‏تربیت می کنند، و کشور را به جلو می برند. اگر شما بخواهید تعلیم کنید‏‎ ‎‏فقط اطفال را و کاری به این نداشته باشید که در پهلوی تعلیم و تربیت‏‎ ‎‏انسانی، تربیت اخلاقی باشد، اینها با همان علمِ بدون تربیت، مراحل را‏‎ ‎‏طی می کنند. و علم بدون تربیت آنها را یا اکثر آنها را رو به فساد می کشد.‏

کتابدانشگاه و دانشگاهیان از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 37

‏  انسان از اول اینطور نیست که فاسد به دنیا آمده باشد. از اول با فطرت‏‎ ‎‏خوب به دنیا آمده؛ با فطرت الهی به دنیا آمده: ‏کُلُّ مَوْلُودٍ یُولَدُ عَلَی الْفِطْرَةِ‎[16]‎‎ ‎‏که همان فطرت انسانیّت، فطرت صراط مستقیم، فطرت اسلام، فطرت‏‎ ‎‏توحید است. این تربیتهاست که یا همین فطرت را شکوفا می کنند؛ و یا‏‎ ‎‏جلوی شکوفایی فطرت را می گیرند. این تربیتهاست که یک کشور را‏‎ ‎‏ممکن است به کمال مطلوبی که از هر جامعۀ انسانی است برسانند و یک‏‎ ‎‏کشور کشور انسانی باشد؛ کشور مطلوب اسلام باشد. و همین تربیتهـا یـا‏‎ ‎‏تعلیمهـای بدون تربیت ممکـن است که اینهـا در آن وقتی کـه مُقدّرات‏‎ ‎‏یـک کشـوری دست آنهـاست و همه چیز کشـور به دست آنهاست کشور‏‎ ‎‏را به تباهی بکشند.(43)‏

10 / 11 / 59

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

بی فایدگی علم تنها

‏تربیت کنید، مهم تربیت است. علم تنها فایده ندارد، علم تنها مُضر است.‏‎ ‎‏گاهی این باران که رحمت الهی است وقتی که به گُل ها می خورد بوی‏‎ ‎‏عطر بلند می شود؛ وقتی که به جاهای کثیف می خورد بوی کثافت بلند‏‎ ‎‏می شود. علم هم همین طور است. اگر در یک قلب تربیت شده علم وارد‏‎ ‎‏بشود، عطرش عالَم را می گیرد. و اگر در یک قلب تربیت نشده یا فاسد‏‎ ‎‏بریزد این علم و وارد بشود، این فاسد می کند عالم را ‏إذا فَسَدَ العَالِم فَسَدَ‎ ‎العالَم‎[17]‎‏ اگر صالح بشود، صالح می کند. یک شعاعهای زیادی دارد که به‏‎ ‎‏صلح و به اصلاح و به خوبی می رساند مردم را.(44)‏

10 / 11 / 59

*  *  *


کتابدانشگاه و دانشگاهیان از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 38

