مجله نوجوان 94 صفحه 10
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : زهرا سادات موسوی محسنی

ویراستار : سپیده اسلامی

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء، محسن وطنی

موضوع : نوجوان

مجله نوجوان 94 صفحه 10

یاد دوست امام و قرآن قرآن در حدّ ما نیست . قرآن سرّی است بین حق و ولی الله الاعظم که رسول خداست ، به تبع او نازل می شود تا می رسد به اینجایی که به صورت حروف و کتاب در می آید . *** ولی الله جلوه ی تمام حق تعالی است قرآن هم همانطور است . قرآن هم جلوه ی تام خدای تعالی است؛ همین یعنی ، با همه ی اسماء و صفات ، تجلی کرده است . از این جهت می بینیم که گاهی با نصف سطر ، برهانی را که حکماء با چندین مقدمات باید بیان کنند ، به صورت غیر شبیه به برهان می فرماید . هیچ جا بهتر از قرآن نیست . هیچ مکتبی بالاتر از قرآن نیست . این قرآن است که هدایت می کند ما را به مقاصد عالیه ای که در باطن ذاتمان توجه به او هست و خودمان نمی دانیم . *** قرآن و کتاب الهی یک سفره ی گسترده ای است که همه از آن استفاده می کنند منتها هر کس به وضعی استفاده می کند و عمده نظر کتاب الهی و انبیای اعظم ، بر توسعه ی معرفت است . *** کتاب های آسمانی هم ، [که] بالاترینشان کتاب قرآن کریم است ، تمام مقصدش همین است که معرفی کند حق تعالی را با همه ی اسماء و صفاتی که دارد . جویبار خاطرات آیت الله سید هاشم رسولی محلاتی : مسجد سلمانی در آن زمان مسجد ساده ای بود که کف آن با کاشی یا زیلو های نخی آبی رنگ یزدی فرش شده بود که زیلو های نازکی بودند و به خصوص در زمستان سرد ، نشستن روی آن ها واقعاً نوعی ریاضت به حساب می آمد . روزی شاگردان با هم گفتند : «این درست نیست که ایشان نیز همانند ما روی زیلوی نازک و سرد بنشینند .» از این رو یکی از شاگردان با هم گفتندک »«این درست نیست که ایشان نیز همانند ما روی زیلوی نازک و سرد بنشینند .» از این رو یکی از شاگردان برخاست و در قبل از اینکه ایشان بیایند ، عبای پشمی خود را تا کرد و در جایی که ایشان می نشستند ، پهن کرد و همه خوشحال بودند که بدین وسیله کار خیری انجام داده اند اما همین که امام وارد مسجد شدند و برای نشستن به جای مخصوص خود رفتند و آن عبا را پهن دیدند ، با ناراحتی آن را جمع کردند و کناری گذاشتند و مانند هر روز مثل دیگران ، روی زیلو نشستند و آثار ناراحتی تا پایان درس در چهره شان هویدا بود . *** لباس های امام از یکی دو دست تجاوز نمی کرد بااینکه پارچه ها و لباس های دوخته و ندوخته زیادی برای ایشان هدیه می آوردند ولی هرچه برای ایشان سوغات یا هدیه می آوردند ، همه را به دیگران می دادند . در خوراک نیز خیلی اهل قناعت بودند و اقتصادی زندگی می کردند ، در حالی که همه گونه امکانات برای ایشان فراهم بود ، امام (ره) به راستی اینگونه بود که در صرف مخارج زندگی و خوراک و لباس خود و اهل خانه ، کمال احتیاط و قناعت را داشتند . اگر چراغی بی جهت روشن بود ، فوراً دستور می دادند خاموش کنند .

مجلات دوست نوجوانانمجله نوجوان 94صفحه 10