مجله نوجوان 62 صفحه 21
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : زهرا سادات موسوی محسنی

ویراستار : سپیده اسلامی

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء، محسن وطنی

موضوع : نوجوان

مجله نوجوان 62 صفحه 21

فال کوزه این هم یک جور دیگر از فال است که در شب چهارشنبه سوری معمول بوده است به این شکل که یک کوزه پر آب را رو به قبله زیر ناودان می بستند و هر کس یک چیزی مثل انگشتر ، شانه ، گل سر ، تسبیح یا هر چیزی که داشت برای نشانه داخل کوزه می انداخت . آن وقت اعضای خانواده دور هم می نشستند و شعر حافظ می خواندند و پس از هر شعر یک چیز از کوزه در می آوردند . آن شیء متعلق به هر کس که بود ، آن شعر به عنوان فال آن شخص خوانده می شد و شعر بعدی فال کسی بود که نشانه اش از توی کوزه درمی آمد و به این ترتیب همه فال حافظ می گرفتند . شال اندازی این رسم یک چیزی شبیه قاشق زنی است و به این صورت بوده که بچه ها روی پشت بامها می رفته و شال خود را از روزن سقف به درون خانه آویزان می کردند . صاحبخانه با دیدن شال آجیل یا شیرینی یا تخم مرغ یا هر چیز دیگری که در خانه داشت به شال آنها می بست و شال را تکان می داد و بچه ها شال را بیرون کشیده و خوراکی ها را با هم قسمت می کردند . کوزه شکنی در گذشته ها مردم پس از آتش افروزی مقداری زغال به نشانۀ سیاه بختی ، کمی نمک به نشانۀ شورچشمی و یک سکّۀ دهشاهی به نشانۀ تنگدستی در کوزه انداخته و آن را دور سر افراد خانواده می گرداندند . آخر سر یکی از افراد خانواده کوزه را از پشت بام به کوچه می انداخت و با این کار مثلاً تیره بختی و شورچشمی و تنگدستی را از خانه بیرون می انداخت . آنها هنگام پرت کردن کوزه ها به پشت سر نگاه نمی کردند تا مبادا تیره بختی دوباره به خانه بازگردد . «جمله درد و بلای خانه را ریختم به توی کوچه» از این رسم به یادگار مانده است . قابلمه دزدی یا دیگ قاپون در بعضی از شهرها رسم بود که در شب چهارشنبه سوری قابلمه یا دیگ غذای فامیل و یا همسایه ها را یواشکی می دزدیدند و می بردند . البته این کار در شب چهارشنبه سوری دزدی نبوده بلکه کسی که قابلمه اش دزدیده می شد ، شام آن شب را مهمان خانۀ کسی بود که قابلمه اش را دزدیده و به این شکل ، مردم همسایه ها را به خانۀ خود- البته با غذای خودشان- مهمان می کردند . آش چهارشنبه سوری مردم در شب چهارشنبه سوری آش می پختند و بین در و همسایه تقسیم می کردند . رسم بوده که در این آش هفت نوع ترشی از قبیل لیمو و آلو و انار و گوجه و . . . می ریختند و به آن آش هفت ترشی می گفتند . آجیل چهارشنبه سوری این آجیل مخصوص یک قصّه دارد که به قصّه پیرخارکن معروف است . مردم در شب چهارشنبه سوری این قصّه را نقل کرده و به نیّت حل شدن مشکلاتشان بین مردم آجیل مشکل گشا پخش می کردند . نذر آجیل مشکل گشا هنوز هم بین مردم ایران متداول است . قفل بخت گشا در این رسم به گردن یا کمر خود قفل می بستند و از یک رهگذر که ترجیح می دادند سیّد باشد ، می خواستند آن را باز کند و باور داشتند که با این کار گره از کارشان گشوده می شود . آب پاشی مردم در چهارشنبه سوری به هم آب می پاشیدند . این رسم از یکی از داستان های حضرت سلیمان گرفته شده است- که می گوید : «روزی حضرت سلیمان با قالیچۀ خود از آسمانی می گذشت که یک پرنده که نگران شکستن تخم های خود در آشیانه اش بوده از حضرت خواهش می کند که مسیرش را کمی تغییر دهد تا تخم های او آسیبی نبیند . حضرت مسیرش را تغییر می دهد و پرنده برای تشکّر مقداری آب به صورت حضورت می پاشد . » مردم ایران آب پاشیدن به صورت یکدیگر را خوش یمن می دانستند . درس عبرت ببینید چه کار های جالبی در چهارشنبه سوری رسم بوده است حالا هی شما بروید ترقّه بترکانید و آتش بسوزانید اصلاً به ما چه مربوط؛ خلایق هر چه لایق !

مجلات دوست نوجوانانمجله نوجوان 62صفحه 21