حقوق شهروندی از نگاه امام خمینی

ظهور مفهوم شهروندی را می توان مصادف با پیدایش نخستین حکومت ها دانست. حکومت ها اعتبار و قدرت خود را از شهروندان می گیرند و در مقابل نسبت به شهروندان دارای وظایف و مسئولیت هایی هستند. شهروند نیز تکالیف متقابل در ارتباط با دولت دارد. امام خمینی، بنیانگذار فقید جمهوری اسلامی ایران، در رابطه با حقوق شهروندان دارای دیدگاه های بنیادین است. رویکرد نظری ایشان بر مبنای حقوق امت استوار شده است. نگارندگان بر پایه این بینش سه حق محوری مطرح در حوزة حقوق شهروندی (آزادی، عدالت و امنیت) و حقوق مشتق از آنها را با تکیه بر اندیشه­های امام مورد بررسی و کاوش قرار می دهند

عناوین مطالب مقالات

نظم و امنیت اجتماعی از منظر امام خمینی (س)

نظم و امنیت اجتماعی از منظر امام خمینی (س)

مقوله نظم و امنیت اجتماعی نوعاً از مباحثی است که در طبقه بندی موضوعات جامعه شناختی، نقطه مقابل جامعه شناسی تغییرات اجتماعی و به ویژه در تعارض با مباحث تغییرات عمیق و انقلابات اجتماعی است. بر این اساس، سخن گفتن از نظم و امنیت در اندیشه کسی که نام وی با یکی از عظیم ترین انقلابات تاریخ معاصر پیوندی عمیق خورده است ـ تا آنجا که به قول رهبر معظم انقلاب، انقلاب اسلامی بی نام امام خمینی در هیچ کجای جهان شناخته شده نیست ـ پارادوکس یا معماگونه خواهد بود. کسی که عظمت شخصیتش یا لااقل شهرت وی، به رهبری انقلابی است که نه تنها امنیت 2500 سال نظام شاهنشاهی را در ایران درهم ریخت بلکه امنیت بسیاری از دیگر نظام های سلطه گر را نیز به خطر انداخت و آرزویش در هم ریختن چهارچوب ها و داربست های ظالمانه نظام جهانی بود و در جهت تحقق این آرزو نیز اندیشه ها و طرحهایی را پی افکنده است که برای دو گروه رسالتی متضاد را به میراث گذاشته است. از یکسو فرزندان انقلابی و بیدارشدگان از تر نّم سرود انقلابش، خود را مامور تحقق رسالتی می دانند که وی بر دوششان گذاشته است و از سوی دیگر اردوگاه استکبار جهانی است که برای مقابله با موج اسلام خواهی و به اصطلاح خودشان بنیادگرائی حاصل از انقلاب او، به بسیج همه امکانات رسانه ای، اقتصادی و سیاسی و حتی نظامی دست زده است.

 اختیار و کرامت انسانی

اختیار و کرامت انسانی

انسان در معارف اسلامی و به ویژه قرآن، به گونه ای تصویر شده که از یک طرف مورد مدح و ستایش قرار گرفته و از طرف دیگر مذمت و نکوهش شده است. عالی ترین مدح ها و بزرگ ترین مذمت های قرآن دربارۀ انسان است؛ او را از آسمان و زمین و از فرشته برتر و در همان حال از دیو و چهارپایان پست تر شمرده است. از نظر قرآن، انسان موجودی است که توانایی تسخیر جهان و به خدمت گرفتن فرشتگان را دارد و هم می تواند به اسفل السافلین سقوط کند.

کرامت زن در نظام حقوقی اسلام

کرامت زن در نظام حقوقی اسلام

کرامت به معنای گرامی داشتن و بزرگی و شرافت دادن است. مراد از کرامت و تکریم، شرافت و بزرگی بخشیدن به خصوصیتی است که در دیگران نباشد، با همین خصوصیت، کرامت با تفضیل فرق می کند، به این بیان که کرامت و تکریم معنایی نفسی است و کاری به غیر ندارد، بلکه تنها شخص مورد تکریم منظور نظر است تا دارای شرافت و کرامت شود؛ اما منظور از تفضیل آن است که شخص مورد تفضیل از دیگران برتری یابد، درحالی که او با دیگران در اصل آن فضیلت شرکت دارد. مراد از کرامت انسان این است که انسان در میان سایر موجودات دارای خصوصیتی است که در هیچ یک از موجودات دیگر عالم نیست و آن، داشتن عقل است و معنای تفضیل آن است که در غیر عقل از سایر خصوصیات و صفات هم انسان بر دیگران برتری دارد