تهذیب قبل از عالم شدن

‏عزمتـان جزم این معنـا باشد، و توجهتـان به خدا و اعمالتـان خالص‏‎ ‎‏برای خدای تبارک و تعالی. جدیت کنیـد که در آن مدرسه‏‎[18]‎‏ که‏‎ ‎‏هستید تحصیـل کنید. و بالاتر از تحصیـل، تهذیب اخلاق ‏‏[‏‏است‏‏]‏‏.‏‎ ‎‏اسلامی باشیـد و علـوم اسلامی را با نفـوس اسلامی تکمیـل کنید. در‏‎ ‎‏کنار تحصیـل جدی در احکام اسلام و معـارف اسلامیه، تهذیب‏‎ ‎‏اسلامی داشته باشید. مدرسه هـای علمی و دینی و تمام مـدارسی که در آن ‏‎ ‎‏تحصیـل می شود، چه تحصیلات علـوم دینی باشد یا تحصیلات دیگـر، ‏‎ ‎‏در رأس برنامه هایشـان در این جمهـوری اسلامی بـاید این معنـا باشد ‏‎ ‎‏که مهذَّب باشنـد، قبل از اینکه عالِم هستنـد. مهذب باشنـد، قبل از ‏‎ ‎‏اینکـه محصل هستند. در مدارس، همۀ مدارس سرتاسر کشور، لازم‏‎ ‎‏است که اشخاصی که مهذب هستند و علما و گویندگانی که راه حق را تا‏‎ ‎‏آن اندازه که قدرت داشتند پیموده اند در این مدارس بروند و حوزۀ‏‎ ‎‏اخلاقی و حوزۀ تهذیب و حوزۀ معارف اسلامی تشکیل بدهند، که در‏‎ ‎‏کنار تحصیلات علمی، تهذیب اسلامی و اخلاق اسلامی باشد. اگر‏‎ ‎‏تهذیب اسلامی در مدارس نباشد، چه مدارس دینی و چه مثل سایر‏‎ ‎‏دانشگاهها، که آنها هم باز مدارس اسلامی و دینی هستند، باید توجه‏‎ ‎‏کنند که معلمانی که در این مدارس هستند و کسانی که در این مدارس‏‎ ‎‏تبلیغ می کنند یا صحبت می کنند اشخاصی باشند که صد در صد‏‎ ‎‏اسلامی و معتقد به احکام اسلام و عقاید اسلامی باشند، که کسانی که‏‎ ‎‏پیش آنها تربیت می شود تربیتهای اسلامی با تهذیبهای اسلامی باشد.‏‎ ‎‏و شما بدانید که چنانچه عالِم، هر عالِمی باشد، تهذیب اسلامی و اخلاق‏‎ ‎‏اسلامی پیدا نکند، برای اسلام مضر است، که نافع نیست.(45)‏

10 / 12 / 59


کتابدانشگاه و دانشگاهیان از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 39

متخصص متعهد

‏شما سعی کنید از متخصصین متدین و متعهد استفاده کنید. ما بارها‏‎ ‎‏گفته ایم که ما متخصص می خواهیم، ولی متخصص متعهد. ولی‏‎ ‎‏دشمنان فریاد زدند که اینها با تخصص مخالفند. البته که متخصص‏‎ ‎‏منحرف از هر کس خطرناکتر است.(46)‏

23 / 7 / 60

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

صدمات ادیان از علمای غیر مهذب

‏من گمان می کنم که آن چیزی که به اسلام بیشتر از همه چیز ضرر زده‏‎ ‎‏است عدم تربیت صحیح است، تحقق پیدا نکردن تهذیب و اخلاق‏‎ ‎‏اسلامی است. اگر شما در طول تاریخ اسلام بلکه همۀ انبیا توجه کنید و‏‎ ‎‏البته توجه دارید، آن قدری که اسلام از این اشخاص منحرف و‏‎ ‎‏غیر مهذب صدمه خورده است و تمام ادیان صدمه دیده اند، از هیچ‏‎ ‎‏چیز دیگر ندیده اند. اصل اساس آن چیزی که به مکتبهای توحیدی‏‎ ‎‏ضرر رسانده است و مانع شده است از اینکه رشد پیدا کنند، همین غیر‏‎ ‎‏مهذب بودن بود؛ گاهی از طرف اشخاصی که علم دارند و مهذب نیستند‏‎ ‎‏و بیشتر هم از طرف اشخاصی که جاهل بودند و مهذب نبودند. و معلوم‏‎ ‎‏نیست که آن قدری که از طرف عالم غیر مهذب اسلام صدمه دیده است،‏‎ ‎‏از طرف جهال غیر مهذب با اینکه عددشان زیاد است صدمه دیده است،‏‎ ‎‏از طرف جاهل غیر مهذب با اینکه عددشان زیاد است صدمه دیده باشد.‏‎ ‎‏تمام مکتبهای انحرافی را اشخاص دانشمند و ملاّ ایجاد کردند؛ چه آن‏‎ ‎‏چیزهایی که مذهب سازی بوده است، آنها هم اشخاص عالمی بودند که‏‎ ‎‏مذهب درست کردند؛ مذهبهای انحرافی، و چه مکتبهای سیاسی‏‎ ‎‏که آنها هم از جانب اشخاص دانشمند و عالم بوده است. و آنقدری‏‎ ‎‏که به مکتبهای توحیدی از این سنخ جمعیت که عالم بودند و‏‎ ‎‏همه جور علمی هم شاید می دانستند، صدمه خورده است، از هیچ‏

کتابدانشگاه و دانشگاهیان از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 40

