مجله نوجوان 178 صفحه 24

لیلا بیگلری چگونه صداست که می­ماند؟ انکار برای دیگران پخش کند. البته ضبط کردن موسیقی و صداهای خوش هم در مراحل بعدی جذاب به نظر می­رسید. باز هم تو ادیسون؟! در جریان ضبط صدا باز هم پای ادیسون در میان است. یکی از اختراعات ادیسون دستگاه گرامافون بود. این دستگاه از طریق یک میکروفن که به شکل یک دیافراگم ابتدایی یعنی در واقع همان شیپور گرامافون بود، نوسانات صوتی را بر روی یک صفحۀ حساس از جنس کربن ثبت می­کرد. وقتی این صفحۀ حساس پس از سخت شدن بر روی دستگاه پخش صوت قرار می­گرفت، صداهای ضبط شده روی صفحۀ حساس، پخش می شد. در واقع نوسانات پس از برخورد به سوزن ظریفی که بر روی صفحۀ حساس قرار می­گرفت، بر اساس شدّتی که داشت، پستی و بلندیهایی را بر روی آن صفحه ایجاد می­کرد. نوارمغناطیسی نوارهای کاستی که امروزه از رونق افتاده­اند تا همین چند وقت پیش برای بیشتر از همان ابتدا خیلی دلش می­خواست بتواند یک سری از چیزها را نگه دارد، مثلاً زیباییهای طبیعت را یا گوشت حیوانات را یا گندم را. برای این که به هدفش برسد، مثلاً به عقلش رسید که از روی طبیعت نقاشی کند یا گوشت حیوانات را دودی و خشک کند تا خراب نشود یا گندم را در یک جایی بگذارد و دورش تله موش بچیند تا موشها جرأت تعدّی به گندمها را نداشته باشند ولی حفظ کردن بعضی چیزها مقدور نبود. مثلاً بشر اولیه خیلی دلش می­خواست صدای گرازها را داشته باشد یا صدای گربه­ها را به جای تله موش بالای سر گندمها بگذارد. حتی بشر ثانویه هم به این کار علاقۀ زیادی داشت، مثلاً دلش می­خواست وقتی یک نفر پشت سر یک نفر دیگر دری وری می­گوید، این دری وری­ها را ضبط کند و به عنوان یک مدرک غیر قابل