مجله نوجوان 114 صفحه 13
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : زهرا سادات موسوی محسنی

ویراستار : سپیده اسلامی

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء، محسن وطنی

موضوع : نوجوان

مجله نوجوان 114 صفحه 13

درآینه شعر مباش در پی آزار و هرچه خواهی کن که در شریعت ما غیر از این گناهی نیست (حافظ) آزردن، شکستن دل است و رنجاندن و دل شکسته، جای خداست و دل شکسته آه می کشد؛ وآه از نامهای خداونداست. نامهای دیگر از زبان برمی خیزند و آه ازجان. و در هرگناهی، آزاری هست؛ یا خود را می آزاری یا دیگری را. آنگاه که بی آزاری پیشه کنی، بی گناهی را برگزیدهای و چون در پی آزار نباشی. دیگر چه گناهی می توانی کرد؟ و در شریعت چه، گناهی جز آزار هست؟ آزار، همة گناهان است وگناهان همة آزارند. ترنّم کلمات پنج راه حواس باز است، پنجرههایی که از آن جهان را می نگریم. و جهان از پنجرهها وارد جان می شود و جان، جهان می شود؛ جهانِ کوچک. پنج راه حواس باز است و ما آنچه را که می خواهیم به خانة تان راه می دهیم و خوراک پنج راه حواس، جهان است. هرچه را که به خانة جان راه می دهیم پارهای از جانِ ما می شود. و دل، دفترِ دیده است؛ و دل، دفترِ شنیده است، و دل.... و هر چه را نباید دید؛ و هر که را نباید دید؛ و هر چه را نباید شنید؛ و...آخِر، دفتر دل را باید خوب نوشت. و دفتر دل، دفتر خداوند است. باید بینهایت برگِ سپید داشته باشد تا خداوند بر آن بنشیند. عرش، دل است و خداوند بر عرش ایستاده است.

مجلات دوست نوجوانانمجله نوجوان 114صفحه 13