‏  طایفه ای نخورده است.(47)‏

30 / 10 / 60

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

پرورش مهمتر از آموزش

‏دو رکن اصلی، آموزش و پرورش است و اسلام در هر دو رکن سفارش‏‎ ‎‏اکید فرموده است. و پرورش سفارشش بیشتر شده است و اهمیتش هم‏‎ ‎‏بیشتر است. پرورش به معنای اینکه در هر جایی که علما مشغول‏‎ ‎‏تدریس هستند؛ علمای دانشگاه و علمای حوزه های علمی قدیمی و‏‎ ‎‏استادها در هر جا هستند با این دو رکن مواجه اند: رکن آموزندگی و‏‎ ‎‏تربیت علمی و رکن پرورش و تربیت اخلاقی و تهذیب نفس. ما اگر فرض‏‎ ‎‏کنیم که یک ملتی آموزش و پرورش در آن نفوذ کرد و همۀ ملت آموزش‏‎ ‎‏یافتند به اندازه ای که احتیاجات ملت است، و پرورش یافتند و تهذیب‏‎ ‎‏نفس کردند و تربیت اخلاقی شدند، ملتی که یک همچو توفیقی را پیدا‏‎ ‎‏بکنند یک ملت نمونه ای خواهد بود.(48)‏

28 / 6 / 61

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

فساد علم بدون تربیت معنوی

‏اگر تربیت معنوی نباشد پهلوی علم، و پرورش روحی نباشد، چه بسا که‏‎ ‎‏ـ و بسیار هم شده است که ـ همین علم، مایۀ فساد شده است. و همین‏‎ ‎‏عالمی که تهذیب نفس نداشته است، و همین استاد دانشگاهی که‏‎ ‎‏تهذیب نفس نداشته است، و همین اساتید دانشگاهی که مهذب‏‎ ‎‏نبوده اند، برای یک کشور تحفۀ فساد می آورند، بهتر می توانند فساد را‏‎ ‎‏در کشور ایجاد کنند. شما می دانید ان شاءالله و باید بدانید که در طول‏‎ ‎‏تاریخ که ما و شما و ملت ما صدمه دیده است، و در این اعصار اخیره که‏‎ ‎‏صدمات بیشتر شده است، و وابستگیهای کشور به حد اعلا رسیده بوده‏

کتابدانشگاه و دانشگاهیان از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 41

‏  است، این فقط برای این بوده است که علم بوده است، تربیت اخلاقی و‏‎ ‎‏دینی و معنوی نبوده است. اگر دانشگاه از اول که ایجاد شد و تحقق پیدا‏‎ ‎‏کرد، این دو رکن در آن پیاده شده بود: رکن علم و رکن تربیت معنوی، اگر‏‎ ‎‏این دو جهت در دانشگاه پیدا شده بود، محصولات این دانشگاه هم‏‎ ‎‏محصولاتی صحیح و مترقی و سازنده بود، و کشور ما به این حالی که ما‏‎ ‎‏الآن داریم می بینیم نبود.(49)‏

28 / 6 / 61

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

آموزش همدوش پرورش

‏اگر اسـاتید دانشگـاه فقط همّشـان این باشـد که درس بگویند ـ البته در‏‎ ‎‏دانشگاههای سابق ما، درس هم درست نبود. اگر بود، ما اینقدر عقب‏‎ ‎‏نمانده بودیم از دانش هم. حالا ما فرض می کنیم که خیر، خوب حالا هم‏‎ ‎‏ان شاءالله خوب است ـ فقط بنایشان بر این باشد که تعلیم کنند اینها را،‏‎ ‎‏پهلویش تربیت نباشد، تربیت معنوی نباشد،از دانشگاه آنها می آید‏‎ ‎‏بیرون که فساد می کنند. حوزه های علمی هم همین طور است. اگر در‏‎ ‎‏حوزه های علمی قدیمی تهذیب نباشد، اخلاق نباشد، آموزش معنوی‏‎ ‎‏نباشد، فقط آموزش علمی باشد، فقط علم در کار باشد، آنجا هم افرادی‏‎ ‎‏از آن خواهند بیرون بیاید که دنیا را هلاک می کنند، به هم می زنند. پس‏‎ ‎‏آن دو رکن آموزش با رکن پرورش باید بگوییم که اینها با هم هستند، و‏‎ ‎‏اگر با هم در یک جمعیتی، در یک بنگاهی، در یک مدرسه ای، در یک‏‎ ‎‏دانشگاهی، اینها همدوش هم رفتند و جلو رفتند، آن وقت است که ما‏‎ ‎‏استفاده از دانشگاه می کنیم؛ استفاده از حوزه های علمی می کنیم؛‏‎ ‎‏استفاده از همه جا می کنیم. از آموزشهای پایین و بالا، همه جا، همۀ‏‎ ‎‏مراتب.‏

