مجله نوجوان 72 صفحه 5
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : زهرا سادات موسوی محسنی

ویراستار : سپیده اسلامی

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء، محسن وطنی

موضوع : نوجوان

مجله نوجوان 72 صفحه 5

له کردن تعمدی پای مردم در صف های اتوبوس و مترو نانوایی و . . . گرفته تا تکه تکه کردن مردم کشورهای بی عرصه تر و راست راستکی کشت و کشتار راه انداختن خوبی اش این است که ما چون در دوره بلوغ بشری ( از نظیر تاریخ و این جور چیزها ) هستیم دچار بلوغ اندر بلوغ می شویم و باید حسابی بلوغانه رفتار کنیم همان طور که می دانید آدم وقتی بالغ شد مخ و شعورش هم باغ می شود بنابراین ما شعور مام می رسد که بر خلاف بشر راولیه خیلی پیشرفته تر رفتار کنیم فرض کن زمانی که بشر اولیه تصمیم گرفت برای برقراری صلح و دموکراسی بزند دک و دهان هم نوعش را سرویس کند چکار کرد ؟ ! » هیچی ! رفت و یک تخته سنگ برداشت و افتاد دنبال یارو فوقش یک ذره بعد تر فهمید که اگر یک چیز تیزی بگذارد توی کمان و مثلاً بزند وسط قلب انسان دیگر بیشتر کیف دارد این روند در طول تاریخ ادامه پیدا کرد و کودک بشری بالغ شد آن هم کی ؟ ! درست توی خود زمانه ما و سرانجام با بلوغمان نتیجه گرفتیم که برای برقراری دموکراسی و صلح ، بچه که هیچی عقب افتاده 99/99 درصد هستیم اگر کم تر از بمب اتم وسط جمعیت آدم ها منفجر کنیم . خلاصه مطلب اینکه هیچ اتّفاق خاصی نیفتاده ما فقط بالغ شدیم و باید بچّه بازی را کنار بگذاریم و مثل یک آدم بزرگ رفتار کنیم مثلاٌ از پرترة چهرة رئیس آینده مان خوشمان نیامد یک زن و مرد گنده ای نباشیم که مثل بچّه ها شالاپ شالاپ می دود و می رود تقّی می کوبد کف کلّة رئیس اش و فرار می کند بلکه به اقتضای بلوغمان یک راه حل سیاستمدارانه به دور از بچّه بازی برای خنک شدن دلمان و تخلیة عقده مان فراهم کنیم ( که در اینجا باز هم میزان ، دل خنک شدن و تخلیة عقدة افراد به سطح بلوغشان بستگی دارد هر چه آدم بالغ تر باشد با کار های بزرگتر و بالغتری دلش خنک و عقده اش تخلیه می شود .) به عنوان مثال در مورد این فرضیه می بینی یک انسان بالغ با نقاشی - حکّاکی روی بدنة اتومبیل رئیس دلش راحت می شود ولی یک نفر آدم بالغ با ترور و ریختن خون رئیس دلش خنک نمی شود . یا در جای دیگر می بینیم که یک آدم بالغ با اعمال کاملاٌ ساده ای تخلیه می شود مثل پر کردن کادری که کنارش نوشته شده بشر جان در این قسمت چیزی ننویس یا فشار دادن کلید اضطراری مترو وقتی کاملاٌ هیچ اتفاقی نیفتاده و کسی حواسش به سوژه نیست ولی یک انسان بالغ دیگر با سلاح شیمیایی و کج و کوله کردن هفت تا نسل بعد از ما هم نمی تواند تخلیه روانی کند . می گویم که همه چیز بستگی به میزان بلوغ ما میزان بلوغ کشورمان و جهان اول بودنمان در بلوغ و . . . بستگی دارد هر چه بالغ تر باشیم کار های بالغ تری از خودمان به یادگار می گذاریم و بلوغمان را اظهار می کنیم و کلام آخر اینکه بلوغ هیچ سخت نیست تازه کلی هم کیف دارد و هم فال است و هم تماشا ! به آدم هایی که سخت می گیرند محل نگذارید ، بعضی ها عادت دارند هی برای همه چیز فلسفه ببافند و گرنه خوب که دقّت کنی می بینی هیچ خبری نیست و آدم باید راحت با تمام پدیده ها برخورد کند ! ! !

مجلات دوست نوجوانانمجله نوجوان 72صفحه 5