مریم شکرانی
پیدا کنید هم وطنمان را!
مسألۀ شنبه ریاضی: آقای الف وآقای ب دو آقا هستند! که یکی از
این آقایان ایرانی و دیگری فرنگی است.
ما این دو بزرگوار را در موقعیتهای گوناگون قرار میدهیم تا هوش
اجتماعی شما را امتحان کنیم و ببینیم آیا شما این قدرت را دارید که
بفهمید کدام گزینه هم وطن شریف ماست یا خیر؟!
در حضور اصغرآقا: بله، ایشان همان شیرینی پزی هستند
که خدمتتان گفتم (یک لبخند ملیح!)
موقعیت دو: فرض کنید آقای رضازاده قهرمان
وزنهبرداری دنیا را در خیابان میبیند. اولین سؤالی که از
ایشان میپرسد چیست؟!
آقای الف :میگوییم آقا دَمت گرم! کار و کاسبی چطوره ؟!
راستشو بگو، خدایی چقدر مایه به جیب زدی تو این مدّت؟!
اونور آب چی ؟! اون طرفها هم سرمایه مرمایه رو به جریان
انداختی یا نه؟! جان داداش صاف و پوست کنده بیا همه
چیزو از سیر تا پیاز بذار کف دست بنده...
آقای ب: آووو خدای من، اشک در چشمهایم حلقه میزند
و راز موفقیّتشان را میپرسم ! آه! بینظیر است!
موقعیت سه: نظر دو گزینه راجع به شرایط ارتقای
مقام کاری:
آقای الف: داداش من! دست میکنی توی جیب مبارکت
و از دل و قلوۀ نازنینت یک سکّۀ طلا کنده میشود و برای
روز تولد باجناق رئیستان با احترام اضافه، تقدیم میکنی.
همین میشود یک پلّه، پلّه دوم، 24 ساعته توی روزنامههای
کثیرالانتشار برای جناب رئیس آگهی تبریک چاپ میکنی.
از کت و شلوار خریدنش گرفته تا دور از جان بنده، مرگ
ایشان! پلّه سوم، از بغل دست رئیست تکان نمیخوری تا
اگر امری فرمودند شما اولین نفری باشی که با کلّه برای
موقعیت یک: اصغرآقا، پیراشکی فروش محترم محلّه
از دیدگاه دوگزینۀ مذکور:
جوابهای آقای الف)
در غیاب اصغرآقا: یک آدم ضایع و نقطه چینی (نقطه
چین استعاره ازکلمۀ شطرنجی میباشد) است ایشان! یعنی
بزنی آن دماغ هندوانهایاش را صاف کنی و بچسبانی زیر
چانهاشکه نتواند نفس بکشد ها! مرتیکه انکرالاصواتی است
که بیا و ببین. وقتی حرف میزند انگار دارند مخت را زیر
دندان میجوند. دستهای پر از میکروبی داردکه قربان سطل
آشغال! با این دستها هی پیراشکی درست میکند و هی بیمار تحویل اجتماع میدهد. خلاصه یک آدم ... !
در حضور اصغرآقا: بَه بَه اصغرآقااااا،آ....قربان آن دست
و پنجۀ طلاییات بروم من! آقا ایشان یک پیراشکیهایی درست میکنند که در خاور میانه حرف اوّل را میزند. وای قربانش بروم من! یکپارچه هنرمند. صدای مخملیای دارند
که چشم آقای انریکو و اینها درآمده. خودم هر روز صبح برایشان اسفند میریزم روی آتش... ببین چهره را مااااه! هیچ نقصی توی این چهره میبینی شما؟! دماغ، مادرزادی عمل شده و سربالا...آقا بگذار بیایم ماچت کنم جیگررررر!
جوابهای آقای ب)
درغیاب اصغرآقا: او یک شیرینیپز در محلّۀ ماست که
دست برقضا مشتریهای زیادی هم دارد.
مجلات دوست نوجوانانمجله نوجوان 178صفحه 16