‏     بنابراین، چیزی که مهم است، قضیۀ پروراندن روح این اطفال از‏

کتابدانشگاه و دانشگاهیان از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 42

‏  کوچکی تا برسد در هر جا که می روند، آنها را تربیت روحی بکنند و‏‎ ‎‏تربیت علمی. اگر علم در یک قلب فاسد وارد شد، در یک مغز فاسد از‏‎ ‎‏جهت اخلاق وارد شد، ضررش بیشتر از نادانی است. نادانی فقدان یک‏‎ ‎‏امر بزرگ است، اما دیگر ضرر زدن نیست و نابود کردن نیست. به خلاف‏‎ ‎‏اینکه اگر دانش باشد بدون بینش اخلاقی و بینش نفسانی و الهی، این‏‎ ‎‏است که بشر را به هلاکت می رساند. انبیا هم آن قدری که در تربیت‏‎ ‎‏پافشاری می کردند و آن قدری که مردم را سوق می دادند به اینکه‏‎ ‎‏مهذب باشند، آن قدر علم را سوق نمی دادند به علم. سوق به تهذیب‏‎ ‎‏بیشتر از او است برای اینکه، او فایده اش بیشتر است. البته علم هم یک‏‎ ‎‏چیزی است که مورد نظر همه بوده و هست، لکن اینها باید با هم باشند.‏‎ ‎‏اینها یک دو بالی هستند که اگر یک ملتی بخواهد پرواز کند طرف‏‎ ‎‏سعادت، با دو تای اینها باید پرواز کند، یکی اش که ناقص باشد‏‎ ‎‏نمی شود.(50)‏

28 / 6 / 61

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

ضرر تعلیمات بدون پرورش روحی

‏من تعجب می کنم از این که مسیح با آن همه تهذیب نفس و با آن همه‏‎ ‎‏دعوت به معنویات، چطور شده که مریدهایش بدتر شدند از یهود هم. با‏‎ ‎‏اینکه از یهود نمی شود گفت کسی بدتر است ـ یهود اسرائیل را‏‎ ‎‏می گویم چه جور شده است که مریدهای او، سران کشورهایی هستند‏‎ ‎‏که تمام بشر را دارند به آتش می کشند. این، برای این است که علم را اینها‏‎ ‎‏دارند، علم سیاست دارند، علم صنایع دارند، همه چیز دارند، اما آنی که‏‎ ‎‏باید داشته باشند ندارند. آنی که برای بشر مفید است ندارند و آن،‏‎ ‎‏تهذیب نفس و معنویت. نه معنویت مسیح را آنها دارند و نه معنویت‏‎ ‎‏موسی کلیم را آن دسته دارند و نه معنویت اسلام را اینهایی که ادعای اسلام می کنند‏‎ ‎

کتابدانشگاه و دانشگاهیان از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 43

‏ـ بسیاری شان ـ دارند. آن جنبۀ تعلیماتی، اگرچه بسیار اهمیت دارد،‏‎ ‎‏لکن اگر پهلوی او پرورش روحی نباشد، مضر به حال بشر است. تمام این‏‎ ‎‏خرابیهایی که می بینید وارد می شود بر همۀ کشورها، خرابیهایی است‏‎ ‎‏که منشأش علما بودند. علمای دانشگاهها منشأ این مسائل بودند.‏‎ ‎‏آنهایی که موشکها می سازند، آنهایی که طیاره ها می سازند، آنهایی که‏‎ ‎‏چه می سازند، منشأ تمام این خرابیها اینها هستند. و هر چه به سر بشر‏‎ ‎‏می آید از علم می آید؛ علم بدون تهذیب.‏

