من آن زمان به دنبال یک فیلمنامۀ محکم بودم تا فقط
کارگردانی را تجربه کنم به همین خاطر به سراغ داستان
«کلاس اول» ازآقای مجیدی رفتم.
رضایت نامه چه طور ساخته شد؟
در جستجویی که برای پیدا کردن فیلمنامه خوب
داشتم داستان رضایت نامه را از آقای هوشنگ مرادی
کرمانی پیدا کردم. تا آن زمان من یک کتاب داستان
به نام تنور چاپ کرده بودم. آن کتاب را پیش آقای
مرادی کرمانی بردم و در آن دیدار علاقه خودم را
برای کارگردانی داستان رضایت نامه با ایشان در میان
گذاشتم.
چرا «غازمهاجر» بیشتر از باقی آثار شما مطرح
شد؟
ارتباط کودک با حیوان در این فیلم، جذّاب بود. دوم
اینکه این فیلم چندین بار از تلویزیون پخش شد امّا
فیلمهای جدید من مثل چوپان دروغگو یا تصمیم کبری
هنوز از تلویزیون پخش نشدهاند که امیدواریم این اتفاق
نیزبیافتد. البته برای اکران در سینما هم مشکلاتی
وجود دارد که انشاءالله با توجه بیشتر مسئولان حل
خواهد شد.
فیلمنامه غازهای مهاجر از آقای مجیدی بود و این
فیلم در قاهره و تونس و تورنتو و جشنواره تولیدات
تلویزیونی کشورهای مسلمان و در جشنواره رشد جایزه
گرفت.
چرا در فیلم دهقان فداکار با اینکه 2ماه با ریزعلی
خواجوی زندگی کردید تصویر ایشان در فیلم نیامده
بو.د؟
به عقیده من حضور ایشان در فیلم و نشان دادن چهره
ایشان فیلمنامه را خراب میکرد چون درداستان،
بچّهها دهقان فداکار را پیدا نمیکنند ولی در راه بازگشت
یک قطار را نجات میدهند و عکس خودشان به جای
دهقان فداکار در روزنامه دیواری جا میگیرد. نکتۀ دوم
این است که به عقیده من همسر دهقان فداکار هم یک
زن بسیار فداکار و مهربان است ولی همه نگاهها به طور
کلیشهای به ریزعلی بوده و کسی آن زن را ندیده است.
در این فیلم سعی کردهایم فداکاریهای همسر دهقان
فداکار را نشان دهیم.
یک خاطره از این فیلم برای ما بگویید.
من همیشه فکر میکردم که داستان دهقان فداکار یک
داستان خیالی است و وقتی فهمیدم این داستان واقعی
است و این پیرمرد واقعاً وجود دارد حیرت کردم و تصمیم
گرفتم دربارۀ آن فیلم بسازم.
خاطرهای که از این فیلم دارم این است که ما در این
فیلم باید از زایمان یک گاو فیلمبرداری میکردیم به
همین خاطر تا مدّتها در روستای دور افتادۀ آذربایجان
دنبال یک گاو خوشگل میگشتیم که بتواند در مدّت
زمانی که ما در آنجا حضور داریم یک گوساله خوشگل
به دنیا بیاورد. پیدا کردن این گاو واقعاً کار سختی بود.
مشکل دیگر ما در فیلم دهقان فداکار این بود که ایشان
فارسی بلد نبود و من هم ترکی نمیتوانستم صحبت کنم
و یک نفر صحبتهای ما را ترجمه میکرد. ایشان ما را
به محل حادثه برد و ما از همان مکان برای لوکیشن
خودمان استفاده کردیم. این فیلم تندیس کتاب زرّین
جشنواره فیلم رشد و جایزۀ ویژه هیأت دوران کودک و
هیأت داوران مجمع سینمایی کودک و نوجوان جشنوارۀ
فیلم کودک و نوجوان سال 1382را گرفت و لوح تقدیر
انجمن نویسندگان کودک را دریافت کرد.
چرا به سراغ داستانهای مدرسه رفتید؟
وقتی فیلم «کلاس اول» را ضبط میکردیم بچّههای
کلاس، آن روز درس دهقان فداکار را داشتند و آن موقع
به فکرم رسید که سه داستان چوپان دروغگو و دهقان
فداکار و تصمیم کبری را در یک فیلم سه اپیزودی بسازم
امّا بعدها هر کدام به یک فیلم بلند تبدیل شد که مستقل
از داستان اولی بود. من خیلی متأسفم که این داستانها از کتاب درسی بچّه ها حذف شده است.
مجلات دوست نوجوانانمجله نوجوان 144صفحه 6