مجله نوجوان 72 صفحه 22
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : زهرا سادات موسوی محسنی

ویراستار : سپیده اسلامی

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء، محسن وطنی

موضوع : نوجوان

مجله نوجوان 72 صفحه 22

خان هشتم کاوه کهن قاضی دادگاه : دادگاه رسمی است ، سکوت کنید . حاضران هیاهو میکنند : « مامان بستنیم افتاد تو جیب این آقاهه » بشین بچه ببینم امروز کی رو تیر بارون می کنند . در ها باز می شود و آقایی قوی هیکل را به زور وارد می کنند چرا که چارچوب در برایش تنگ است . در همین حین کلاه شاخ دار مرد می افتد . - قاضی : متهم خودت را معرفی کن - مرد : به نام دادار پارک منم رستم نیکو سرشت همو که ابوالقاسم برایش نوشت قاضی : بسته آقا ، اتهام را می شنویم . منشی : این دادگاه از سوی فدراسیون جهانی فوتبال Wanoa و کمیتة بینالمللی ضد المپیک و به تلافی نپذیرفتن قوانین ضد دوپینگ از سوی فدراسیون جهانی فوتبال fifa در ظهر روز پنج شنبه تشکیل شده است و اتهامهای رستم نیکوسرشت فرزند ذال به شماره شناسنامة یک صادره از سیستان به این شرح است : 1- حمل پر سیمرغ برای امدادغیر قانونی با برد بلند بدون مجوز از مخابرات به شکل SOS یا پیام اورژانسی 2- حمل نوش دارو و متشکل از عرق خار شتر ، کشک نساییده و پودر چینگ سینگ ، سایه نردبان و گرد خزینه 3- تک خوری نوش دارو و ناجوانمردی در حق سهراب 4- ساخت زهر های غیر مجاز از مواد گیاهی برای کور کردن اسفندیار بدون مجوز کتبی از اتحادیه مار های سمی 5- مصرف بیش از حد گور ، گاو ، گل و گرگ بریان به شکلی که دور بازو از 200 سانتی متر فراتر رفته در مرحلة اول تا پنجم قوی ترین مردان ایران رتبة صفر دریافت کرده است . 6- شکایت مطرح شده از سوی باشگاه داران بدنساز مبنی بر داشتن فرزند ناخلفی که بدون افزودنی های مجاز ! ! روزانه رشد کرده و کمر اسب بیچاره اش را شکسته است . قاضی : کافی است همین اتهامات را پاسخ دهید . رستم : سوگند بر تاب سبیل افراسیاب که من کارمند گشتم بر آسیاب جمعیت : آقا این شعرت وزن ندارد . چرا پرت و پلا می گویی جمعیت باهم : درسته درسته نخور پسته نشسته . شیر و پلنگ و بامیه/ کچل نشی بی قافیه . قاضی : هیش ، نظم دادگاه را رعایت کنید . آقای رستم شما چه دفاعی دارید ؟ رستم : با تشکر از شما می خوام بگم من حیثیتم را احیاء می کنم و امیدوارم دچار مرور زمان بشوم چرا که آن زمان غیر از پادشاه توران و ایران که آن ها هم درگیر جنگ بودند کس دیگری نبود که این چیز ها را به ما بگوید . من جوانی کردم و ابوالقاسم که دنبال ما راه افتاده بود ، عطسه می کردیم از توش ترانه می ساخت می داد واحد موسیقی . حالا اجازه بدهید بروم کانون اصلاح و تربیت درست بشوم . البته من اولین بار که با شما و خانواده محترم شما آشنا شدم فکر نمی کردم اینقدر این آزمایش ها برایم مشکل ساز شود . منشی : آقای قاضی و هیئت منصفه وارد شور می شوند یک ساعت بعد . . . . قاضی با توجه به جمیع جهات و رعایت موارد 4 ، 3 ، 2 ، 1 ، . . .257 ، 256و . . . . خلاصه متهم با یک درجه تخفیف به اعدام محکوم می شود . رستم زانو می زند و کلاه شاخ دارش را برمی دارد و گریه می کند . در همین حین یک نفر با عجله خودش را از داخل جمعیت می رساند و داد می زند : آقا دست نگه دارید و صبر کنید ، جواب منفی است مشکلی نیست آزمایش اعتیاد منفی است ، رستم هیچ مشکلی ندارد . و به این ترتیب اتهام های خواستگار برطرف شده و رستم در دادگاه خانوادة عروس تبرئة شد . جواب منفی آزمایش پس از هفت خان این خان هم طی شد .

مجلات دوست نوجوانانمجله نوجوان 72صفحه 22