‏     اگر ما فرض می کردیم که بشر مهذب بود و عالم نبود، دنیا با آرامش،‏‎ ‎‏با آرامش خاطر زندگی می کرد. اگر ما فرض می کردیم که علم توی کار‏‎ ‎‏نبود، فقط تهذیب نفس بود، البته خیلی عقب بود بشر از اینکه علم‏‎ ‎‏ندارد، خیلی نقیصۀ بزرگ داشت،لکن روی هم رفته اش برای بشر،‏‎ ‎‏صلاح این است که آموزش داشته باشد. اگر امر دایر شد بین این دو تا،‏‎ ‎‏صلاح بشر این است که علم تحصیل بکند، یا صلاح بشر این است که‏‎ ‎‏تربیت معنوی داشته باشد؟ ما شک نداریم در اینکه اگر امر بین این دو تا‏‎ ‎‏باشد، دایر بین این دو تا، یعنی اگر یکی آمد دیگری نباشد، اگر علم آمد‏‎ ‎‏تهذیب نباشد، اگر تهذیب هم آمد علم نباشد، اگر این بشر مهذب باشد،‏‎ ‎‏آزار به کسی نرساند، مردم را رنج ندهد، با مردم رئوف باشد، مردم را‏‎ ‎‏برادر خود بداند، بشر را برادر و همتای خود بداند، اگر یک همچو معنایی‏‎ ‎‏با همۀ شئونی که تهذیب نفس داشت بود، علم هم هیچ نبود، مردم در‏‎ ‎‏آسایش بودند. و اگر علم بود و تهذیب نبود، اگر انبیا را ما استثنا بکنیم از‏‎ ‎‏بشر، از اول انبیایی در کار نبودند و بشر خودش خود بخود بزرگ می شد،‏‎ ‎‏اگر اینطور بود، تمام بشر به هلاکت و به نابسامانی می رسید، و‏‎ ‎‏روی خوش در بین بشر اصلاً پیدا نمی شد. الآن که می بینید که یک عدد‏‎ ‎‏بسیاری از مردم خوب هستند و آن توده های مردم است، این از برکت‏‎ ‎‏همان تربیتهای معنوی انبیای خداست. تربیتهای معنوی انبیای خدا،‏‎ ‎

کتابدانشگاه و دانشگاهیان از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 44

‏  در عین حالی که همه قبول نکردند این تربیت را، مع ذلک آن قدر در دنیا‏‎ ‎‏نور افکنده است که توده های مردم، توده های ضعیف مردم، همه خوب‏‎ ‎‏هستند. کمتر در آنها این فسادها پیدا می شود. اگر ما فرض بکنیم‏‎ ‎‏که شماهایی که از اول می خواهید آموزش بدهید و نهضت سوادآموزی‏‎ ‎‏درست کردید، همراه او، شما پرورش نداشته باشید و تهذیب نفس‏‎ ‎‏نداشته باشید، این عمل شما خیلی خوب، اما هدر رفته است، همراهش‏‎ ‎‏باید این باشد. و اگر چنانچه، شمایی که متکفل آموزش نونهالان‏‎ ‎‏هستید، فقط دنبال این باشید که ما علمشان را درست کنیم و دنبال‏‎ ‎‏پرورششان نباشید، دنبال تهذیب نفس نباشید، شما هم موفق در کار‏‎ ‎‏نخواهید بود. یعنی، یک خدمت مثبتی برای کشور خودتان‏‎ ‎‏نکردید.(51)‏

28 / 6 / 61

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

علم بدون ایمان، موجب فساد

‏آن چیزی که ملتها را می سازد فرهنگ صحیح است. آن چیزی که‏‎ ‎‏دانشگاه را بارور می کند که برای ملت مفید است، برای کشور مفید است،‏‎ ‎‏آن عبارت از آن محتوای دانشگاه است، نه درس است. صنعت ماعدای‏‎ ‎‏ایمان فساد می آورد، علم ماعدای ایمان فساد می آورد؛ ‏اِذ ٰا فَسَدَ الْعٰالِم فَسَدَ‎ ‎الْعٰالَم.‎[19]‎‏ هر چه علم بیشتر شد، فسادش هم بیشتر است. اهل جهنم از‏‎ ‎‏تعفن عالم به ایذا دارند، اذیت می کشند. عالمی که ایمان دارد آن است‏‎ ‎‏که خدا تعریفش می کند، پیغمبر تعریفش می کند، اسلام تعریفش‏‎ ‎‏می کند. اگر ایمان پهلوی تخصص نباشد، تخصص مضر است. تخصص‏‎ ‎‏در یک کشوری باشد که ایمان تویش نباشد، تخصص کشور را به هلاکت‏‎ ‎‏می رساند، به بستگی می رساند. این همه متخصص ما داشتیم در هر‏‎ ‎

