مجله نوجوان 144 صفحه 6
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : زهرا سادات موسوی محسنی

ویراستار : سپیده اسلامی

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء، محسن وطنی

موضوع : نوجوان

مجله نوجوان 144 صفحه 6

من آن زمان به دنبال یک فیلمنامۀ محکم بودم تا فقط کارگردانی را تجربه کنم به همین خاطر به سراغ داستان «کلاس اول» ازآقای مجیدی رفتم. رضایت نامه چه طور ساخته شد؟ در جستجویی که برای پیدا کردن فیلمنامه خوب داشتم داستان رضایت نامه را از آقای هوشنگ مرادی کرمانی پیدا کردم. تا آن زمان من یک کتاب داستان به نام تنور چاپ کرده بودم. آن کتاب را پیش آقای مرادی کرمانی بردم و در آن دیدار علاقه خودم را برای کارگردانی داستان رضایت نامه با ایشان در میان گذاشتم. چرا «غازمهاجر» بیشتر از باقی آثار شما مطرح شد؟ ارتباط کودک با حیوان در این فیلم، جذّاب بود. دوم اینکه این فیلم چندین بار از تلویزیون پخش شد امّا فیلمهای جدید من مثل چوپان دروغگو یا تصمیم کبری هنوز از تلویزیون پخش نشده­اند که امیدواریم این اتفاق نیزبیافتد. البته برای اکران در سینما هم مشکلاتی وجود دارد که انشاءالله با توجه بیشتر مسئولان حل خواهد شد. فیلمنامه غازهای مهاجر از آقای مجیدی بود و این فیلم در قاهره و تونس و تورنتو و جشنواره تولیدات تلویزیونی کشورهای مسلمان و در جشنواره رشد جایزه گرفت. چرا در فیلم دهقان فداکار با اینکه 2ماه با ریزعلی خواجوی زندگی کردید تصویر ایشان در فیلم نیامده بو.د؟ به عقیده من حضور ایشان در فیلم و نشان دادن چهره ایشان فیلمنامه را خراب می­کرد چون درداستان، بچّه­ها دهقان فداکار را پیدا نمی­کنند ولی در راه بازگشت یک قطار را نجات می­دهند و عکس خودشان به جای دهقان فداکار در روزنامه دیواری جا می­گیرد. نکتۀ دوم این است که به عقیده من همسر دهقان فداکار هم یک زن بسیار فداکار و مهربان است ولی همه نگاهها به طور کلیشه­ای به ریزعلی بوده و کسی آن زن را ندیده است. در این فیلم سعی کرده­ایم فداکاریهای همسر دهقان فداکار را نشان دهیم. یک خاطره از این فیلم برای ما بگویید. من همیشه فکر می­کردم که داستان دهقان فداکار یک داستان خیالی است و وقتی فهمیدم این داستان واقعی است و این پیرمرد واقعاً وجود دارد حیرت کردم و تصمیم گرفتم دربارۀ آن فیلم بسازم. خاطره­ای که از این فیلم دارم این است که ما در این فیلم باید از زایمان یک گاو فیلمبرداری می­کردیم به همین خاطر تا مدّتها در روستای دور افتادۀ آذربایجان دنبال یک گاو خوشگل می­گشتیم که بتواند در مدّت زمانی که ما در آنجا حضور داریم یک گوساله خوشگل به دنیا بیاورد. پیدا کردن این گاو واقعاً کار سختی بود. مشکل دیگر ما در فیلم دهقان فداکار این بود که ایشان فارسی بلد نبود و من هم ترکی نمی­توانستم صحبت کنم و یک نفر صحبتهای ما را ترجمه می­کرد. ایشان ما را به محل حادثه برد و ما از همان مکان برای لوکیشن خودمان استفاده کردیم. این فیلم تندیس کتاب زرّین جشنواره فیلم رشد و جایزۀ ویژه هیأت دوران کودک و هیأت داوران مجمع سینمایی کودک و نوجوان جشنوارۀ فیلم کودک و نوجوان سال 1382را گرفت و لوح تقدیر انجمن نویسندگان کودک را دریافت کرد. چرا به سراغ داستانهای مدرسه رفتید؟ وقتی فیلم «کلاس اول» را ضبط می­کردیم بچّه­های کلاس، آن روز درس دهقان فداکار را داشتند و آن موقع به فکرم رسید که سه داستان چوپان دروغگو و دهقان فداکار و تصمیم کبری را در یک فیلم سه اپیزودی بسازم امّا بعدها هر کدام به یک فیلم بلند تبدیل شد که مستقل از داستان اولی بود. من خیلی متأسفم که این داستانها از کتاب درسی بچّه ها حذف شده است.

مجلات دوست نوجوانانمجله نوجوان 144صفحه 6