نقش زمان و مکان در اجتهاد

نقش زمان و مکان در اجتهاد

بعد از آنکه حضرت امام (س) نقش زمان و مکان را در اجتهاد مطرح کردند، عده ای از فضلاء به تبیین آن پرداختند، ولی سزاوار بود حوزه های علمیه آن را در دستور کار تحقیقی خود قرار می دادند و با دقت و ژرف نگری به تبیین و تشریح آن می پرداختند، چرا که طرح و بحث و تبیین به موقع عنصر زمان، می توانست بسیاری از مشکلات فکری و علمی جامعۀ ما را حل کند، اما به هر حال، طرح این مسأله در زمان حاضر نیز غنیمت است. آنچه در این مقاله مورد بحث است تأثیر زمان و مکان در مناسبات اجتماعی بشر است، زیرا روابط معنوی و الهی انسان ثابت و تغییر ناپذیر است؛ یعنی انسان بما هو انسان خواسته ها و نیازهای معنویی دارد که زمان و مکان بر آن تأثیر نگذاشته و در طول تاریخ بشریت، تغییری پیدا نکرده است: میل انسان به خوبیها، پرستش و نیاز وی به پشتوانه و تکیه گاه غیبی، نیاز وی به آرامش و یاد خداوند برای جلوگیری از طغیان، نیازمندیهای فطری اوست که تغییر نمی کنند.

ضرورت تحوّل اجتهاد در عرصۀ استنباط

ضرورت تحوّل اجتهاد در عرصۀ استنباط

اجتهاد وسیله ای است که خداوند آن را در دل فقه قرار داد تا مجتهد با به کارگیری آن در منابع و مبانی اصلی استنباط بتواند به گونه ای کامل میان رویدادهای نوآیین زندگی ـ از هر نوع که باشد ـ و فقه اسلامی، همگامی و سازگاری پدید آورد. از این رو بدون یاری گرفتن از این عنصر که نیروی محرکۀ فقه است و با توجه به پدیدار شدن حکومت اسلامی و نیز با توجه به پیشرفت تمدن بشری در طول تاریخ و با تحوّل جوامع در روابط انسانی و تغییر ماهوی و کیفی موضوعات و پیدایش نیازهای جدید، هیچ گاه با نصوص محدود که در کتاب و سنت وجود دارند نمی توانند با رویدادهای تازه و نوین زندگی همگام شوند و به عدم توانائی بر حلّ مشکلات بشر محکوم می شوند. عدم اجتهاد در مبانی فقهی، در برابر رویدادهای مظاهر نوین زندگی برای شریعت فاجعه آمیز است، زیرا اجتهاد اصل حرکت در همگام کردن فقه با رویدادهای متطوّر زندگی است و همان گونه که پدیده ها در راستای زمان استمرار دارد، باید اجتهاد نیز براساس مبانی استمرار داشته باشد، تا فروع تازه و رویدادهای نوین به اصول پایه بازگردد و قوانین کلی بر مصادیق جدید منطبق شود.

مبانی فقهی نقش زمان و مکان در اجتهاد

مبانی فقهی نقش زمان و مکان در اجتهاد

یکی از اساسی ترین مسائل در فهم قضایا، طرح درست و ارائه تعریف نسبتاً کامل و مطابق با واقع از هر چیزی است که انسان در صدد بیان و تحلیل آن است. و لذا اولین چیزی که در باب اجتهاد لازم است شناخته شود؛ تعریف آن است. و ما در این مرحله، به تعریف آن از دیدگاه علماء اهل سنت و شیعه، با توجه به تصریحات امامان هر دوی آنان خواهیم پرداخت. و به منابع تعاریف نیز اشاره خواهیم کرد. و قبل از اشاره به تعاریف اصطلاحی لازم است که به ریشۀ لغوی آن، بطور اجمال اشاره نماییم.

آگاهی و صداقت بمثابه ارکان اساسی عزت طلبی

آگاهی و صداقت بمثابه ارکان اساسی عزت طلبی

آنچه که در کلام امام در باب عزت طلبی مورد تأکید قرار گرفته است عزت در مفهوم به معنای سربلندی موجودیت می یابد که به تناسب اینکه سربلندی در برابر چه چیزی باشد عزت طلبی از سطح، قوت و معنای متفاوتی برخوردار خواهد شد. هرچه آرمانها متعالی تر و حیاتی تر باشند، عزت طلبی رنگ و مایه انسانی تر و ارزشمندتری به خود خواهد گرفت.

صفحه 127 از 143 < قبلی | 126 | 127 | 128 | 129 | 130 | بعدی >