کتابدانشگاه و دانشگاهیان از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 45

‏  رشته ای، در زمان سابق، برای این ملت چه کردند این متخصصین ما؟‏‎ ‎‏جز هی ملت را به عقب راندند، هی وابسته کردند، همه چیز وابسته شد؛‏‎ ‎‏هر چه اسم می بردند، می گویند باید برویم به سراغ اروپا. لولهنگ سازی‏‎ ‎‏را خوب بلد بودند، آنها ما را می بردند برای اینکه تعلیم کنند، تعلیم‏‎ ‎‏نمی کردند. جوانهای ما را می بردند یک دسته را فاسد می کردند، یک‏‎ ‎‏چیزهای ناقصی ‏‏[‏‏تعلیم می کردند.‏‏]‏‏ میان راه اینها را رها می کردند‏‎ ‎‏بیایند.(52)‏

28 / 9 / 61

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

ارزش در علم و تقوای توأمان

‏ارزش در لسان انبیا و در لسان اولیای خدا و در رأس آنها، قرآن کریم و‏‎ ‎‏رسول اکرم، ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ ارزش به علم و تقواست. میزان،‏‎ ‎‏ارزش این دو خاصه است: علم و تقوا توأماً. علم تنها ارزش ندارد یا‏‎ ‎‏ضعیف است ارزشش. تقوای تنها یا ارزش ندارد یا ضعیف است ارزشش. ‏

‏     در حدیث منقول از رسول خداست که ‏قَصَّمَ رَجُلانِ ‏[‏یا صِنْفان‏]‏‏ ‏ظَهْری:‎ ‎عالِمٌ مُتَهَتِّکٌ وَ جاهِلٌ مُتَنَسِّکٌ.‎[20]‎‏ جاهلی که نداند موازین انسانی ـ اسلامی را،‏‎ ‎‏این هر چه هم متنسک باشد، بر خلاف آن طریقه ای که طریقۀ‏‎ ‎‏انبیاست، عمل می کند. و عالمی که تقوا نداشته باشد و متهتک باشد، آن‏‎ ‎‏هم ضررش بر اسلام بدتر است از هر کس. آن ارزش ‏‏[‏‏برای‏‏]‏‏ علم و‏‎ ‎‏تقواست. همه چیز را از متقین قبول می کنند. در لسان قرآن، از «علم» در‏‎ ‎‏لسان قرآن بسیار تمجید شده است، لکن در کنارش تقوا. علم تنها فایده‏‎ ‎‏ندارد برای انسان، مگر همان روی موازین طبیعت و تقوا هم بدون علم‏‎ ‎‏انسان را نمی رساند به کمال.(53)‏

5 / 10 / 61


کتابدانشگاه و دانشگاهیان از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 46

ضرر علم بدون تقوا

‏اگر علم تنهای بی تقوا باشد، ولو علم توحید باشد، ولو علم ادیان باشد، در‏‎ ‎‏آن عالم ارزش ندارد. علم تنها اگر ضررش بر ملتها و بر اسلام بالاتر از‏‎ ‎‏نفعش نباشد ـ که هست ـ باید گفت که بی تقوا می تواند که یک کشوری را،‏‎ ‎‏یک انسانهایی را به باد فنا بدهد. و آن کسی که عالمتر است بهتر می تواند‏‎ ‎‏که مردم را فاسد کند.(54)‏

