سرمقاله
اعتمادبه نفس نداشته ب
در هشت قسمت گذشته ،هشت نکتۀ کلیدی را به
شما آموختیم تا اگر روزی روزگاری در این کشور عزیز،
وزیری، وکیلی، مدیری، مسؤولی، چیزی شدید و سرتان
به تنتان ارزید با به کار بردن این نکتهها بتوانید موفّقّیت
خودتان را تضمین کنید. در این قسمت، نهمین کلید موفّقّیت را با شما در میان خواهیم گذاشت .کلید نهم
این است که زیادی به خودتان اعتماد به نفس نداشته
باشید.
اعتماد به نفس در ذات خودش چیزخوبی است و مثل
همه چیزهای خوب، حساب و کتابی و حدّ و اندازهای
دارد.
اعتماد به نفس برای شما که نوجوانان هستید و لازم
است که کم کم خودتان را جدّی بگیرید. چیز خوبی
است امّا اعتماد به نفس زیادی به ویژه در مورد
مدیران و مسؤولان کلان، کمی خطرناک، خطرساز و
خطرآفرین است. اعتماد به نفس زیادی باعث میشود
که مسؤولان به جز خودشان به هیچ کس دیگر اعتماد
نکنند و کم کم این خیال برشان دارد که عقلشان بیشتر
ازدیگران میرسد و نیازی هم به مشورت ندارند و هر
کس عقیدهای خلاف عقیده آنان دارد بدون شک یا
عقلش به موضوع نمیرسد یا با آن جناب، ضدیت دارد
و میخواهد با تیشه ریشه مملکت را بزند. این فکر و
خیالها حاصل همان اعتماد به نفس زیادی است وبه جز
کبر و خودبینی حاصل دیگری به بار نمیآورد.
اصلاً دنیا این طوری خلق نشده است که آدم بتواند
به نفسش اعتماد داشته باشد. آدم عاقل به جای اعتماد
به نفس خودش، به رحمت خداوند اعتماد میکند و به حکمت خداوند تکیه میکند. انسان کوچکتر از آن است که بتواند به خودش اعتماد داشته باشد و شما دوستان
من که اهل معنا هستید میدانیدکه اعتماد به نفس
گاهی در نقطۀ مقابل توکّل قرار میگیردکه به قول
خواجۀ شیراز:
راهروگرصد هنردارد توکّل بایدش
امام خمینی،پیش ازآنکه به نفس خودش اعتماد کند،
هوای نفس را درخودش کشته بود.
آن نفسی که بایدبه آن اعتماد کرد.یقیناً هوای نفس
نیست وتنها نفس زکیّه ونفس مطمئنّه است که قابل
اعتماد است.
وقتی آدم زیاده ازحد اعتماد به نفس
نداشته باشد دچار کبر و
غرور نمیشود و از
همۀ اینها مهمتر این
این که زحمت
پیشینیان خود
را نادیده
نمیگیرد
و نام نیک
دیگران
ر ادر خاک
نمیکند.
مجلات دوست نوجوانانمجله نوجوان 144صفحه 3