مجله نوجوان 142 صفحه 9
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : زهرا سادات موسوی محسنی

ویراستار : سپیده اسلامی

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء، محسن وطنی

موضوع : نوجوان

مجله نوجوان 142 صفحه 9

از حامد قاموس مقدم تهمینه :آخه لزومی نداره که هرکسی شماره آدم رو داشته باشه! بدیش اینه که وقتی شماره آدم رو یکی از بچّهها داشته باشه ،حتماً به بقیه هم می­ده. دوست : بحث اصلی ما در مورد دوسته و تلفن به عنوان یه وسیلۀ ارتباط با دوستان در نظر گرفته شد، ما وقتی در مورد کتاب به عنوان دوست صحبت می­کنیم بیشتر به قابلیتهای اون توجه داریم و اینکه نیازهای روحی ما رو برطرف کنه. ملیحه :اگر اینجوری بهش نگاه کنیم من به موبایل رأی می­دم. فاطمه: من نمی­دونم ملیحه به خاطر چی به موبایل رأی می­ده ولی من هم موبایل رو می­تونم به عنوان دوست در نظر بگیرم، وقتی یه گوشی موبایل جدای از حرف زدن و بحث پیامک می­تونه مثلاً کسی مثل پدر من رو سرگرم کنه، پس حتماً یه چیزایی داره. دوست: جدای از حرف زدن یعنی چه؟ ملیحه: ای ول! منم از همین نظر می­گم. یعنی بلوتوث بازی و موسیقی گوش دادن و عکس و فیلم نگاه کردن. تهمینه: بابای من که عاشق گیم موبایله! همیشه سر همین مامانم با بابام دعوا می­کنه. اونروزی رفته بودیم خونۀ ملیحه اینا! بابای من با عموم داشتن کرم بازی می کردن! دوست: کرم بازی؟! فاطمه: یه بازی موبایله که دو نفری می­تون با بلوتوث باهاش بازی کنن. بابای من هم با شوهر خواهرم معمولاً این بازی رو انجام می دن! ملیحه: مرسی خانوم معلم! چه آپ تودیت! تهمینه: مامان من به بابام میگه وقتی توی یه جمعی نشستی هی سرت رو نکن توی موبایل و هی با خودت بخند یا تنهایی تعجب کن. مردم بهشون بر می­خوره. البته بابام هم حرف بی ربط نمی زنه! میگه به یه جمع چهار نفره که نیگا می­کنی وقتی حرفاشون با هم تموم می­شه، یکی یه موبایل از جیبشون در میارن و مشغول می­شن. فاطمه : به نظر من موبایل یه وسیلۀ کامله که می­تونه خیلی از نیازهای آدم رو برطرف کنه! هم می­شه باهاش موسیقی گوش کرد، هم میشه باهاش عکاسی کرد و هم خیلی کارای دیگه، شوهر خواهر من روی موبایل یه دیوان حافظ نصب کرده که خیلی لذت بخشه! تهمینه: خب شما همین حرفا رو اگه به بابات بگی حتماً برات موبایل میخره ولی میدونی یه موبایلی که همه این کارا رو بکنه چنده؟ ملیحه : بابای من که میگه اصلاً موبایل به درد سنّ و سال من نمی­خوره، تازه اگر هم می­خورد که برام گوشی­ای نمی­گرفت که همه این کارا رو بکنه ! فاطمه: آهان! واسۀ همینه که همیشه موبایل مامانت رو بر می­داری؟ ملیحه: آخه مامانم نه به گوشیش جواب میده، نه بلده با اس ام اسش کار کنه! فاطمه: ولی کلاً موبایل به راحتی تنهایی آدم رو پر می­کنه. تهمینه: آخه فاطمه جون! مگه ماها از آدمیزاد به دوریم که باید موبایل تنهاییمون رو پر کنه؟! فاطمه: وقتی آدم درست و حسابی دور برآدم نباشه خب مجبوریم تنهاییمون رو با یه چیزی پر کنیم دیگه! ملیحه: شما که به آدمیزاد نیازی نداری چون یه کتابخونۀ پراز کتاب داری ! فاطمه:آخه هر کسی... دوست: بچّهها باز هم رسیدیم به آخر بحث قبلی یعنی اینکه بعضیها نمی­تونن یا نمی­خوان با گروه همسالانشون مراوده داشته باشن! جلسۀ بعد حتماً باید روی این موضوع بحث کنیم.

مجلات دوست نوجوانانمجله نوجوان 142صفحه 9