5 / 10 / 61

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

تهذیب، همدوش با کسب تخصص

‏از همـۀ کوششهـا لازمتـر، کوشش دو قشـر روحـانی و دانشگـاهی در‏‎ ‎‏راه تهذیب و تـربیت خـود و جوانان عزیز همدوش با تعلیم تا حد‏‎ ‎‏تخصص است، چرا که با فساد آنان عالَم فاسد می شود و با صَلاح آنان‏‎ ‎‏صالح. ... اساتید محترم و متفکران متعهد دانشگاهها و سایر مراکز‏‎ ‎‏تحصیلی که فساد رژیم سابق را لمس کردند و بدبختیهایی که از آن‏‎ ‎‏دستگاه فاسد نصیب ملت و کشورشان شد دریافتند، برای رضای‏‎ ‎‏خداوند تعالی و برای حفظ استقلال و آزادی کشورشان در تربیت انسانی‏‎ ‎‏نونهالان همراه با تعلیم آنان کوشش کنند؛ که علم و تخصص بدون‏‎ ‎‏تهذیب و تربیت، بلایی است که امروز بشر مبتلای به آن است و می رود تا‏‎ ‎‏عالَم را به آتش کشد. و مسابقه و رقابت دو ابرقدرت در مجهز شدن به‏‎ ‎‏سلاحهای مدرن اتمی و هسته ای که از مبادی شیطانی و نفسانی‏‎ ‎‏سرچشمه می گیرد، چه مصیبتهایی برای بشریت دارد؛ مگر آنکه دستی‏‎ ‎‏از غیب بیرون آید و بشریت را نجات دهد.(55)‏

12 / 1 / 62

*  *  *

 

 

تعهد همراه‎ ‎تخصص

‏شما اگر تخصصی پیدا می کنید باید آن بُعد زهد و تعهد را در نظر داشته‏‎ ‎

کتابدانشگاه و دانشگاهیان از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 47

‏ ‏

‏  باشید، زیرا متخصص بدون تعهد اگر برای رژیمی ضرر نداشته باشد‏‎ ‎‏نفعی هم ندارد.(56)‏

6 / 2 / 62

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

صدمات اسلام از عالمهای بی تقوا

‏کراراً عرض کرده ام که علم بی تقوا اگر مضر نباشد، مفید هم نیست. آن‏‎ ‎‏مقداری که اسلام از عالم های بی تقوا صدمه دیده است، معلوم نیست از‏‎ ‎‏مردم عادی دیده باشد. آنچه اصل است تقواست، ولی اگر همین تقوا‏‎ ‎‏نزد اشخاصی جاهل باشد، گاهی ضرر می زند. آدم هایی که ظاهر صالح‏‎ ‎‏دارند ممکن است به واسطۀ ناآشنایی به مبانی اسلام، اشتباهاتی انجام‏‎ ‎‏دهند، اما علم و تقوا اگر در کسی جمع شد در دنیا و آخرت سعادتمند‏‎ ‎‏است.(57)‏

13 / 6 / 62

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

تزکیه، مقدم بر دانش

‏باید سعی کنیم تا کسانی که فرزندان ما را فاسد بار می آورند، به مدارس و‏‎ ‎‏دانشگاهها وارد نشوند و در این امر مسامحه نباید کرد. ممکن است الآن‏‎ ‎‏کاری نتوانند بکنند، ولی تا ده سال دیگر کارشان را انجام می دهند. ما با‏‎ ‎‏آنان که با اسلام دشمن اند مخالفیم و در مقابلشان می ایستیم، ولی با‏‎ ‎‏کسانی که با اسلام دشمنی ندارند و دنبال کار خودشان هستند کاری‏‎ ‎‏نداریم. مسأله ما اسلام و کشور اسلامی است. مابرای اسلام این همه‏‎ ‎‏جوان داده ایم، لذا باید نگذاریم خون آنان هدر رود. ما دانشمندی که‏‎ ‎‏برای بشریت مضر است را می خواهیم چه کنیم؟ امروز دنیا در آتش‏‎ ‎‏دانشِ دانشمندانِ مضر می سوزد. این سلاحهای مخرب و بمب و‏‎ ‎‏موشکها را همین دانشمندان ساخته اند. لذا دانش باید همراه با تزکیه‏‎ ‎

کتابدانشگاه و دانشگاهیان از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 48

‏  باشد، اصلاً تزکیه مقدم بر دانش است.(58)‏

28 / 12 / 63

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

دانش و تعهد با هم

‏دانش تنها فایده ندارد، بلکه دانش و تعهد با هم اند که می توانند انسان را‏‎ ‎‏به جایی برسانند که محتاج دیگران نباشد و پیش خدا آبرومند باشد.‏‎ ‎‏البته این کار مشکلات و ناگواریهایی دارد.(59)‏

27 / 1 / 64

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

ضرر علم بدون عمل

‏مهم این است که ‏‏[‏‏در‏‏]‏‏ این دو جناح، هر دو، هم علم و هم عمل باشد. علم‏‎ ‎‏بدون عمل، مفید که نیست، بلکه مضر است. شاید بسیاری از‏‎ ‎‏مصیبتهایی که بر بشر واقع شده باشد، از علم واقع شده است. تمام این‏‎ ‎‏خرابیهایی که الآن در دنیا به وجود آمده است، اینها برای این است که‏‎ ‎‏علمی بوده است که توأم با تهذیب نبوده است؛ علم را دارند، لکن مهذب‏‎ ‎‏نیستند. شما اگر بخواهید خدمت بکنید به اسلام، خدمت بکنید به‏‎ ‎‏کشور خودتان، استقلال کشور خودتان را حفظ کنید، وابسته به هیچ جا‏‎ ‎‏نباشید، باید هم رشتۀ علم را تقویت کنید وهم تهذیب اخلاق را و هم‏‎ ‎‏عمل را.(60)‏

8 / 5 / 64

*  *  *


کتابدانشگاه و دانشگاهیان از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 49

‏ ‏

کتابدانشگاه و دانشگاهیان از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 50

  • )) قال النبی(ص): «انّما العلم ثلاثه: آیة محکمة، او فریضة عادلة، اوسنة قائمة، و ما خلاهنّ فهو فضل»؛ اصول کافی؛ ج1، ص 32، کتاب فضل العلم، باب صفة العلم و فضله، ح 1.
  • )) «زلّة العالِم تُفسد العوالِم؛ لغزش عالِم جهانی را فاسد می کند»؛ غررالحکم آمدی؛ ماده زلّة.
  • ))       صفحه 5 ، پاورقی 1.
  • )) اشاره امام(س) به رضاشاه و فرزند وی محمدرضا شاه می باشد.
  • ))       صفحه 5 ، پاورقی 1.
  • )) قال رسول الله (ص): «وَ إنّ اهل النّار لیتأذّون من ریح العالم التارک لِعِلْمِه؛ و بدرستیکه اهل دوزخ از بوی بد عالمی که به علمش عمل نکرده است، اذیت می شوند»؛ اصول کافی؛ ج 1، ص 55.
  • )) «آنها را از لوث جهل و اخلاق زشت پاک سازد و شریعت و حکمت الهی بیاموزد»؛ (جمعه / 3).
  • )) احمد احمدی مشهور به پزشک احمدی 1261ـ1322 ه . ش. طبیب مخصوص زندان قصر در دوران رضاشاه که مبارزان زیادی را به وسیلۀ آمپول هوا به شهادت رساند. وی در سال 1322 به اعدام محکوم و در میدان توپخانه تهران به دار آویخته شد.
  • )) شیخ فضل الله نوری (1258ـ 1325 ه . ق.) از شاگردان میرزای شیرازی و نمایندۀ تهران و از رهبران مشروطه بود که      بعداً به دلیل مخالفتهایش با منحرفان و ندای مشروطه مشروعه توسط آنان به دار آویخته شد.
  • )) شیخ ابراهیم زنجانی، نماینده دوره های اول، دوم، سوم و چهارم مجلس شورای ملّی که در سال (1328 ه . ق.) مرحوم شیخ فضل الله نوری را محاکمه و به اعدام محکوم کرد. وی در ماه آذر سال 1313 خورشیدی درگذشت.
  • ))           صفحه 26، پاورقی 2.
  • ))       صفحه 5 ، پاورقی 1.
  • )) «بدرستیکه انسان در خسارت و زیان است»؛ (عصر / 2).
  • )) خطاب به دانش آموزان.
  • )) «همان سرشت الهی که مردم را بر آن پدید آورد»؛ (روم / 30).
  • )) «هر نوزادی با سرشت خدایی زاییده می شود»؛ اصول کافی؛ ج 2، ص 12ـ13.
  • ))       صفحه 20، پاورقی 1.
  • )) مخاطبین امام (س) جمعی از کارکنان مدرسه عالی شهید مطهری و اعضای انجمنهای اسلامی دانش آموزان مدارس دخترانه دامغان و سمنان بوده اند.
  • ))       صفحه 20، پاورقی 1.
  • )) «دو نفر یا دو گروه پشت مرا شکستند، عالِم بی پروا و جاهل خشکه مقدس»؛ محجّة البیضاء؛ ج 1، ص 124.